ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 2 از 3 نخست 123 آخرین
نمایش نتایج: از 11 به 20 از 21
  1. #11
    تاریخ عضویت
    2019/07/11
    محل سکونت
    G.A.G.H.L_ns Central Office
    نوشته ها
    428
    امتیازها
    9,837
    سطح
    66
    833
    مشاور انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط th e nd نمایش پست ها
    چیزایی که گفتی خیلی خوبه در این مورد شکی نیست اما کافی نیست.
    حالا اجازه بده ازت بپرسم که هدف چگونه مشخص میشه؟
    بذار سوال آسون تری بپرسم. میشه خودت نظرت رو در خصوص هدف توضیح بدی که ماهیت هدف اصلا چی هست؟

    نکته: من به عنوان یه روانشناس دارم می پرسم و اصلا منظورم استیضاح و این موارد نیست.
    نکته دو: نکته بعدی اینکه بدون اینکه به این توجه کنی که دیگران قرار هست مواردی رو که خواهی گفت چگونه در خصوص تو برداشت خواهند کرد، بیان کنی.
    یعنی هویت واقعیت بر هویت مجازی و جمعی تو چیره بشه.
    راستش درموردش فکر کردم ولی نه از این نظر.
    به نظرم هدف از خواسته‌ها،ایداه‌ها،کمبود ‌ها و استعدادها،‌تفکرات و نیاز ها و .... شکل میگیره.
    هدف موضوعیه که موارد بالا رو میتونه مدیریت کنه بهشون شکل و جهت بده یا بر اساس شرایط حذف،اضافه یا تغییرشون بده.
    هدف میتونه در انسان یه برنامه ریزی برای زندگی کردن،رفتار کردن در شرایط مختلف، رد کردن یا قبول بعضی تصمیمات در راستای رسیدن بهش رو داشته باشه.
    انسانی که هدفی مشخص داره سعی میکنه کار هاش متناسب با رسیدن به هدف باشه و هدفش یه انگیزه برای تحلیل کردن،تلاش کردن و تفکر بهش میده تا حساب شده و دقیق به هدف یا اهدافش برسه.

  2. #12
    تاریخ عضویت
    2011/10/12
    محل سکونت
    زمین خدا
    نوشته ها
    2,166
    امتیازها
    93,367
    سطح
    100
    10,392
    کاربر حرفه ای کامپیوتر
    نقل قول نوشته اصلی توسط _abbas_glv نمایش پست ها
    راستش درموردش فکر کردم ولی نه از این نظر.
    به نظرم هدف از خواسته‌ها،ایداه‌ها،کمبود ‌ها و استعدادها،‌تفکرات و نیاز ها و .... شکل میگیره.
    هدف موضوعیه که موارد بالا رو میتونه مدیریت کنه بهشون شکل و جهت بده یا بر اساس شرایط حذف،اضافه یا تغییرشون بده.
    هدف میتونه در انسان یه برنامه ریزی برای زندگی کردن،رفتار کردن در شرایط مختلف، رد کردن یا قبول بعضی تصمیمات در راستای رسیدن بهش رو داشته باشه.
    انسانی که هدفی مشخص داره سعی میکنه کار هاش متناسب با رسیدن به هدف باشه و هدفش یه انگیزه برای تحلیل کردن،تلاش کردن و تفکر بهش میده تا حساب شده و دقیق به هدف یا اهدافش برسه.
    >>>به نظرم هدف از خواسته‌ها،ایداه‌ها،کمبود ‌ها و استعدادها،‌تفکرات و نیاز ها و .... شکل میگیره.<<<
    >>>
    هدف موضوعیه که موارد بالا رو میتونه مدیریت کنه بهشون شکل و جهت بده یا بر اساس شرایط حذف،اضافه یا تغییرشون بده.<<<

    دو تا جمله ای که بهشون اشاره کردم همون ظاهر داستان زندگی ماست. ما فکر می کنیم که این هدف هست که اون موارد رو شکل میدن و پاشنه آشیل زندگی ما هم همینه.
    در حالیکه که باید اینطور گفت:
    خواسته‌ها،ایداه‌ها،کمبود ‌ها و استعدادها،‌تفکرات و نیاز ها و .... هستند که هدف رو شکل میدن.
    یعنی شما من و دیگری حتی نمیدونیم هدفمون چه چیز خواهد بود مگر اینکه به اون موارد شناخت کافی داشته باشیم.
    انسان وقتی می تونه هدفمند بشه که در مرحله اول تمامی نیازهاشو بشناسه و بعد از اون برای خودش هدفی قرار بده.
    برعکس اون همون خطای شناختی عادیه انسانی تلقی میشه.


    ehsannalizadeh
  3. #13
    تاریخ عضویت
    2011/10/12
    محل سکونت
    زمین خدا
    نوشته ها
    2,166
    امتیازها
    93,367
    سطح
    100
    10,392
    کاربر حرفه ای کامپیوتر
    up ...
    ehsannalizadeh
  4. #14
    تاریخ عضویت
    2011/10/12
    محل سکونت
    زمین خدا
    نوشته ها
    2,166
    امتیازها
    93,367
    سطح
    100
    10,392
    کاربر حرفه ای کامپیوتر
    آقا من بابت پست گذاشتن تو اینجا پول می خواستم به خدا همتون میومدین می پرسیدین و بحث راه می نداختید
    حتما باید 10 دقیقه 75 تومن بگیرم ازتون؟
    بیاید بپرسید دیگه.
    ehsannalizadeh
  5. #15
    تاریخ عضویت
    2014/08/10
    نوشته ها
    628
    امتیازها
    20,773
    سطح
    90
    145
    کاربر اخراجی
    ممنون از شما.
    اما سوالی که برام پیش اومد و برام عجیب بود اینکه چرا در فروم یک سایت مربوط به علوم آی تی ، همچین تاپیکی ایجاد شده؟ فلسفه اینکار چیه؟
  6. #16
    تاریخ عضویت
    2011/10/12
    محل سکونت
    زمین خدا
    نوشته ها
    2,166
    امتیازها
    93,367
    سطح
    100
    10,392
    کاربر حرفه ای کامپیوتر
    نقل قول نوشته اصلی توسط Saeid59 نمایش پست ها
    ممنون از شما.
    اما سوالی که برام پیش اومد و برام عجیب بود اینکه چرا در فروم یک سایت مربوط به علوم آی تی ، همچین تاپیکی ایجاد شده؟ فلسفه اینکار چیه؟
    موارد پایین فلسفه این کار هست:
    1- به دلیل جذابیت کامپیوتر گروه های سنی پایین به سرعت به آن جذب می شوند. اما به دلیل اینکه در جامعه‌ی کنونی ما عملاً سیستم آموزشی در حدود 42 سال که به صورت کلی و ریشه ای از بین رفته است در نتیجه بزرگتری فهیم برای این افراد نیست که آنها را در این عرصه به خوبی راهنمایی کند که بگوید مثلا اگر تو به سخت افزار علاقه داری صرفا دانستن اینکه فلان برند چند عدد هسته‌ی cuda دارد کفایت نمی کند بلکه باید به عمق بروی و مثلا بدانی که چگونه می توان از چیزی به نام الکتریسیته ، پردازنده ای تولید کرد که می تواند محاسبات انجام دهد. یا مثلا چگونه چینش خاصی از چند هزار ترانزیستور می تواند عملیات ضرب و دیگری عملیات جمع را انجام دهد. ایجاد چنین پرسش ها و کنجکاوی هایی در ذهن این گروه سنی خود نیازمند علم است. و اگر چنین راهنمایی هایی نباشد همانطور که تا الان هزاران نفر رو دیدم در سنین بالاتر به بحران های هویتی بسیار عمیقی دچار خواهند شد چراکه عملکرد آنها در امروز صرفاً به واسطه‌ی علاقه ای بوده که نشأت گرفته از یکسری از هورمون های فوق کلیوی و هیپوفیز بوده. یک علاقه، نه یک خواست.
    2- بحران های هویت به حدی شدید است که تا کنون روزانه جان هزاران نفر را به دلیل اینکه خودکشی می کنند گرفته است.
    3- اگر انسان به درستی را هنمایی شود، و حتی جستجوی او در چیزی به مانند سخت افزار نه ناشی از علاقه که از خواست باشد باز هم نیازمند راهنمایی هایی است تا او صرفا خودش را به خواندن اخبار حوزه آیتی پای بند نکند. هدفی انتخاب، تصویر سازی ذهنی ای انتخاب، و حرکت و عمل کند. امروز شاهدیم که بسیار هستند کسانی که می شینن و یک موجودی را در کانال یوتیوب نگاه می کنند که در حال بازی کردن هست اما افسوس که این کشتن زمان بهای گرانی به اندازه زندگی دارد. زندگی ای که اگر به درستی خط کشی نشود جز حسرت چیزی از آن باقی نخواهد ماند.
    4- این تاپیک ایجاد شده است تا بتواند مفهوم Carpe Diem که یک ضرب المثل لاتین هست به معنی زمان را غنیمت بشمار را به هر طریق ممکن حتی برای لحظاتی جامع عمل بپوشاند.
    5- در اینجا من تا جایی که علم و جهان بینی خودم یاری کند، دوستان رو راهنمایی خواهم کرد.
    6- اگر پرسش دیگری هست در خدمتیم.
    ehsannalizadeh
  7. #17
    تاریخ عضویت
    2012/03/30
    محل سکونت
    مشهد
    نوشته ها
    2,016
    امتیازها
    81,597
    سطح
    100
    10,650
    مشاور انجمن
    سلام، آقا آدم خجالت می کشه جلوی جمع مشکلات رو بگه :D
    من یه مشکلی دارم نمیدونم جاش اینجا هست یا نه ولی استارت این تاپیک رو بزنم با اجازه.
    اگه فقط در خصوص هدف های کامپیوتریه که پستم رو حذف کنید.

    مشکلم اینه که همیشه وقتی یه نفر رو در رو با من جدی حرف میزنه و یه بحث مهم یا تخصصی میکنه خنده ام میگیره. با اینکه خیلی آدم جدی ای هستم و خیلی کم میخندم و کلاً شخصیتم فان و خنده رو نیست اما وقتی با من بحث مهم و جدی میکنن هیچ کنترلی رو خنده هام ندارم. نه اینکه قهقهه بزنم ولی کاملاً می خندم و در طول صحبت مخصوصا وقتی با من در حال صحبت هستن یا دارم ریز میخندم یا یک لبخند شیش متری روی صورتمه و با لب های لرزان سعی در کنترلش دارم. خیلی هم خجالت می کشم ولی همیشه همینجوریم. هیچوقت نشده که کسی بخواد با من صحبت کاری یا تخصصی یا جدی بکنه ولی من نخندم. گاهی اوقات کنترلش اونقدر سخت میشه که به بهانه تلفن یا هر چیزی محیط رو برای چند لحظه ترک میکنم. بعدش که همه چیز تموم میشه خیلی ناراحت میشم اما این موضوع قابل کنترل نیست برام.
    اگه راه حلی هست خوشحال میشم کمک کنید.
  8. #18
    تاریخ عضویت
    2011/10/12
    محل سکونت
    زمین خدا
    نوشته ها
    2,166
    امتیازها
    93,367
    سطح
    100
    10,392
    کاربر حرفه ای کامپیوتر
    نقل قول نوشته اصلی توسط iSteve نمایش پست ها
    سلام، آقا آدم خجالت می کشه جلوی جمع مشکلات رو بگه :D
    من یه مشکلی دارم نمیدونم جاش اینجا هست یا نه ولی استارت این تاپیک رو بزنم با اجازه.
    اگه فقط در خصوص هدف های کامپیوتریه که پستم رو حذف کنید.

    مشکلم اینه که همیشه وقتی یه نفر رو در رو با من جدی حرف میزنه و یه بحث مهم یا تخصصی میکنه خنده ام میگیره. با اینکه خیلی آدم جدی ای هستم و خیلی کم میخندم و کلاً شخصیتم فان و خنده رو نیست اما وقتی با من بحث مهم و جدی میکنن هیچ کنترلی رو خنده هام ندارم. نه اینکه قهقهه بزنم ولی کاملاً می خندم و در طول صحبت مخصوصا وقتی با من در حال صحبت هستن یا دارم ریز میخندم یا یک لبخند شیش متری روی صورتمه و با لب های لرزان سعی در کنترلش دارم. خیلی هم خجالت می کشم ولی همیشه همینجوریم. هیچوقت نشده که کسی بخواد با من صحبت کاری یا تخصصی یا جدی بکنه ولی من نخندم. گاهی اوقات کنترلش اونقدر سخت میشه که به بهانه تلفن یا هر چیزی محیط رو برای چند لحظه ترک میکنم. بعدش که همه چیز تموم میشه خیلی ناراحت میشم اما این موضوع قابل کنترل نیست برام.
    اگه راه حلی هست خوشحال میشم کمک کنید.

    همیشه راه حلی هست و اون راه حل خودت هستی. به تعبیری اگر من از آسمون هم اومده باشم اگر خودت نخواهی تغییری ایجاد نمیشه.
    اما نکته اول اینکه این یک مشکل نیست نیایم برچسب گذاری کنیم بلکه این نوعی خطای شناختی در تو هستش.
    خطای شناختی مثل این می مونه که نتونیم درست و غلط رو از هم تشخیص بدیم.
    حالا این چه ربطی به موضوع داره:
    1- همیشه یادمون باشه اگر موشک هم هوا کردیم دهان مردم باز است.
    2- نگاه به اینکه دیگران چی میگن یا چی نمی گن نکن خودت رو باور داشته باش. چگونه خودم رو باور داشته باشم؟
    خودت رو ببخش: انسان با کوله باری از سنگ های بر دوش کشیده نمی تواند قدم بردارد خسته می شود.
    خودت رو بپذیر: هیچ کس کامل نیست در نتیجه نترسیم از اینکه مورد قضاوت قرار بگیریم و حتی اگر کسی مارو قضاوت کرد تازه باید دلمون براش بسوزه چراکه اون بنده خدا هنوز به این بلوغ نرسیده که حاجی من با کفش فلانی راه نرفتم پس طبیعتا نمی تونم پیزی بگم. وقتی بپذیریم که کامل نیستیم. و نیازی هم نیست که کامل باشیم. در نتیجه اشتباهاتی که انجام میدیم مثل وزنه های به پا بسته نمیشن و می چذیریم که خطاکار هستیم و دست از کمال گرایی بر می داریم. کتابی هست به نام موهبت کامل نبودن بخونش خوبه.
    و خودت رو دوست داشته باش.
    3- وقتی خندت می گیره اولین نکته این هست که منبع اون حس رو در خودت نگاه کنی که کجاست. حالا، اما من با توجه به اینکه ندیدمت و ننشستی جلوم که سر تا پات رو آنالیز کنم شاید خطا داشته باشم اما خوب گوش کن: به دلیل مواردی که در بالا گفتم ، این امکان وجود داره که خیلی برای زمان و زندگی خودت ارزش والایی قائل نیستی این موضوع کاملا با غرور کاذب و خود شیفتگی متفاوت هست. حالا چرا؟ شاید یکی از دلایل این باشه که چون مطالعه نداری یا کم داری (مطالعه داشتن یعنی شخص مثلا در سن 27 سالگی تونسته باشه بیشتر از 700 جلد کتاب خوانده باشد) دایره لغات تو در ذهنت کم هست همین مورد سبب میشه نتونی برای تفکراتت، احساساتت، رفتارت و آنچه که حتی در ذهنت تصویر سازی می کنی (و خود گویی های تو مثل خودم میدونم ، می فهمم ، بکش بیرون و این حرفا) واژه ای مناسب موقعیت موجود چیدا کنی و در این لحظه چه رخ می دهد؟ << دفاع خود انگاره‌ی ناخودآگاه>> در واقع خندیدن تو به دلیل این هست که ناخودآگاه تو می خواهد تو را از آسیب های احتمالی دور کند (هر نوع آسیبی) اما همین دور نگه داشتن سبب میشه فرصت ها هم سخته بشه.
    پس اولین نکته خواندن کتاب: زندگی خود را دوباره بیافرینید و کتاب عصبیت و رشد آدمی هستش.
    4- سوالی بود در خدمتیم
    ehsannalizadeh
  9. #19
    تاریخ عضویت
    2012/03/30
    محل سکونت
    مشهد
    نوشته ها
    2,016
    امتیازها
    81,597
    سطح
    100
    10,650
    مشاور انجمن
    البته به قول استاد ابتهاج، زبون ما برای بیرون ما ساخته شده و نمیتونیم درون خودمون رو توصیف کنیم. من فکر میکنم ممکنه هر کسی تا حد زیادی ریشه مشکلاتش رو خودش بدونه راه حلشون رو هم تا یه اندازه ای شاید بتونه حدس بزنه اما همیشه به کمک نیاز داریم و باید از اهل فن مشورت بگیریم و تنهایی نمی تونیم. ولی برای همه اینا انگیزه قوی نیازه.
  10. #20
    تاریخ عضویت
    2011/10/12
    محل سکونت
    زمین خدا
    نوشته ها
    2,166
    امتیازها
    93,367
    سطح
    100
    10,392
    کاربر حرفه ای کامپیوتر
    نقل قول نوشته اصلی توسط iSteve نمایش پست ها
    البته به قول استاد ابتهاج، زبون ما برای بیرون ما ساخته شده و نمیتونیم درون خودمون رو توصیف کنیم. من فکر میکنم ممکنه هر کسی تا حد زیادی ریشه مشکلاتش رو خودش بدونه راه حلشون رو هم تا یه اندازه ای شاید بتونه حدس بزنه اما همیشه به کمک نیاز داریم و باید از اهل فن مشورت بگیریم و تنهایی نمی تونیم. ولی برای همه اینا انگیزه قوی نیازه.
    در مرحله اول هموطنور که به دوستان دیگر در گرد همایی ها میگم این هست که همین اساتید سایه و ابتهاج و ... بودند که امروز باعث بدبختی های کنونی ما شده اند. روشنفکر نماهایی که بعث و بانی بدبختی کنونی ما هستند. و نسبت به این زمینه تحقیق میدانی لازم هست. حالا با این داستان کاری ندارم.
    وقتی از دایره لغات صحبت میشه بخشی از این مبحث کشیده میشه به بحث فیزیولوژی چیزی که سبب میشه حالات درونی‌ای که در ظاهر شاید نتوان بیان کرد اما توضیحاتی کاملا علمی و اثبات شده دارند.
    مشورت گرفتن هم که بی شک درست هست.
    انگیزه هم وقتی در انسان میده که بتواند از سد مراحل ابتدایی خودشناسی بگذره و شخص به تصویر سازی ذهنی و هدف گذاری ، صرفاً اتکا نکنه.
    ehsannalizadeh
صفحه 2 از 3 نخست 123 آخرین
نمایش نتایج: از 11 به 20 از 21

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •