مشخصات
عنوان بازی : Ryse:Son Of Rome
شرکت سازنده : Crytek
ناشرها : Silver, Crytek, Microsoft Studios
تاریخ انتشار : 10 اکتبر 2014
پلتفرم : PC , Xbox one
وضعیت : منتشر شده
یه گپ کوچیک با شما
مطمئنا از خودتون میپرسید که چرا انقدر دیر نقد ها رو قرا میدید. خوب دوستان اول از همه باید عذرخواهی کنم و دوم این که کار و بار زندگی مجالی برای گذروندن وقت در دنیای مجازی رو نمیده و از اونجایی که همیشه هدفمون این بوده که بهترین ها رو در اختیارتون قرار بدیم، نقد و بررسی ها رو به صورت اختصاصی براتون آماده میکنیم تا یک دید متفاوت از یک عنوان به دست بیارید. نه صرفا کپی کردن و کمی ویرایشش و قرار دادن اون به عنوان یک تحلیل اختصاصی. خوب از بحثمون دور نشیم.
شاید یکی از عناوینی که امسال شکست بدی در دنیای بازی های رایانه ای داشت عنوان Ryse: Son of Rome بود که نتونست خواسته های گیمر ها رو از یک عنوان تاریخی و سری نبرد های تن به تن برآورده کنه. این عنوان در ابتدا در E3 2013 رونمایی شد و نمایش خارق العاده ای از خود نشان داد. یکی از نکاتی که همه را ناراحت کرد انحصاری بودن این عنوان برای کنسول مایکروسافت بود و خیلی ها تلاش بر این داشتند که این عنوان بر روی PS4 و PC نیز منتشر شود. ولی دریری نگذشت که همگان روی دیگر قضیه را دیدند و نمرات منفی و شکایت های گیمر ها و سایت ها از طریقه گیم پلی و کلیشه ای بودن آن، بر سر این عنوان نازل شد. به طوری که صدمات زیادی به کمپانی ناشر و حتی مایکروسافت رساند. هنوز داغ دل کمپانی ناشر یعنی Crytek آرام نشده بود که هیئت مدیره خبر از ورشکستگی این بازی و تقریبا نیمی از کمپانی دادند و همین اتفاقباعث شد تا این عنوان بر روی PC نیز منتشر شود اما این انتشار بر روی یک پلتفرم متفاوت به این معنا نبود که نقاط ضعف از بین بروند، بلکه تنها پورت ساده ای از نسخه xbox گرفته شد و بر روی PC ریلیز شد که همان copy/paste خودمان است.
درسته، عنوان Ryse: Son of Rome با گرافیکی خارق العاده در نوع خودش عرضه شد اما انگار سازندگان فقط به انحصاری بودن و بالا بردن سطح گرافیکی راضی شدند و هیچ خلاقیتی در بخش های مختلف بازی انجام ندادند.
کلیشه ای تکراری
برای اینکه بهتر بازی رو بشناسیم به تک تک این نکات میرسیم و اون ها رو از جنبه های مختلف بررسی میکنیم. اما ابتدا باید مروری بر روی داستان بازی انجام بدیم که میتونست خیلی خیلی بهتر از این نوشته بشه.
داستان ها و فیلم هایی که درباره ی امپراطوری روم نوشته و ساخته شده اند کم نیستند. داستان های غنی از درگیری، بی رحمی، عشق و احساسات فراوان. اما اگر توجه داشته باشید میبینید که تمامی این سناریو ها و داستان ها از یک ویژگی پیروی میکنند و اون مطابقت داستان با تاریخ است. وقتی بخواهیم از یک واقعه تاریخی فیلم یا بازی ویدئویی بسازیم باید به اتفاقات و شخصیت های آن زمان هم وفادار باشیم، چیزی که داستان نویسان Ryse: Son of Rome اصلا به آن توجه نداشته و با سطحی نگریشان به وقایع تاریخ مهمترین بخش یک بازی ویدئویی که داستان آن میباشد را نابود کردند. البته این بدین معنا نیست که داستان به هیچ عنوان جذابیتی ندارد. بلکه نشان میدهد که برای ساختن دنیای خیالی از تاریخ باید خط قرمزهایی را رعایت کرد و فقط از تشابه کاخ ها و زره های سربازان الهام نگرفت.
داستان بازی از آخر به اول شروع میشود. زمانی که امپراطوری بزرگ آن زمان ها یعنی "روم" دیگر به پایان خود نزدیک شده و توسط نژاد بربرها به سخره کشیده شده است. در این میان قهرمانی به نام Marius Titus پیدا میشود که میتواند اوضاع را سر و سامان دهد.
ژنرال Marius در ابتدای داستان به سوی قصر امپراطور رفته تا از او محافظت کند و او را به پناهگاهی امن ببرد و در این بین هم شروع به گفتن داستان زندگی اش به امپراطور میکند و داستان بازی به عقب بر میگردد. بربر ها به خانواده ژنرال حمله کرده و آن ها را میکشند و ژنرال هم به دنبال انتقامی سخت از بربرها قیام میکند. در این لحظه کلیشه های داستان نویس این بازی جای خودشان را پیدا کرده و وارد داستان شدند و لحظه به لحظه اش را دربر میگیرند.
پس از رسیدن امپراطور روم یعنی Nero (که در تاریخ به یکی از ضعیفترین و بی خردترین پادشاهان روم لغب گرفته) و ژنرال Marius به مخفی گاه، مکالمه آن ها آغاز میشود و داستان به صورت فلاش بک به 10 سال قبل بر میگردد. در آن زمان بربرها شروع به حمله به نقاط مختلفی از روم میکنند و در پی این حملات، مادر، خواهر، و پدر ژنرال Marius کشته میشوند و Marius به پدرش قول میدهد که بربرها را نابود سازد. به این ترتیب وارد ارتش روم میشود و بر حسب توانایی ها و افتخاراتی که کسب میکند، از طرف فرمانده ارتش، Vitalloin ، به سمت ژنرالی میرسد. در زمانی که ماریوس در انگلستان به سر میبرد (در آن زمان مقر و حامی اصلی بربرها انگلستان بود) دو پسر پادشاه به نام های کومودوس و باسیلیوس به جنگ با پادشاه انگلستان که اوسوالد نام دارد بروند و او و دخترش را بربایند و به روم ببرند. در این میاد اتفاقاتی رخ میدهد که در پی آن کومودوس توسط بربرها دزدیده و به گروگان گرفته میشود و ماریوس قصه ما مامور میشود که به دنبال کومودوس بگردد و او را از دست بربرها نجات دهد.
همانطور که گفته شد، داستان نویس این بازی به جای پیروی از وقایع تاریخ، سعی بر ویرایش آن داشته که متاسفانه نتوانست به خوبی این کار را انجام دهد. در شخصیت پردازی پادشاه روم، Nero به طرزی غیر منطقی، انسانیت قرار داده و در سمتی دیگر شخصیت ماریوس را با رنگ و لعاب خیلی زیاد روی کار آورده و همین امر باعث دلزدگی گیمر از داستان بازی میشود و از کلیشه ها صبرش لبریز میشود. البته باید گفت که در بین دیگر شخصیت ها، شخصیت ماریوس خیلی خوب ساخته شده است و دیگر افراد بازی وجودشان هیچ تاثیری در روند جلوروی داستان ندارد و به قول یکی از دوستان خوبم، آرمین عزیز، نقش مترسک سر مزرعه را دارند و ماریوس در طی مراحل یک تنه با چند صد نفر خواهد جنگید و روم را به رستگاری خواهد رساند.
در کل باید گفت که خط اصلی داستان بازی خوب است و اگر نویسنده کمی خلاقیت و واقع بینی در داستانش به خرج میداد، میتوانستیم یک داستان جذاب، پر از اتفاقات تلخ و شیرین و هیجان انگیز را شاهد باشیم که متاسفانه اینگونه نشد.
نبرد های خنثی
یکی از بخش هایی که در بازی های سوم شخص طرفداران زیادی دارد بخش گیم پلی است که اگر خوب ظاهر نشود، گیمر های حرفه ای حتی سراغ آن هم نمیروند.
همانطور که میدانید سبک بازی **** & Slash است و به معنای این است که گیم پلی بازی ما باید پر از مبارزات نفسگیر و چالش بر انگیز و فوق العاده سخت باشد. اما بازی Ryse: Son of Rome از این سبک فقط نامش را یدک میکشد و هیچ نشانه ای از مبارزات سخت و طاقت فرسا نیست.
در مورد این بازی باید گفت که گیم پلی اش عالی نیست و حتی خوب هم نیست. بلکه حالتی بین متوسط و خوب است که حس جالبی به گیمر ها نمیدهد. البته گیمر های حرفه ای. و اگر کسی که تا بحال بازی های سوم شخص بازی نکرده است بخواهد این عنوان را بازی کند مطمئنا از گیم پلی اش راضی خواهد بود.
نکات مثبت و منفی زیادی در بخش گیم پلی این بازی وجود دارد. یکی از بارز ترین نکات خوبی که در این عنوان هست، طرز دویدن و راه رفتن و پرش های ماریوس در هنگام یورش بردن به دشمن است که به طرز خوب و حرفه ای ساخته شده است. اما در مقابل چیزی که دل هر گیمری را میزند ساده بودن گیم پلی است. در این عنوان ماریوس فقط میکشد و به جلو میرود و عملا هیچ چیزی جلودارش نیست. در صحنه هایی که مربوط به نبرد ماریوس با یک یا دو تن از دشمنانش است، ابتدا ماریوس باید با استفاده از سپر خود از خود دفاع کند و بعد از دفع چندین ضربه، با حمله کردن به حریف او را به راحتی از پا درمیاورد. یکی دیگر از نکات بد گیم پلی، حالتی است که دشمنتان تنها یک ضربه برای مردن نیاز دارد. این حالت زمانی فعال میشود که علامتی بالای سر حریف ظاهر میشود که بدین معناست تنها یک ضربه برای کشتنش کافیست. خوب تا اینجای کار خوب است اما ضعف این ویژگی جایی آغاز میشود که پیش رو شما ترفند های زیادی برای زدن ضربه فینیشینگ قرار دارد اما همه ی آن ها یک جور عمل میکنند.به این صورت که شما میتوانید با دست خالی، با سپر و یا با سلاحتان دشمن را بکشید و یا میتوانید از او رد شوید و به سراغ دیگری بروید اما هر تصمیمی که شما بگیرید، ماریوس باز هم کار خود را خواهد کرد و با فینیشینگ های تکراری دشمن را میکشد و این اصلا به لذت یک نبرد همه کاره را نمیدهد و صرفا برای رسیدن به هدف مرحله بخش مبارزات نابود شده اند.
یکی دیگر از نکات مثبت و خوب گیم پلی بخش حمله های دسته جمعی است. به این صورت که در در مواقعی که دشمنان درحال پرتاب تیر از بالای برج بر روی شما هستند، ماریوس افراد خود را جمع میکند و به صورت دسته جمعی با گرفتن سپر ها بر روی سر خودبه جلو یورش میبرند. در این حالت از استراتژیک های معروف رومیان استفاده شده است که تنوع خوبی به گیم پلی بخشیده است.
از نکات خوب و تنوع دیگر بخش گیم پلی، میتوان به محیط مبارزه اشاره کرد که بسیار طبیعی طراحی شده است. برای مثال شما در یک مرحله در محیط شهری و کاخ مانند مبارزه خواهید کرد و در مرحله ای دیگر به دریا و حتی محیط های طوفانی خواهید رفت که این امر از یکنواخت شدن گیم پلی تا حدودی جلوگیری میکند اما باز هم کافی نیست. همچنین شما در این بازی میتوانید با درو کردن های پی در پی دشمنان، اسلحه و زره خود را آپگریت کنید اما این امکان چندان مهم نیست و گیم پلی آنقدر ساده است که شما نیازی به این کار ندارید و به خودی خود این بخش را حذف میکنید.
انتخاب کن، مرگ یا زندگی
اما میرسیم به بخش multiplayer بازی که خوب طراحی و اجرا شده است. Crytek سعی بر این داشته که با جبران بخش Co-Op تنوعی عظیم در گیم پلی بازی خود ایجاد کند که میتوان گفت موفق شده است.
به دلیل سادگی گیم پلی این بازی در بخش داستانی و کمپین آن، سازندگان بخش مولتی و چندنفره کمی حرکات را گسترش دادند. این به این معنا نیست که گیم پلی سخت تر شده، بلکه این سادگی به دلیل روبرو شدن با سادگی دیگری در بخش چندنفره با هم برابری میکنند و پیروز شدن برایتان سخت تر است. البته اگر بحث انتخاب سلاح ها را درنظر نگیریم.
اما شاید برایتان جالب است که بدانید که سازندگان بخش مولتی، خلاقیت بیشتری به کار داده اند و محیط قسمت چندنفره را بسیار زیبا و متکی بر محیط نبرد گلادیاتور ها طراحی نموده اند. درست است، محیطی که شما در آن باید با دیگر گیمرها به نبرد بپردازید، Colosseum نام دارد که در معنای لغوی مرداب نام دارد. ویژگی مرداب در به دام انداختن تکان خوردن است. وقتی در مرداب فرو بروید هرچه بیشت تقلا کنید، سریعتر فرو میروید، مگر اینکه همیشه راه حلی در آستین داشته باشید. در Colosseum نیز وضعیتی این چنین وجود دارد با این تفاوت که آن راه حل همیشه در آستین(شمشیر یا هر سلاح دیگری)به دستتان داده میشود و از شما میخواهد که با آن به دشمت یورش برده و تکه تکه اش کنید.
Colosseum به مکانی گفته میشود که در آن برده ها و گلادیاتور ها برای نبرد های خونین به آنجا فرستاده میشوند.
در Colosseum ابتدا برده ها را برای مجازات شدن به درون زمین مسابقه میفرستند که به صورت دایره مانند مایل به بیضی است و سپس بر حسب درجه مجازات آنان برایشان رقیب میفرستادند. در مواقعی این برده ها باید در مقابل یک یا چندین گلادیاتور، در مواقعی دیگر در مقابل ارابه های میخدار و یا حتی با مجموعه ای گلادیاتورها و ببرهای وحشی روبرو میشدند و اگر در آنجا زندخ میماندند به آن ها نشان قهرمانی و شاید هم آزادی داده میشد.
در این بازی نیز سازندگان این بخش بر خلاف بخش های دیگر به تاریخ و واقع گرا بودن، پایبند بوده اند. یکی از نقاط قوت این بخش و در کل مبارزه در Colosseum، صدای مردم روم است که بسیار استرس آور است. به طوری که با نزدیک شدن به دشمن و آسیب رساندن به او تماشاگران از خود صداهای مهیب و هورا های بسیار بلند بیرون میدهند و هر لحظه که میگذرد عطششان برای کشته شدن شما بیشتر میشود. همچنین شما در این بخش توانای عوض کردن مکان نبرد خود و شخصی سازی سلاح هایتان را دارید که با نبردهای بیشتر این توانایی ها به دردتان میخورد.
خیره شدن به روم و موتور گرافیکی اش
در بالا به این اشاره شد که گرافیک بازی خارق العاده است، اما بیایید بیشتر به جزئیات گرافیکی آن بازی بپردازیم.
همانطور که میدانید استودیوی Crytek، ید توانایی در ساختن بازی هایی با گرافیک و جزئیات بالا دارد که مصداق بارز آن شاهکار و سگانه Crysis است. همه ما از سه گانه Crysis خاطرات زیبایی داریم. عنوانی که نه تنها گرافیک خیره کننده ای داشت، بلکه گیم پلی سخت و دشوار آن همه گیمر ها را در بخش کمپین و مولتی پلیر به چالش کشید و هنوز هم طرفداران بسیاری را به خود اختصاص داده است. این استودیو از موتور گرافیکی Engine 3 استفاده میکند که در سه گانه Crysis نیز استفاده شد. اما برای ساختن عنوان Ryse: Son of Rome ، چیزی بیشتر از Engine 3 مشاهده میشود. درست است، این استودیو علاوه بر Engine 3 از نسل بعدی این موتور گرافیکی Engine 3 استفاده میکند که تابحال اسمی برای آن انتخاب نشده است.
گرافیک این بازی تنها بخش بی نقصش است که همه را راضی نگه میدارد. دموهای بین بازی و همینطور دویدن ماریوس و جزئیات محیط گواه این موفقیت بزرگ در بخش گرافیک را میدهند. یکی از طراحان چهره ماریوس در مصاحبه خود با Gameinformer اعلام کرد که برای طراحی صورت و بدن ماریوس بیش از 300 ساعت هماهنگی و زمان صرف شده است. تمامی اجزاء صورت و بدن ماریوس مطابق یک انسان واقعی طراحی شده و همینطور برای بهتر و طبیعی تر شدن حرکات ها ما از بازیگر ها و بدلکاران واقعی استفاده کرده ایم و پس از ضبط کردن حرکات آنها، با استفاده از جلوه های بصری حرکت ها را بر روی انیمیشت جای گذاری کردیم. نحوه زانو زدن، احترام گذاشتن، بازگو کردن دیالوگ ها و حالات روحی در چهره ماریوس و دیگر کاراکترها، به طرز زیبا و چشم نوازی به کار گرفته شده اند. تنها مشکلی که گیمر ها را ناراحت میکند این است که بازی کردن این بازی با گرافیک خارق العاده در آخرین حد تنظیمات برای بعضی ها ممکن نیست و این کمی ما را ناراحت کرد.
طراحی زره و سلاح ها به زیبایی انجام شده اند. در طی نبرد و ضربات فینیشینگ ماریوس هیچ مشکلی نمیتوانید پیدا کنید.طراحی محیط های بازی به قدری دقیق انجام شده است ، که شما را خوشنود میکند. همچنین افکت گذاری ها به خوبی کار شده است و صدای باران و دویدن روی گل ها حس خوبی به گیمر میدهد.
آوای ماریوس، فریاد روم
و اما میرسیم به صداگذاری این بازی که به خوبی کار خودشان را انجام میدهند. نمیشود گفت عالی اما قابل قبول است.
صداپیشگی شخصیت ماریوس را آقای John Hopkins بر عهده دارد که به خوبی از عهده این کار بر آمده و جذبه خاصی به Marius میدهد. اما باز هم یک نکته منفی به چشم میخورد و آن هم صداگذاری نه چندان خوب شخصیت های دیگر است. در این قسمت باز هم بی توجهی به سراغ تیم سازنده آمده و صداپیشگی و دیالوگ های قوی و تاثیر گذار همگی در انحصار ماریوس هستند و شاید دلیل عمده کلیشگی و تک روی در داستان به خاطر انتخاب نه چندان دل چسب دوبلورهای شخصیت های دیگر باشد.
از طرفی دیگر موسیقی خوب و راضی کننده ی این بازی تا حدودی میتواند حس بد دوبلاژ را از بین ببرد. وظیفه ساخت موسیقی این عنوان بر عهده سه تن از آهنگسازان عرصه بازی های کامپیوتری است که پیش از این کارهای بزرگی از آنها ندیده ایم.
Borislav Slavov ، Tilman Sillescu و Peter Antovski آهنگسازانی هستند که پروژه موسیقی عنوان Ryse: Son of Rome را عهده دار بودند و توانستند نمره قبولی را به دست آوردند. ویژگی خاصی در موسیقی این بازی برای مانور دادن روی آن به چشم نمیخورد، به جز استفاده از ساز های ایتالیایی و روم باستان که بیشتر از تارهای دوانه و چنگ استفاده شده است و باید گفت که انتخاب های درستی کرده اند. میکس و مسترینگ صداها و موسیقی این عنوان نیز به عهده Tilman Sillescu بوده که توانسته به خوبی صداها را با هم همخوان کند.
کلام آخر
با انتشار عنوان Ryse: Son of Rome بر روی کنسول xbox، کمپانی Crytek شکست سختی متحمل شد و همین شکست مسئولان این شرکت را بر این داشت که این عنوان را بر روی PC نیز ریلیز کنند، به امید اینکه بتواند کمی از شکست را جبران کند اما نه تنها این ضرر جبران نشد بلکه باعث شکستی دیگر برای این کمپانی شد و آنها را در مرز ورشکستگی هم پیش برد.
عنوان Ryse: Son of Rome عنوانی بود که میتوانست به یکی از عنوان های درجه یک دنیای بازی های کامپیوتری تبدیل شود، اما داستان نه چندان قوی و گیم پلی ساده و ضعیف آن، این شانس را از Crytek گرفت. شاید اگر از بخش داستان و گیم پلی صرف نظر کنیم، این عنوان عنوانی قوی خواهد بود، اما بیس و شالوده یک عنوان خوب ویدئویی به داستان و گیم پلی چالش برانگیز آن است که Ryse: Son of Rome این ویژگی میتوانست خیلی بهتر از اینها پیکرربندی شود. این عنوان از سوی سایت های IGN و Gamespot نمره و متای 60 را دریافت کرد که درمقایسه با عنوان های دیگر در این سبک قابل قبول نیست.
به هرحال این نقد حاصل یک ماه مطالعه کامل بر روی داستان ، گیم پلی و نقاط دیگر این بازی بود و سعی شده تا به طور عادلانه بررسی شود. با این حال شما دوستان عزیز نیز نظرهای مختلفی درباره این بازی دارید و ممکن است از نظر شما، عنوان Ryse: Son of Rome یک بازی قوی به شمار بیاید و از این بابت خوشحال خواهیم شد که شما دوستان خوبم و گیمرهای عزیز توانسته اید یک بازی رضایت بخش را انجام داده و از آن لذت ببرید.
امیدوارم این مطالب برایتان مفید بوده باشه و در ضمن نظرهای ارزشمندتون رو درباره این بازی با ما به اشتراک بگذارید.
با آرزوی موفقیت برای تمامی گیمر ها و گیم دوستان ایران
( اختصاصی انجمن سخت افزار )
کپی این مطلب فقط با ذکر منبع مجاز میباشد.