ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 1 از 7 123 ... آخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 70
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2012/08/01
    محل سکونت
    نسیم city
    نوشته ها
    1,252
    امتیازها
    22,981
    سطح
    93
    2,105
    کاربر انجمن

    دادگاه سخت افزار(اعترافات)

    خوب دوستان
    امید وارم حالتون خوب باشه!
    توی کره زمین نمیتونید کسی رو پیدا کنید که حد اقل 18 بار از این اتفاقات خنده دار براش پیش نیومده باشه!!( به 18 دقت کن این عددو از کجا اوردم بماند!)
    از دوستان خواهش مندم برای راحتی وجدان خویش و برای دل درد گرفتن ما(از خنده) بیان اینجا و اعتراف کنن که چه چیز های خنده داری گفتن چه کار هایی کردن و...
    خلاصه هرچی سوتی دادن! بیان بگن
    خجالت هم نکشید لطفا!!!!!

  2. #2
    تاریخ عضویت
    2013/03/22
    نوشته ها
    317
    امتیازها
    8,963
    سطح
    63
    328
    کاربر انجمن
    جدیدترین سوتی بنده این بود نیومده به سایت سخت افزار با مدیریت این سایت درگیری لفظی پیدا کردم :| !
    حالا سر چی ؟؟ واقعا سر هیچی [-(
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2012/08/01
    محل سکونت
    نسیم city
    نوشته ها
    1,252
    امتیازها
    22,981
    سطح
    93
    2,105
    کاربر انجمن
    اولیش هم با خودم!
    پارسال تابستون میخواستم برم فرهنگ سرا
    کلی زیر افتاب الاف شدم برای تاکسی
    از شدت گرما داشتم میپختم
    بعد یدونه از این ماشین شخصی ها 20 میلیونی(پراید)! (البته اون موقع این قیمت نبود) با شیشه های دودی امد! گفتم مستقیم گفت آره
    در جلوی ماشین رو باز کردم و نشستم! ولی چشمتون روز بد نبینه!!!!!!!!!!!
    نگو رو صندلیه جلو یه خانوم نشسته بود!!!! منم وقتی فهمیدم که یه پامو گزاشته بودم تو ماشین و داشتم میشستم رو صندلی!!!!!!!!!! اون خانوم رو چجوری ندیدم هنوز برام سواله!!!!!
    بگزریم
    آقا من و میگی!!!! 6 تا رنگ عوض کردم و گفتم ببخشید بعد با کمال پورو گری رفتم نشستم عقب!! آقا این 600-700 متر برای من 1000 کیلومتر شد!!! منم پشت ساکت فقط دارم به افق نگاه میکنم!!!!
    پیاده شدنی هم خانومه همچین نگام کرد که اگه با چوب میزدتم برام سنگین تر بود!!!!
    آخه اینم خاطرست ما داریم!!!

  4. #4
    تاریخ عضویت
    2012/08/24
    محل سکونت
    خوی
    نوشته ها
    854
    امتیازها
    4,820
    سطح
    44
    997
    کاربر انجمن
    چند روز پیش داشتم تو کلاس یکی از درسا رو روخوانی می کردم. شعر سپید (!) بود. یکمی خوندم رسیدم به "این کوچه"، خیلی با احساس گفتم "ای کوچه!" ... بقیه اش رو میدونید دیگه چی شد ...
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2012/03/08
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    10,905
    امتیازها
    109,860
    سطح
    100
    43,658
    مدیر کل
    تو دبیرستان، تو راهرو با دو سه تا از دوستام ریختیم سر یکی از هم کلاسیهامون، نه اینکه بخوایم واقعا" کتکش بزنیم، بیشتر میخواستیم فقط یه کم اذیتش کنیم، رفیقم گردنش رو محکم گرفته بود، منم دست هاشو از پشت گرفته بودم، یکی دیگه از دوستام هم موهاشو به عقب میکشید، بعد داد میزدیم سرش آدم شدی؟ آدم شدی؟

    تو این بین یه آقای قد بلند و هیکل ورزشکاری اومد گفت چرا میخواین آدمش کنین؟ رفیقم با بی توجهی به یارو گفت سر کلاس زرت و پرت کرده! آقاهه گفت این که دلیل نمیشه! (حالا اون پسره تو همون وضعیت گرفتار ماست، رفیقم گردنش رو گرفته داره خفه میشه نمیتونه حرف بزنه)

    بعد منم دیدم بچه داره خفه میشه، به رفیقم گفتم بسه ولش کن این بزقاله رو. آقا ما گردن پسره رو ول کردیم، پسره برگشت به طرف آقاهه و گفت: سلام بابا!

    ما رو بگی......انگار دنیا تو سرمون خراب شد....

    هرچند بعدا از مدیریت پس گردنی خوردیم تو دفتر، ولی شرمساری اون لحظه همیشه تو خاطره من و رفیقام باقی مونده و هر بار همدیگه رو میبینیم یادی میکنیم از اون دوران. :))
    ویرایش توسط ARMIN : 2013/04/11 در ساعت 10:07
  6. #6
    تاریخ عضویت
    2011/10/12
    نوشته ها
    2,426
    امتیازها
    38,792
    سطح
    100
    6,649
    مشاور انجمن سخت افزار کامپیوتر
    نقل قول نوشته اصلی توسط Armin2012 نمایش پست ها
    تو دبیرستان، تو راهرو با دو سه تا از دوستام ریختیم سر یکی از هم کلاسیهامون، نه اینکه بخوایم واقعا" کتکش بزنیم، بیشتر میخواستیم فقط یه کم اذیتش کنیم، رفیقم گردنش رو محکم گرفته بود، منم دست هاشو از پشت گرفته بودم، یکی دیگه از دوستام هم موهاشو به عقب میکشید، بعد داد میزدیم سرش آدم شدی؟ آدم شدی؟

    تو این بین یه آقای قد بلند و هیکل ورزشکاری اومد گفت چرا میخواین آدمش کنین؟ رفیقم با بی توجهی به یارو گفت سر کلاس زرت و پرت کرده! آقاهه گفت این که دلیل نمیشه! (حالا اون پسره تو همون وضعیت گرفتار ماست، رفیقم گردنش رو گرفته داره خفه میشه نمیتونه حرف بزنه)

    بعد منم دیدم بچه داره خفه میشه، به رفیقم گفتم بسه ولش کن این بزقاله رو. آقا ما گردن پسره رو ول کردیم، پسره برگشت به طرف آقاهه و گفت: سلام بابا!

    ما رو بگی......انگار دنیا تو سرمون خراب شد....

    هرچند بعدا از مدیریت پس گردنی خوردیم تو دفتر، ولی شرمساری اون لحظه همیشه تو خاطره من و رفیقام باقی مونده و هر بار همدیگه رو میبینیم یادی میکنیم از اون دوران. :))
    خدا بگم چیکارت کنه!=))
  7. #7
    تاریخ عضویت
    2011/10/12
    نوشته ها
    170
    امتیازها
    2,663
    سطح
    31
    247
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط Armin2012 نمایش پست ها
    تو دبیرستان، تو راهرو با دو سه تا از دوستام ریختیم سر یکی از هم کلاسیهامون، نه اینکه بخوایم واقعا" کتکش بزنیم، بیشتر میخواستیم فقط یه کم اذیتش کنیم، رفیقم گردنش رو محکم گرفته بود، منم دست هاشو از پشت گرفته بودم، یکی دیگه از دوستام هم موهاشو به عقب میکشید، بعد داد میزدیم سرش آدم شدی؟ آدم شدی؟

    تو این بین یه آقای قد بلند و هیکل ورزشکاری اومد گفت چرا میخواین آدمش کنین؟ رفیقم با بی توجهی به یارو گفت سر کلاس زرت و پرت کرده! آقاهه گفت این که دلیل نمیشه! (حالا اون پسره تو همون وضعیت گرفتار ماست، رفیقم گردنش رو گرفته داره خفه میشه نمیتونه حرف بزنه)

    بعد منم دیدم بچه داره خفه میشه، به رفیقم گفتم بسه ولش کن این بزقاله رو. آقا ما گردن پسره رو ول کردیم، پسره برگشت به طرف آقاهه و گفت: سلام بابا!

    ما رو بگی......انگار دنیا تو سرمون خراب شد....

    هرچند بعدا از مدیریت پس گردنی خوردیم تو دفتر، ولی شرمساری اون لحظه همیشه تو خاطره من و رفیقام باقی مونده و هر بار همدیگه رو میبینیم یادی میکنیم از اون دوران. :))
    جالب بود...
  8. #8
    تاریخ عضویت
    2011/10/12
    نوشته ها
    170
    امتیازها
    2,663
    سطح
    31
    247
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط 77661 نمایش پست ها
    یک روز تو کلاس بودیم ودبیر داشت دزس میداد .همکلاسی من که جفت من بود خواب بود .یواشی بیدارش کردم وگفتم حاضر غایب میکنه ! بگو حاضر! یکدفعه در آن کلاس ساکت ,که همه بدرس گوش میدادند .همکلاسی ما بلند شد وبا صدای بلند گفت حاضر .یکدفعه همه کلاس زدند زیر خنده و دبیر , بیچاره را از کلاس بیرون کرد
    ای شیطون..........:-j
  9. #9
    تاریخ عضویت
    2012/03/30
    محل سکونت
    مشهد
    نوشته ها
    2,016
    امتیازها
    85,958
    سطح
    100
    10,650
    مشاور انجمن
    یه داستان تعریف میکنم که دست گل به آب دادن دوستمه و من نقشی ندارم،
    یه بار یکی از دوستام کیس خودشو آورد که واسش ویندوز عوض کنم و خودش رفت. منم سیستمشو روشن کردم دیدم با اینکه قدیمیه خیلی کم صدا بود، تعجب کردم ولی به کارم ادامه دادم بعد که کارم تموم شد گفتم یه نگاهی به داخلش بندازم ببینم این چی داره که اینقد کم صداس دیدم تمام فن هاش شکسته(غیر از فن cpu)!. با خودم گفتم خوب بوده که تو این مدت ریست نشده. سریع تمام فن های کیس و پاور رو عوض کردم، وقتی اومد بهش گفتم تمام فن های کیست شکسته بود منم عوضشون کردم. میدونین چی گفت؟!
    با نهایت خونسردی:| گفت: آره...کیسم خیلی صدا میداد، یه بار در حالی که سیستمم روشن بود و داشتم باهاش کار میکردم، اعصابم خورد شد و یه چهارسو برداشتم و کردم لای فن ها!!! یه صدای بدی داد ولی بعدش خوب شد!!!!!! (اینم واکنش من بود:-o)
  10. #10
    تاریخ عضویت
    2012/08/01
    محل سکونت
    نسیم city
    نوشته ها
    1,252
    امتیازها
    22,981
    سطح
    93
    2,105
    کاربر انجمن
    حرف از دوستان شد!
    من یه دوست دارم که فامیلمون هم میشه ولی ما با هم خیلی دوستیم!!! اسمش رو نمیتونم بگم ولی با x خطابش میکنم!
    این دوست ما x یک روز تابستونی در حالی که کولر خونه روشنه بر میداره و دوشاخه کولر رو از برق میکشه و بعد دوشاخه تلفن رو میزنه به برق!!!!!!
    حالا اشتباه میشه دیگه مگه چیه!شاید خود منهم اشتباهی دوشاخه تلفن رو بزنم تو برق!
    ولی نه وقتی که دوشاخه کولر رو بکشم و دوشاخه تلفن رو بزنم جاش x-( x-( x-(
    این تو اون لحظه چه فکری کرده بود برام سواله؟/:)
    این x عزیز اینقدر از این کارها کرده که نگو و نپرس!!! تو آینده منتظر بقیش باشید!

صفحه 1 از 7 123 ... آخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 70

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •