PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : راهنمای انتخاب هدفون



hadixp
2013/03/18, 21:49
چند نکته برای خرید و انتخاب هدفون
________________________________________
چند نکته برای انتخاب هدفون:
1. قبل از انتخاب حداکثر بودجه خودتون رو مشخص کنید.
2. توی نت تمام مدلهایی که به بودجه شما نزدیک هستند مزایا و معایبشون رو یاداشت کنید.
3. مدلهای پایین تر از این مجموعه را یک نگاهی گذرا بندازید ولی خودتون رو درگیر جزییات اونها نکنید.
4. از بین این مدلهای انتخابی فقط 5 مورد را بدون اینکه در نظر داشته باشید که چه معایب و مزایایی داره انتخاب کنید.
5. حالا برای تک تک این مدلها لیستی از مزایا جمع کنید این لیست میتونه راجب همه خصوصیات فیزیکی و صوتی هدفون باشه.
6. برای تمام خصوصیاتی که لیست کردید یک نمره از 10 انتخاب کنید. و به هر هدفون نمره بدید.
7. هدفونی که توی این لیست نمره بیشتری گرفته اول درباره معایبش تحقیق کنید بعدآ برای بقیه.
8. برای تک تک معایب توی لیست نمره منفی در نظر بگیرید که از 10 به هر هدفون داده میشه.
9. با جمع بندی نمراتی که هدفونها دادید هدفون دوم لیست گزینه مناسب خواهد بود.

چرا هدفون دوم؟
هدفون اول برای اکثر کاربرانی که انتخاب میکنن بیشتر جنبه ظاهری داره ولی هدفون دوم لیست هدفونی هست که هم از نظر ظاهر و هم از نظر کارایی بهترین انتخاب شما بوده ، که همیشه دوست داشتید صاحب اون باشید.


چند نکته برای خرید هدفون:
موقع خرید از فروشگاهی خرید کنید ، که به شما امکان تست بده و حتمآ اسرار کنید ، چون زمانی که فروشنده قانع شد که شما قصد خرید دارید به شما جواب منفی نمیده.
مراحل تست 2 دقیقه هدفون در فروشگاه:
1. همزمان که فروشنده هدفون رو از بسته بندی خارج میکنه شما باید پلیرتون رو آماده کنید.
2. بدون اینکه هدفون رو توی گوشتون بزارید یک تراک الکترونیک که بیس قوی و صدای های قوی داره با ولوم بالا پلی کنید.
3. همزمان با پلی تراک شما بدون توجه به صدای هدفون سریعآ تمام فیزیک هدفون رو با دقت نگاه کنید از فیش گرفته تا سیم و کلیپ و خود هدفون باید همه چیز همونطوری که در نظر داشتید باشه.
4. برای وقت کشی از فروشنده بخواهید که درباره محتویات جعبه و مشخصات هدفون هرچی که میدونه توضیح بده.
5. و برای وقت کشی بیشتر چون هیچ فروشنده ای حوصله مشتری رو که با جنس ور بره نداره ، شما جعبه هدفون و محتویاتش رو یه نگاهی مختصر ولی با تامل بندازید(نوشته های روی جعبه رو بخونید).
6. اینجا دیگه وقت کشی معادل کشتن فروشنده هست پس فورآ تراک دوم که از قبل آماده کردید و توی همون پوشه پلیرتون گذاشتید رو پلی کنید.(این تراک برای هدفونهای ارزون زیر 100 تومن حتمآ باید Vocal باشه).
7. ولوم در حالت کم هدفون رو روی گوشتون بزارید و بادقت گوش کنید.
8. به هر چی دقت نکردید ، نکردید ولی باید به صدای خواننده خوب دقت کنید این صدا نباید ضعیف نباید محو نباید خش دار و نباید . . .
9 .حالا ولوم پلیرتون رو زیاد کنید و با دقت بشنیود که تا چه درجه از ولوم صدای همون خواننده بدون اینکه تونش عوض بشه شما میتونید ولوم رو زیاد کنید.
10. با قیافه عبوس هدفون رو از گوش خودتون دربیارید و همزمان با اینکه دارید پلیرتون رو میزارید توی کیف باید به هدفون نمره بدید به اینصورت:
الف . برای کیفیت صدا
ب . برای صدای مید یا همون کیفیت صدای خواننده
ج . برای کیفیت ساخت بدنه هدفون
چ . برای کیفیت فیش و محل اتصال کابل هدفون به فیش
خ. به تنها چیزی که اهمیت نباید بدید رفتار فروشنده یا محل فروشگاه و اینجور چیزها که ممکنه هیچ وقته دیگه اونجا رو نبینید.
ی . برای بسته بندی و گارانتی و اون فروشنده بیچاره که حسابی الان داره هلاک میشه که بلاخره جواب شما چیه

11. در صورتیکه همه چیز اونطور که باید خوب نبود قبل از اینکه به فروشنده جواب منفی بدید بهش کمک کنید که هدفون رو همونطور که بوده بزاره توی جعبه و از فروشنده معذرت خواهی کنید و . . .

12. حالا باید برید سراغ هدفون سوم لیست.

نکته های فراموش شده: زمان تست هدفون با پلیر تمامی افکتها باید غیر فعال باشند و اکولایزر هم روی فلت. و اینکه به 30 ثانیه اول تراکی که دارید تست میکند نمره ندید و اون رو نادیده بگیرید. و برای هدفونهای گرانتر از 200 تومن این تست به هیچ عنوان قابل استفاده نمی باشد چون هدفونهای حرفه ای نیاز به مرحله Burn in دارند تا کیفیت واقعی صدای هدفون شنیده بشه که معمولآ زمان این مرحله بین 24 ساعت الی 500 ساعت هست که بستگی به هدفون داره البته هر چه گرانتر زمان Burn in بیشتر

چون مطالب زیاد بود باید خلاصه و مفید می نوشتم. میدونم خیلی چراها توی متن هست ولی توی فرصت مناسب همه رو میگم.

دسته بندی انواع هدفون بر اساس ظاهر:

1. هدفون مونو : این نوع هدفون ها اغلب به صورت تک گوشی هستن و مناسب برای کاربردهایی که کاربر همیشه باید یک گوش آزاد داشته باشه. این دسته هدفونها اکثرآ از انواع کوچک که توی گوش قرار می گیرن و بدون نگه دارنده به صورت تل و یا کلیپ هستند. قیمت بسیار ارزانی دارند و برای موسیقی به هیچ عنوان مناسب نیستن چون کیفیت مطلوبی برای پخش موسیقی ندارند و اینکه با یک گوش تجسم صوتی مغز از نصف هم کمتره.

2. هدفون استریو : این نوع هدفونها همیشه به صورت دو گوشی ساخته میشوند که بیشترین کاربرد این دسته برای گوش دادن به موسیقی هست. تنوع ظاهری این دسته بسیار بیشتر از هدفون مونو هست که اغلب از نوع:

الف . In-ear یا تو گوشی: این نوع هدفون کوچکترین سایز هدفون بوده و قسمت اضافه ای داره که باید در کانال گوش قرار بگیره. این دسته هدفونها به خاطر اینکه مستقیم در کانال گوش قرار می گیرند قویترین صدای بیس رو تولید میکنن ولی مشکل سازترین نوع هدفون ها هم هستن مثلآ توی گوش بعضی افراد به راحتی قرار نمیگیرند و یا حالت لاله گوش بعضی از افراد باز هست و چون هدفون تکیه گاهی نداره به راحتی از توی گوش افتاده و کاربر مجبور به نصب دوباره میشه هر چند این دسته سبک وزنترین هدفونها هم هستن به سبکی 3 گرم برای هر گوشی. استفاده طولانی چند ساعته به هیچ عنوان از این هدفونها توصیه نمیشه نه فقط به خاطر بلندی صدا بلکه به خاطر بسته شدن کانال گوش که جلوی اکسیژن رسانی به پرده گوش را گرفته و بسیاری معایب پزشکی دیگه. مثل Creative EP-630.

ب . Earbud : تنها تقاوت این دسته با دسته قبلی اینه که این نوع هدفونها زائده اضافه ای که درون کانال گوش قرار بگیره ندارند ولی به نسبت دسته قبلی صدای بیس ضعیفتری دارن و صدای محیط اطراف شنیده میشه و همینطور صدای موزیکی که شما گوش میکنید توی محیط پخش میشه البته نه به شدتی که دیگران رو اذیت کنه و اینکه اغلب ناخواسته به راحتی از توی گوش در آمده. مثل AKG K319

پ . Supra-aural یا همون هدفون معمولی: این دسته دقیقآ نمونه بزرگ شده دسته قبلی هستن به دلیل بزرگی درایورها و سنگینی درایورها همیشه با تل نگهدارنده ساخته میشنه که این تله تکیه گاهی برای هدفون هست که فشار از روی گوش برداشته بشه معمولآ این تل حالت فنری داره که درایور را با فشار نسبتآ کمی به گوش نزدیک میکنه ولی این حالت برای بعضی افراد ایجاد درد در لاله گوش کرده و اینکه معمولآ جنس تل از فلز سبک استیل یا پلاستیک ولی با حالت فنری و با روکشی از پارچه و یا چرم به همراه فوم ساخته میشه. در این نوع هدفونها صدای موزیکی شما گوش می کنید به راحتی در محیط پخش میشه و صدای محیط هم شنیده میشه. مثل Grado SR60

ت. Full Size : این دسته هدفونها از نظر فیزیکی نسبت به دسته قبلی بسیار بزرگتر هستند درایور های این دسته معمولآ قطر میانگینی به بزرگی4 سانتی متر دارن و تل این دسته به خاطر وزن بسیار زیاد این هدفونها معمولآ بسیار پهن تر از دسته قبل هست به پهنی 3 سانتی متر . معمولآ این دسته به دو زیر مجوعه تقسیم بندی میشه که یک نوع Close خوانده میشه و یک نوع Open. هر دو نوع تمام لاله گوش رو دربر می گیرند. در Close صدای محیط کمتر از Open شنیده میشه و همینطور صدای موسیقی. کیفیت صدای Open به خاطر فیزیک باز این هدفون بسیار بهتر هست. عیب اصلی این دسته سنگینی این هدفونها هست که گاهآ نزدیک به نیم کیلوگرم هست. جابجایی این هدفونها بسیار مشکله نه فقط به خاطر سنگینی و بزرگی بلکه به خاطر چندین متر کابل زخیمی که همراه هدفون هست که معمولآ طول کابل این دسته بیش از 3 متر هست و اینکه فیش اغلب این دسته هدفونها از نوع 6.35 میلیمتری هست که به اکثر دستگاههای پلیر پرتابل نمیخوره. مثل HD800

د . Head Set یا همون هدست: این دسته چیزی جز همون هدفونها نیستن فقط به هدفون یک میکروفون اضافه شده که بشه با اون مکالمه انجام داد. به هر حال در تمام دسته هدفونها هدست تولید میشه ولی نکته مهم اینه که اغلب میکروفون های مورد استفاده کیفیت خوبی ندارن و همینطور درایور مورد استفاده در این نوع هدفونها از نوع با کیفیت انتخاب نمیشه.

ی . Hands Free یا همون هندزفری: دقیقآ معادل هدست هست هستند ولی صرفآ برای کاربرد در حرکت ساخته می شوند. از مزیتهای اونها کوچکی و سبکی و اغلب از نوع In Ear و Earbud هستند. برای موسیقی چندان مناسب نیستند. و در بیشتر اوقات به صورت مونو یا تک گوشی ساخته می شوند. و اختلاف این دسته با هدست در نوع فیش رابط هست که با تمام هدفونها متفاوته ولی به عنوان هدفون از این دسته قابل استفاده هستند بدون اینکه نیازی به فیش تبدیل باشه. فیش این دسته طوری هست که همزمان هدفون و میکروفون با یک فیش به دستگاه متصل میشوند نه با دو فیش جداگانه مثل هدست. هر چند صدای میکروفون هندزفری بر خلاف هدست که اغلب به صورت استریو هست ، صرفآ به صورت مونو هست. و اینکه کیفیت میکروفون هندزفری صرفآ برای مکالمه مناسبه ولی نسبت به هدست کیفتی پایین تر داره.


نکته: تمام توضیحاتی که داده شده میانگین بوده و صرفآ تجربه و نظر شخصی.
بهترین برندهای هدفون:

اتتخاب یک هدفون خوب از بین انبوهی محصولات مختلف برندهای مختلف کار ساده ای نخواهد بود هر چند برندهای مطرح هدفون ساز اولویت دارند چون حداقل چند مدل هدفون بسیار با کیفیت تولید کرده اند و هم اینکه متخصص ساخت هدفون هستند و هم اینکه دارای تجربه چند ده ساله در زمینه ساخت هدفون می باشند و این پشتوانه فنی باعث می شه که حداقل در بین محصولات برتر انتخابی مناسب داشته باشیم و سریعتر به نتیجه دلخواه برسیم

بهترین برندهای هدفون ساز (به ترتیب حروف الفبا):

AKG
Audio Technica
Audeze
BeyerDynamic
Bose
Denon
Earsonics
Etymotic
Fischer Audio
Grado
HiFiman
JH Audio
Klipsch
Koss
Monster
Sennheiser
Shure
Sleek Audio
Sony
Stax
Ultimate Ears
Ultrasone
Westone
Woodees
Yuin
پهنای باند هدفون:

یکی از پارامترهایی که اغلب به عنوان مشخصه اصلی هدفون ارائه میشه پهنای باند هست که معمولآ به صورت دو رقم کنار هم نوشته میشه.

رقم اول مشخص کننده حداقل فرکانسی هست که هدفون می تونه پخش کنه. و رقم دوم معادل حداکثر فرکانس قابل پخش توسط هدفون هست. واحد اندازه گیری فرکانس هرتز هست ولی طبق عرف تولید کنندگان هدفون اکثر اوقات رقم اول بدون پسوند بوده ولی رقم دوم همیشه با پسوند نمایش داده میشه. مثلآ:
Bandwidth: 20-20KHz

این مشخصات به هیچ عنوان تضمینی بر کیفیت صدای هدفون نیست پس بالا بودن و یا پایین بودن این مقادیر دلیل بر با کیفیتی صدای هدفون نیست.

حداقل فرکانس شنوایی یک انسان بالغ حدودآ 20 هرتز هست و این فرکانس با طول عمر بیشتر میشه ، یعنی همین فرد در 40 سالگی حداقل فرکانس قابل شنیدن برای او به 100 هرتز میرسه.
حداکثر فرکانس شنوایی یک انسان بالغ حدودآ 20 کیلو هرتز هست و این فرکانس با طول عمر کاهش پیدا می کنه، یعنی همین فرد در 40 سالگی حداکثر فرکانس قابل شنیدن برای او به 15 کیلو هرتز میرسه.

برای درک فرکانس پایین جدای از گوش حس لامسه هم کمکی هست پس زیاد نگران این موضوع نباشید.

به هر حال هر چه رقم فرکانس پایین کمتر باشه اون هدفون بهتر میتونه فرکانسهای پایین را پخش کنه. و همچنین هر چه رقم فرکانس بالای قابل پخش توسط هدفون بیشتر باشه این هدفون توانایی پخش بهتر صداهایی فرکانس بالا را دارد.

اغلب هدفونهای حرفه ای حتی قادر به پخش فرکانسهای بسیار بالاتر از محدوده شنوایی یک انسان هستند به طور نمونه در حدود 130 کیلو هرتز. هر چند رقم خورد ، این اعدا بسیار فراتر از شنوایی یک انسان هست اما هدفونهایی با این فرکانس نه به خاطر شنیدن توسط انسان بلکه به خاطر این ساخته میشوند که هدفون سرعت پاسخ به کوچکترین جزییات صدا را داشته باشه.
چون صدای موسیقی ترکیبی پیچیده از انواع فرکانسهای مختلف هست. از نظر ریاضی هم بیان اینکه از ترکیب این فرکانسهای مختلف چه فرکانسهای جدیدی تولید میشه بسیار سخت هست.
امپدانس هدفون:

اول باید اهم تعریف بشه : که میشه واحد اندازه گیری مقاومت الکتریکی. یعنی مقداری که باعث کاهش عبور جریان الکتریسیته می شود.

دستگاه اندازه گیری اهم اهمتر خوانده میشه و توانایی اندازه گیری مقاومت الکتریکی یک هادی یا نیمه هادی را دارد.
اهم دستگاههای الکترونیکی که با جریان DC کار می کنند توسط اهمتر سنجش می شود. ولی دستگاههای الکترونیکی که با جریان متناوب کار می کنند با اهمتر سنجش نمی شود. چون در این دستگاهها زمانی اهم واقعی آنها قابل اندازه گیری هست که توسط یک جریان متناوب سنجش اهم انجام بشه.

حالا امپدانس مساوی است با مقاومت جریان متناوب(اهم AC) یک دستگاه یا به عبارتی طبق تعرف قانون اهم : نسبت ولتاژ متناوب به جریان عبوری از دستگاه.
واحد اندازه گیری امپدانس همون اهم هست. مقدار اهم DC که توسط اهمتر اندازه گیری میشود با امپدانس متفاوت هست. چون جدای از متغییر ولتاژ متغییر جدید ، فرکانس هم تاثیر گذار هست. و اهمتر معمولی قادر به تولید فرکانس در زمان سنجش نیست.

هدفون یک دستگاه الکترومکانیکی هست که با جریان متناوب کار میکنه. پس مقدار اهمی هدفون دو رقم هست:
1. اهم DC که با اهمتر قابل اندازه گیری هست
2. اهم AC (امپدانس) که توسط اهمتر به تنهایی قابل اندازه گیری نیست

معمولآ برای اندازه گیری امپدانس از یک موج سینوسی با دامنه ولتاژ 0.707 ولت و با فرکانس 1KHz استفاده میکنند.

به طور ساد هدفون تشکیل شده از یک آهنربا و یک سیم پیچ که متصل شده به یک پرده بزرگ که دیافراگم خوانده میشه که با کم زیاد شدن جریان عبوری از سیم پیچ باعث جابجایی پرده و در نتیجه جابجایی هوای اطراف و شنیدن صدا توسط گوش میشه.
پس قسمت اصلی هدفون از لحاظ الکترونیکی فقط یک سیم پیچ هست. مقدار اهم DC سیم پیچ همیشه ثابت هست و تحت تاثیر فرکانس نیست ولی امپدانس یک سیم پیچ کاملآ وابسته به فرکانس هست. با زیاد شدن فرکانس امپدانس سیم پیچ بالاتر رفته و بر عکس.

پارامتر امپدانس چقدر مهمه:
چون تمام تقویت کننده های صوتی دارای توان خروجی محدودی هستند در نتیجه اگر امپدانس یک هدفون بیش از حد تقویت کننده باشه صدای پخش شده از هدفون حداکثر توان تعریف شده هدفون نخواهد بود. و صدا با کیفیت و توان کمتری توسط هدفون پخش میگردد.
اکثر تولید کنندگان پلیر محدوده امپدانسی که قادر به استفاده از پلیر هست را در کتابچه راهمنای همراه پلیر درج میکنن. پس برای حداکثر بازده باید هدفونی انتخاب کنید که امپدانسی بین دو مقدار حداقل و حداکثر ذکر شده داشته باشه.

معمولآ مقدار امپدانس هدفون که از طرف شرکت تولید کننده ارائه میشه بیانگر روش اندازه گیری انها هست به طور مثال:
امپدانس : 32OHM/1KHz
که یعنی امپدانس این هدفون در فرکانس 1 کیلوهرتز مساوی 32 اهم هست. اما ممکنه اهم DC این هدفون چیزی حدود 16 اهم باشه.
در صورتیکه فرکانس تست ذکر نشده باشه منظور همون تست استاندارد 1 کیلوهرتز هست.

انواع دسته بندی هدفون از نظر امپدانس:
1. امپدانس پایین که بین 8 الی 16 اهم
2. امپدانس متوسط که بین 16 الی 75 اهم
3. امپدانس بالا که بین 75 الی 600 اهم
4. امپدانس خیلی بالا که بیش از 600 اهم


مقدار امپدانس هدفون با رنج فرکانسی وسیعی که هدفون باید پخش کنه متفاوته که گاهآ برای یک هدفون %50 تغییر خواهد داشت. البته برای بعضی از هدفونها این تغییرات امپدانسی فقط در فرکانسهای بالا صورت نمی گیره بلکه ممکنه در فرکانسهای پایین هم شاهد تغییرات امپدانس باشیم به هر حال هدفونی مناسبتر خواهد بود که حداقل تغییرات امپدانس را داشته باشد تا اینکه با استفاده از یک پلیر معمولی کیفیت صدای مطلوبی از آن دریافت کرد.
________________________________________
Noise-Canceling

معنی فارسی: حذف صدای ناخواسته صدای مزاحم

این خصوصیت برای هدفون یک قابلیت مفید هست که هدفونی که این قابلیت را داشته باشد قادر به حذف صداهای خارجی می باشد. طوری که اگر به هنگام استفاده از هدفون صدایی در محیط اطراف شما تولید شود این صدا توسط شما شنیده نمی شود و یا صدایی با شدت کمتر شنیده میشود.


روشهای پیاده سازی Noise-Canceling:
1. غیر فعال: در این روش با استفاده از قابلیتهای مکانیکی هدفون سعی در حذف نویز محیط دارند که این روش معمولآ تاثیری بر کیفیت صدای هدفون نداشته ولی هیچ وقت صدای محیط پیرامون به طور کامل حذف نخواهد شد.

از نظر دسته بندی ظاهر هدفون به خاطر ساختمان مکانیکی هدفونها این قابلیت در آنها وجود دارد ولی با نسبت متفاوت مثل:

1. In-ear یا تو گوشی: این دسته بالاترین درجه حذف نویز را در بین بقیه دسته بندی های هدفون دارند. %80

2. Earbud : این دسته قادر به حذف نویز محیط تا %30 می باشند.

3. Supra-aural یا همون هدفون معمولی: این دسته قادر به حذف نویز محیط تا %30 می باشند.

4. Full Size : نوع OPEN این دسته قادر به حذف نویز محیط تا %30 می باشند. و نوع CLOSE این دسته قادر به حذف نویز محیط تا %75 می باشند.


2. نویز کنلسینگ فعال: در این روش با استفاده از مدارات الکترونیکی صدای محیط اطراف تقریبآ به طور کامل از بین خواهد رفت ولی معمولآ این روش در محیط های متفاوت و با انواع صداهای محیط سازگاری نداشته و تاثیر نا خواسته ای بر کیفیت صدای در حال پخش از هدفون گذاشته به طوری که حتی کاربر آماتور هم گاهآ قادر به تشخیص این صداهای اضافه ای که توسط مدار الکترونیکی در نتیجه حذف نصفه و نیمه صدای محیط بوده، خواهد شد.
معمولآ هدفونهایی که این روش در آنها پیاده سازی شده برای راه اندازی مدار الکترونیکی احتیاج به باطری مجزا دارند که اغلب این هدفونها از نظر جثه بزگتر و سنگین تر از هدفون بدون نویز کنسلینیک فعال هستند.

هدفونهای بی سیم

همه جا نمیشه با محدودیت اتصال مستقیم هدفون که توسط کابل گاهآ کوتاهی با طول میانگین 1 متر هست کنار اومد. هر چند اغلب هدفونهای فول سایز طول کابلی بیش از 3 متر دارند.
اما همیشه چند مشکل اساسی با کابل برای کاربر وجود داشته که کاملآ برطرف نشده:
1. قطعی کابل
2. گیر کردن کابل به وسائل اطراف
3. کشیدگی کابل که در نتیجه اون روکش پلاستیکی کابل خراش افتاده
4. له شدگی کابل که در نتیجه اون معمولآ کابل به مرور زمان اتصال کوتاه شده و باعث آسیب به پلیر شده
5. مدت زمان کوتاهی که روکش پلاستیکی کابل ، حالت نرمی و ارتجاعی خودش را از دست میدهد
6. عدم استفاده از کابل در محیط هایی که شرایط فیزیکی خاص دارند( در معرض نور مستقیم آفتاب ، برف ، آب ، گرما و . . .)
7. گره خوردن تقریبآ همیشگی کابل زمان جمع کردن و باز کردن هدفون از کیف حمل
8. سنگینی کابل به خصوص برای مدلهای حرفه ای هدفون
9. فلز اصلی مورد استفاده در کابل هدفون ، مس هست و این فلز در تماس با اکسیژن به سرعت اکسیده شده و از بین خواهد رفت هر چند این فلز با روکشی از لاک مقاوم پوشش داده میشه ولی به علت استکاکی که سیم ها با هم دارند به زودی(بستگی به استفاده دارد) این روکش ساییده شده.
10. و خیلی معایب دیگه.

برای رفع این مشکلات به جای ارتباط نقطه به نقطه سیمی از ارتباط رادیویی یا بی سیم استفاده میکنند.

روشهای پیداه سازی ارتباط رادیویی:

1. آنالوگ:
این روش ساده ترین و ارزانترین روش هست. در این روش یک دستگاه فرستنده کنار پلیر نصب شده(بیس نامیده میشود) و گیرنده هم درون یا کنار هدفون قرار داده میشود.
به دلیل اینکه هیچ نوع کدگذاری بر روی داده های ارسالی قرار نمی گیرد معمولآ دستگاههای اطراف صدای همدیگر را دریافت میکنند. برای جلو گیری از این اشکال معمولآ برد این دستگاه ها کم تعین شده و برای تمام هدفونها یکی از چند فرکانس از قبل تایین شده برروی دستگاه ست می شود. برای تشخیص این نوع ارتباط کافیه شما از دستگاه بیس فاصله بگیرید تا جایی که صدا دریافت نشود اگر زمان عبور از فاصله ای که صدا وجود داشت تا زمان قطع کامل شما صدای نویز شنیدید (صدای خش خش) ارتباط به این روش هست.

معمولآ کیفیت صدای این روش پایین بوده و همواره با نویز هست که این نویز با فاصله گرفتن از بیس بیشتر خواهد شد.

2. دیجیتال:
دستگاههای دیجیتال هم از نظر ظاهری و وزن با دستگاههای آنالوگ تفاوت چندانی نداشته.
در این روش داده های دریافت شده توسط الگوریتمهای پیچیده رمزگذاری شده تا تداخل دستگاههای مجاور به حداقل درصد ممکن برسه. برنامه هوشمند این دستگاهها به راحتی تداخل فرکانسی را تشخیص داده و ارتباط جدید بر روی فرکانس دیگری ادامه داده میشود. و به صورت هوشمند مقدار توان ارسالی فرستنده متناسب با فاصله تغییر خواهد کرد که باعث جلوگیری از انتشار امواج رادیویی در محیط و کاهش مصرف انرژی خواهد شد. به طور اتوماتیک زمانی که صدایی دریافت نشود ارتباط در حالت غیر فعال قرار گرفته و به این شکل صرفه جویی در مصرف باطری خواهد شد.
کیفیت صدای دریافتی با این روش به مراتب بهتر از روش آنالوگ هست. معمولآ برد بیشتری دارند و ساعتهای طولانی تری قابل استفاده هستند به اضافه امکانات جانبی دیگر.
گرانی مدلهایی که از این روش استفاده میکنند یکی از معایب آنها شده.


دو روش ذکر شده هم به صورت Built-in (درون هدفون) و هم به صورت Box جدا گانه وجود دارند که شما به Box میتونید هدفون انتخابی خودتون را متصل کنید و معمولآ دستگاه کوچکی هست که به کمر بند متصل می شود.

اما ارتباط رادیویی از نظر کیفیت صدا ، جای ارتباط مستقیم کابلی را پر نمی کند. پس اگه به دنبال صدای حرفه ای هستید باید با تمام اشکالات کابل کنار بیایید.

شما هم موفق باشید.
چند نکته مهم برای اینکه از دیگران راهنمایی برای خرید هدفون بخواهید:

1. مقدار بودجه:
اولین نکته مهم مقدار بودجه در نظر گرفته شده توسط شما هست که این بودجه شما هست که تعیین میکنه که چه مدلهایی را می توانید تهیه کنید.

2. نوع هدفون از نظر ظاهر:
اشتباها اکثر تازه کارها گام دوم تعیین برند هست ، در حالیکه اینطور نیست و باید در مرحله دوم نوع هدفون از نظر فیزیک ظاهری مشخص بشه که کدام نوع مناسب کاربرد او خواهد بود نه اینکه صرفآ چون از ظاهر هدفون Full Size خوششون میاد انتخابی نامناسب کاربرد اصلی که مثلآ کاربرد در حرکت بوده بکنند.

3. کاربرد صوتی:
به صورت خیلی ساده شما باید بگید برای گوش دادن به چه چیزی قصد خرید هدفون جدید را دارید.
a تماشای فیلم
اگر صرفآ قصد تماشای فیلم و یا تمام برنامه های تلویزیونی را دارید کافی هست بگید برای فیلم میخوام. فرقی نمی کنه این برنامه چی باشه حتی میتونه آموزش زبان و یا رادیو هم باشه.

b. موسیقی
اگر قصد گوش دادن به موسیقی دارید باید بگید برای موسیقی گوش دادن می خوام اما برعکس فیلم که ساده عنوان شد و شما جواب گرفتید اینبار چون کاربرد شما بسیار حرفه ای تر هست شما هم باید حرفه ای تر جواب بدید به اینصورت که سبک یا ژانر موسیقی مورد پسند خودتون رو که قراره بعد با این هدفون گوش بدید به کلمه موسیقی اضافه کنید. مثلآ:
هدفونی میخوام برای موسیقی و مناسب سبکهای کلاسیک و یا هدفونی برای سبکهای راک میخوام و . . .
چون اکثر کسانی که شما را قرار راهنمایی کنند ممکنه با اون سبک موسیقی مورد نظر شما و فرم موسیقیش آشنایی نداشته باشند ، بهتر است برای شروع از گفتن زیر شاخه سبک اصلی پرهیز کنید. مثلآ نگید که یک هدفون می خوام برای سبک Indie و یا Dance-rock چون معمولآ زیر شاخه ها از اسمشون مشخص نیست که شاخه مادر اونها و جنس موسیقی اونها چی هست مثلآ همین Dance-rock اصلآ ربطی به شاخه اصلی راک نداشته و این زیر شاخ مربوط هست به:
سبک الکترونیک > الکترونیک راک > Dance-rock
چرا سبک موسیقی اینقدر مهم هست چون هر سبک موسیقی دارای آلات مخصوص به خودش هست و در هر ابزار موسیقی طیف مشخصی از فرکانسها را هنگام نواختن تولید میکند این الآت موسیقی برای سبکهای زیر شاخه کمی متفاوت تر و نوع اجرای موسیقی شون کمی متمایل به سبکهای همسایه هست.به همین دلیل اگر سبک مورد علاقه شما الکترونیک باشه چون صدای بیس دیجیتالی در این سبک عنصر پایه هست شما باید هدفونی داشته باشید که توانایی پخش صداهایی با فرکانس پایین را داشته باشه نه یک هدفونی که مناسب سبک کلاسیک طراحی شده و صدای بیس این هدفون متعادل هست.
البته اضافه کنم که این مسله انتخاب سبک برای هدفونهای ارزون قیمت زیر 200 تومن معنی واقعی نداره و اگر بودجه شما در این محدود هست همون عنوان کردن مسیقی تنها و نهایتآ یک پله زیر شاخه کفایت میکنه چون اکثر هدفونهای زیر 200 تومن برای کاربرد عمومی ساخته می شوند که مناسب تمام سبکها باشند حالا با کمی اختلاف ولی نه زیاد که نشه مثلآ از یک هدفون زیر 200 تومن هم برای الکترونیک و کلاسیک استفاده کرد.

4. انتخاب برند:
انتخاب برند برای تازه کارها معمولاجنبه فان داشته و بیشتر از روی ظاهر انتخاب صورت می گیره ولی شما که تازه کار نیستید. پس انتخاب برند باید از روی دلیل باشه:
a. هر برند مجموعه تولیداتی مختلف داره که شما اول باید ببینید که آیا آن نوع هدفونی انتخاب کرده اید(از نظر ظاهر) در محصولات اون شرکت هست یا نه.
b. آیا این برند شناخته شده هست یا صرفآ برندی هست که برای اینکه محصولات پرفروش داشته باشه تولید هدفون هم جزو محصولات شرکت شده. مثلآ برندی که لوازم فشن تولید میکنه و هدفون هم در کنار اون تولید میکنه ، هیچ وقت و هیچ وقت هدفون خوبی برای فروش نخواهد داشت.

c. به هیچ عنوان و به هیچ عنوان توجه به این نکنید که فلان آرتیست از این برند استفاده کرده. چون اون آرتیست ، استفاده هر چند بلند مدت و با میل باطنی از این برند داشته باشه برای ما دلیل منطقی برای انتخاب برند نخواهد بود. به این بیشتر توجه کنید که چند آرتیست گمنام مثل دوست یا همسایه و یا خیلی های دیگه که از این برند هدفون خریده بودند از خریدشون راضی بودند.

d. اولیت انتخاب باید از برندهایی باشه که صرفآ محصول تولیدی آنها فقط و فقط هدفون باشه و چه بهتر که اون برند متخصص در ساخت همون نوع هدفونی که شما به دنبالش هستید باشه.
r

متاسفانه معنی فارسی براش تا الان سراغ ندارم.

قبل از توضیح یه نگاهی گذرا به ساختمان داخلی هدفون:
قطعه سخت افزاری و اصلی هدفون درایور (بلندگو) هست.هر درایور مسول تبدیل توان الکتریکی که از پلیر دریافت شده به صدا هست. برای کاربرد صوتی یک درایور ایده آل باید به راحتی بتواند فرکانسهای 20 تا 20 کیلوهرتز که محدوده شنوایی یک انسان بالغ هست را به راحتی پخش کند اما هیچ وقت اینطور نیست. چرا؟
چون به دلیل محدودیتهای مکانیکی و مواد بکار گرفته شده برای ساخت درایور و همینطور انواع متفاوت درایور چه از نظر سایز و چه از نظر توان و همچنین محل قرار گیری درایورها و خیلی چیزهای دیگه ، درایورها فقط قادر به پخش کردن طیف محدودی از فرکانسها هستند.
یک درایور از اجزای بسیار ریز و درشتی تشکیل شده ، در بهترین شرایط و با محاسباتی بسیار پیچیده و انتخاب عناصر خاص برای یک درایور خواهد توانست طیف محدودی از فرکانسی شنوایی را پخش کند و متاسفانه اکثر درایورها قادر به بازپخش یکدست این طیف فرکانسی محدود هم نیستند مثلآ یک درایور معمولآ طیف فرکانسش به چند قسمت تقسیم میشه که از نظر توان با هم متفاوت هست به طور ساده تر اگه از فرکانس پایین تا بالا به درایور اعمال شود توان صوتی دریافتی از درایور با افت و خیز بسیار پخش خواهد شد( برای بعضی از فرکانسها صدا قوی تر و بعضی ضعیف تر).

برای رفع این اشکال درایورهایی با پهنای فرکانس محدودتر ساخته میشود تا حداقل در همان طیف فرکانسی کمترین میزان تغییرات توان صدا را داشته باشند. برای کاربردهای صوتی معمولآ سه نوع درایور تولید میشود که هر کدام بخشی از کل طیف فرکانس شنوایی را پوشش دهند. که از نظر تقسیم بندی درایورهای Low برای فرکانس پایین درایورهای Mid برای فرکانسهای میانی و درایورهای High برای پخش فرکانسهای بالا ، مورد استفاده قرار می گیرند.

هر چند که استفاده ترکیبی از درایور Low و High نسبت به ساییر ترکیبات بیشتر مورد استفاده هست.
به هر حال با توجه به اینکه درایور Low قادر به پخش طیف فرکانسهای پایین هست اما اگر همزمان فرکانسهای بالا به این درایور اعمال شود این درایور راندمان و کیفیت مطلوب را نخواهد داشت و همینطور برای سایر درایورها.

برای جدا کردن و بخش بندی کردن فرکانسها از هم و هدایت هر بخش از فرکانسها به درایور اختصاصی از دستگاهی به نام Crossover (خوانده میشود کراس اوور) استفاده میشود.

انواع Crossover:

1. مکانیکی:
شاید بشه گفت اولین انواع Crossover همین دسته بودند ولی در اصل قطعه مکانیکی خاصی برای انجام این کار وجود نداشته و صرفآ با دستکاری کردن آکوستیک محیط خارجی درایور قصد داشتند که فرکانسهای ناخواسته درایور را به نوعی به حداقل برسانند مثلآ برای جلوگیری از پخش فرکانسهای پایین توسط یک درایور مید دیافراگم(صفحه متحرک درایور) را از جنس سخت تر از دیافراگم درایور مخصوص پخش فرکانسهای پایین در نظر می گرفتند و یا اینکه برای درایور فرکانس بالا از آهنربای ضعیفتری و با دیافراگم کوچکتر استفاده میکردند.

1. غیر فعال یا Passive:
این نوع پر استفاده ترین نوع و در عین حال ارزانترین انواع Crossover هست، که در اغلب دستگاههایی تا سطح فوق حرفه ای مورد استفاده قرار می گیرد.
معمولآ به صورت دستگاهی مجزا ساخته نمیشود و بیشتر به خاطر محدودیتهای جا و یا هزینه از این نوع استفاده میشود.
متاسفانه اشکالاتی که این انوع دارند توضیحش به هیچ عنوان برای این تاپیک مناسب نیست ولی در مجموع می توان گفت که معمولآ برای کاربردهای مناسب هدفون ، اغلب از این نوع Crossover استفاده می شود. به دلیل اینکه این کیت Crossover از المانهای غیر فعال ساخته شده و در نتیجه خود به خود باعث افت کارایی خواهد بود و اینکه به دلیل انحراف فازی متناسب با فرکانس که در تمام فیلترهای Passive بوجود می آید باعث افت شدید Soundstage خواهند شد و دیگر مسله مهم عدم عبور یکنواخت فرکانسهای در محدوده یک بخش از Crossover هست مثلآ از درایور Mid فرکانسهای تغییر فرم داده شده Low و High پخش خواهد شد.
برای جبران این اشکال Crossover طوری طراحی شده که Roll-Off و Cut-Off زودتر از موقع داشته و با شیب بسیار زیاد که معمولآ 24dB بر اکتاو هست.
به این معنی که کمتر از %80 تمام پهنای باند درایور استفاده می شود تا تداخل به حداقل ممکن برسه.

این انواع نیازی به ولتاژ تغذیه مجزا نداشته و همیشه آماده به کار هستند و همچنین در ابعاد بسیار کوچک تر از حد یک میلیمتر در یک ملیمتر هم قابل ساخت هستند.

2. فعال یا Active:
این انواع نوع پیشرفته امروزی نسل پیشین Crossover ها هستند و اغلب به صورت دستگاهی مجزا و صرفآ جهت سیستمهای پیشرفته و فوق حرفه ای صوتی ، مورد استفاده قرار میگیرند نه برای هدفون.
در این نوع تاکید بسیار بر کیفیت طیف فرکانسی بخش بندی شده ، میشود که هیچ نوع حذف و اضافه ای در فرکانس اصلی صورت نگیرد.

معمولآ به صورت تمام دیجیتالی قسمت فیلترها ساخته شده و برای فیلتر کردن و بخش بندی هم از پردازنده های که متخصص این دست کاربردها هستند که DSP خوانده میشوند استفاده میشود. سیستمهایی که این نوع Crossover در آنها تعبیه شده باشد به هیچ عنوان تضمینی بر کیفیت بالای آنها وجود ندارد چون الگوریتمهای نرم افزاری بسیار پیچیده و بسیار متفاوت برای پیاده سازی و دیجیتایز کردن سیگنال مورد استفاده قرار میگیرد که هر کدام مزایا و معایب مخصوص به خودشان را دارند.

در دستگاههای فوق حرفه ای اغلب از نمونه آنالوگ استفاده می شود که بعد از تفکیک فرکانسها هر دسته به آمپ مجزا و مخصوص ارسال می شود تا به این وسئله هیچ نوع ارتباط الکتریکی و تداخلی درایورها با هم نداشته باشند هر چند Setup و تنظیم این دسته Crossover ها بسیار پیچیده و وقت گیر هست.


به کار گیری Crossover:
معمولآ برای هدفونها از دو درایور یکی برای Low و یکی برای High به اضافه یک قسمت Crossover که در کنار خود درایورها و درون بدنه خود هدفون تعبیه میشوند.
سیگنالهای دریافتی از طریق پلیر به ورودی Crossover داده شده و Crossover دو خروجی مجزا یکی حامل فرکانسهای پایین که معمولآ پایین تر از 1 کیلو هرتز و یکی هم برای فرکانسهای بالا که از 1 تا 20 کیلوهرتز ، به هر کدام از درایورها اعمال میشود.
معمولآ برای هدفونهای تو گوشی از Crossover و سیستم چند درایوری استفاده میشود چون به دلیل نزدیکی و ارتباط تقریبآ مستقیم با پرده گوش کوچکترین اختلال در پخش به راحتی شنیده شده.
و به دلیل کوچکی این نوع هدفونهای تو گوشی امکان باز تولید به خصوص فرکانسهای پایین به راحتی وجود ندارد و معمولآ برای فرکانسهای پایین از دو یا حتی تا 4 درایور مخصوص برای فرکانس پایین استفاده میکنند.

به دلیل پیچیده گی بسیار زیاد طراحی فیلتر برای درایور Mid معمولآ از این نوع درایورها استفاده نمی کنند.

برای فرکانسهای بالا هم از یک تا 3 درایور استفاده میشود. معمولآ تعداد درایورهای فرکانس بالا کمتر از درایور فرکانس پایین هست. قسمت فیلتر فرکانسهای بالا در crossover معمولآ بیشترین زمان طراحی را گرفته و به دلایل مختلف هر گونه تغییر کوچک در محاسبات نتیجه بسیار بزرگ در کیفیت صدای پخش شده دارد.

به هر حال تمام مجموعه که تشکیل شده از درایورها و crossover به هیچ عنوان به صورت واحدهای مجزا قابل سنجش نیست و نتیجه کل زمانی به دست خواهد آمد که صدای باز تولید تمام این مجموعه با صدای اصلی مقایسه شود چه از نظر فرکانس چه توان چه فاز و چه و. . .

________________________________________
انواع کاربردهای هدفون:


عمومی:
این دسته هدفونهای بسیار ارزان قیمتی هستند که معمولآ اغلب به صورت OEM به همراه دستگاههای مختلف فروخته شده و کیفیت مطلوبی ندارند و به هر حال میشه گفت یکی از وسایل واقعا اضافه درون اکثر لوازم صوتی و تصویری هست. معمولا رنگ بندی بسیار متفاوتی نسبت به هدفونهای دسته های دیگر دارند. مثلآ ممکنه شما دارای هدفونی با رنگ بدنه بسیار تند زرد یا آبی یا نارنجی هم داشته باشید.


موسیقی:
این دسته معمولآ برای گوش دادن به موسیقی ساخته میشوند طوری که بیشترین پهنای باند قابل پخش را دارند و معمولآ صدای این دسته هدفونها Coloring هست و عامه پسند هستند. پاسخ یکنواختی به تمام فرکانسها ندارند و این خود مشکلی مهم برای انتخاب هدفون برای افراد معمولی هست چون برای شنونده معمولی انواع تونهای صدا خوشایند نیست و ممکنه صدای هدفونی که برای کسی خوب به نظر میاد برای دیگری اینگونه نباشه. به خاطر همین مسله معمولآ در انتخاب هدفون از این دسته سلیقه ای برخورد میشود. و همچنین عنوان میشود که این مدل خاص صرفآ برای این سبک موسیقی مناسب هست.


استودیو:
این نوع هدفونها به اسم Monitor خوانده میشوند و منظور این هست که به معنی کلمه یعنی هر صدایی که از هدفون شنیده میشود بدون تغییر تون صدای اصلی خواهد بود. معمولآ این انواع به صورت Full Size ساخته میشوند و مناسب برای استودیو های ضبط صدا هستند. اکثرآ به خاطر امپدانس بالا احتیاج به آمپلی فایر دارند که این آمپلی فایر به صورت داخلی در دستگاههای میکس صدا وجود دارد. این نوع هدفونها برای پلیر خانگی مناسب نیستند و اکثر شنوندگان عادی از این هدفونها به خاطر کیفیت یکنواخت صدا مورد پسند افراد عادی نیستند چون افراد عادی همیشه تمایل دراند بعضی از فرکانسهایی که کمتر در طبیعت پیرامون وجود داره را با قدرت بیشتری بشنوند مثلآ فرکانسهای پایین یا همون صدای بیس. معمولآ رنگ بندی این دسته هدفونها قهوه ای یا رنگهایی با ته مایه تیره استفاده میشود.


مکالمه:
این دسته از هدفونها یک میکروفون اضافه هم در کنار هدفون تعبیه شده که امکان مکالمه با شخص دیگر هم وجود داشته باشد یا ضبط کردن صدای خود شخص یا آموزش interactive.
این دسته بر خلاف سایر دسته های بیشترین تولیدات هدفون را به خودشون اختصاص داده اند و تنوع بسیار زیادی هم دارند. انواعی که میکروفون مونو یا استریو دارند و انواعی که محل قرار گیری میکروفونشون با هم متفاوت هست و اندازه و شکلهای متفاوت. اغلب کیفیت صدای معمولی دارند. برای این دسته از هدفونها اکثرآ از رنگ بندی تیره استفاده میشود.


مبایل یا در حرکت:
این دسته از هدفونها معمولآ برای کاربرد روزانه ساخته شده و اغلب به صورتی هستند که شما با این نوع هدفونها بدون اینکه جلب توجه کنید می توانید خارج از محیط خانه هم از این نوع هدفونها استفاده کنید. اولویت اول این دسته مخفی بودن هدفون و جدا نشدن ناگهانی هدفون از گوش هست. کیفیت صدای معمولی اغلب جزو خصوصیات صوتی این هدفونها هست. معمولآ برای رنگ بندی این هدفونها از رنگهای مشکی یا رنگهایی که ته مایه رنگ تیره دارند استفاده میشود.

ورزش:
این دسته هدفونها معمولآ برای ورزشکاران ساخته شده و اولویت اول ساخت این دسته هدفونها نصب هدفون بدون اینکه به راحتی از گوش جدا شود، هست. البته برای تمام رشتهای ورزشی تولیدات خاص تقریبآ وجود دارد ولی به خاطر تشابه حرکت و محیط اکثر رشته های ورزشی خواهید توانست از مدل نزدیک به رشته ورزشی مورد علاقه خودتون استفاده کنید.
رشته های ورزشی که با آب در تماس هستند مثل شنا و واترپلو و قایقرانی و کلآ ورزشهای آبی از نوع Water Proof یا زد آب استفاده میکنند. برای رشته هایی که با نویز یا سروصدای زیاد همراه هستند مثل تیراندازی از نمونه های Noise Cancelling استفاده میکنند. جزو معدود دسته هدفونها هستند که معمولآ با رنگهای بسیار شاد و رنگهای بسیار تند و فانتزی ساخته شده و این مسله تنوع رنگ در حقیقت جزی جدا ناپذیر از این دسته هدفون ها هست.


پزشکی:
این دسته از هدفونها بیشترین کاربردشون در شنوایی سنجی هست هر چند کاربردهایی هم در سایر رشته های نه چندان مرتبط با گوش هم دارند. خصوصیت اصلی و مهم این هدفونها پخش بسیار دقیق و یکدست تمام پهنای باند هر چند محدود آنها هست و همچنین دقت بسیاربالای این دسته از هدفونها در توان خروجی و قابلیت کنترل فوق العاده بالای آنها در باز پخش فرکانسهای مختلف با سطوح مختلف. معمولا برای رنگ بندی این هدفونها از رنگهای اصلی و متضاد استفاده میشود مثلآ آبی و قرمز و یا سبز و زرد .


صنعتی:
این هدفونها برای محیطهایی ساخته میشوند که از نظر سختی شرایط از حد شرایط معمولی محیط فراتر رفته باشند مثلآ این هدفونها به راحتی قادر به تحمل دمای محیط تا 80+ و 30- درجه هستند. معمولآ کابل قوی و بلندی دارند حتی به طولی بیش 5 متر. ولی گاه کابلی بسیار کوتاه دارند به کوتاهی 50 سانتی متر که معمولآ از نوع مارپیچی هست که باعث کشیده گی نشود. قطعات پلاستیکی که برای ساخت این دسته هدفونها بکار گرفته میشود معمولآ از پلاستیک های بسیار مرغوب بوده و به راحتی برای استفاده در کاربردهای Outdoor مناسب می باشند. معمولآ رنگ این دسته هدفونها سبز یا خاکستری بوده.


نظامی:
هدفونهای این دسته برای سخترین شرایط محیطی طراحی می شوند به سختی دمای 120+ درجه 80- درجه. این دسته هدفونها نه به خاطر کیفیت صدا بلکه صرفآ به خاطر این تولید میشوند که در هر حالتی از فشار خارج در امان بوده و بدون آسیب پذیری بکار خود ادامه دهند.
معمولآ کابلهای رابط این انواع از انوع بسیار مقاوم در برابر کشش و فشار بوده و جنس بدنه این هدفونها از پلاستیک ساخته نمیشود بلکه از موادی استفاده می کنند که بسیار مقاوم دربرابر گرمای شدید و سرمای شدید باشد. در مقابل ضربه بسیار مقاوم هستند و معمولآ از چند درایور مجزا استفاده میکنند که در صورت معیوب شدن یک جایگزین وجود داشته باشد. معمولآ رنگ بندی این دسته هدفونها به خاطر مسله استتار از رنگهای با ته مایه خاکستری و یا قهوه ای و یا سبز روشن هستند.


Audiophile:
این دسته هدفونهای جزو لوکس ترین و گران قیمت ترین هدفونها هستند که گاه قیمت یک عدد از این هدفونها به چیزی حدود چند ده میلیون تومن رسیده. تاکید اصلی این دسته بر اوج کیفیت و دقت و ظرافت در صدا هست. این دسته نه تنها کالایی لوکس برای همیشه باقی خواهد ماند بلکه استفاده کنندگان این هدفونها معمولا افرادی هستند که متخصص در موسیقی و داری هوش و درک شنیداری بسیار فراتر از یک انسان معمولی هستند. معمولآ این دسته هدفونها از عناصری ساخته میشوند که در تمام کره زمین فقط مقدار بسیار ناچیزی از آن عنصر و جود دارد و برای ساخت این هدفونها سالها وقت صرف انتخاب و ترکیب بهترین مواد میشود. و معمولآ از دید افراد عادی دارای ظاهری زیبایی نیستند. و در کمال ناباوری اکثر این دسته هدفونها بسیار ظریف ساخته شده و نیاز به مراقبت بسیار دقیق داشته و بسیار نکات دیگر که ناگفته باقی مانده.


شما هم موفق باشید.

________________________________________
Harmonic Distortion:

متاسفانه این اصطلاح هم مثل خیلی اصطلاحات دیگه معنی فارسی نداره.

یکی از مهمترین و اولین پارامتر مهمی که از طرف شرکت سازنده هدفون برای کاربران حرفه ای مشخص میشود اعوجاج هارمونیک هست.

برای شروع اول باید هارمونیک توضیح داده شود:
هر پدیده ای هنگام پیدایش همزمان دارای پدیده ای مشابه هست. به بیانی ساده تر و مناسب کاربرد ما هر موج سینوسی دارای امواج بی نهایت سینوسی دیگر هست یا به عبارتی عملی تر در یک فرکانس 1 کیلو هرتز با شکل موج سینوسی با دامنه 1 ولت نه تنها فقط همین تک موج سینوسی وجود دارد بلکه به ضرایب صحیح فرکانسهای دیگر هم با این موج اصلی تولید میشوند مثلآ همزمان فرکانس 2 و 3 و 4 و . . . تولید میشوند. اما با دامنه به ترتیب کاهنده یعنی هرچه ضریب بیشتر شده دامنه آن فرکانس از ضریب کاهش پیدا میکند.
فرکانس 1 کیلوهرتز اول که بیشترین دامنه را نسبت به تمام هارمونیک ها دارد ، فرکانس Base یا مادر خوانده میشود.

در حالت عملی امکان تولید شکل موج خالص که فقط یک فرکانس خالص باشد وجود ندارد.

تعریف اعوجاج هارمونیک:
نسبت بین میانگین حداکثر دامنه هارمونیک های یک فرکانس مشخص به دامنه فرکانس مادر یا اصلی.
واحد اندازه گیری اعوجاج هارمونیک دسی بل هست. ولی برای کاربردهای عمومی به درصد بیان میشود مثلآ 1 درصد.
معمولآ مقدار اعوجاج هارمونیک کسری از یک بوده مثلآ 0.01 درصد و با کمتر شدن این رقم کمترین هارمونیک های یک فرکانس همزمان بازپخش خواهند شد.

اعوجاج هارمونیک در هدفون:
هر چه مقدار اعوجاج هارمونیک کمتر باشد شما صدایی خالص تر خواهید شنید ولی در صورتیکه اعوجاج زیاد باشد شما فرضآ با گوش کردن به فرکانس مرجع(1KHz) فرکانسهای 2 و 3 و 4 و . . . را هم البته با دامنه به ترتیب کاهنده خواهید شنید.
حالا تصور کنید این هدفون قرار هست صدای موسیقی که سرتاسر ترکیبی از فرکانسهای مختلف و با دامنه های مختلف هست را با هارمونیک های اضافه شده گوش کنید. یا به صورت ساده تر اگر صوت را یک تصویر در نظر بگیرید اعوجاج هارمونی باعث ایجاد سایه های بینهایت تکرار شونده از تصویر اصلی خواهند شد.

متاسفانه چون برای کاربران عادی تشخیص این اعوجاج مشکل هست شرکتهای سازنده معمولآ این پارامتر را اعلام نمی کنند. و هر چند این پارامتر تا به صورت گراف از نتیجه صدای بازپخش شده هدفون نباشد قابل ارزیابی دقیق نخواهد بود چون ممکن است یک هدفون رقم واحد اعوجاج هارمونیک پایینی داشته باشد ولی چون مشخص نیست که کدام یک از ضرایب از فرکانس مادر چه دامنه ای داشته اند ، کیفیت صدای خوبی نداشته باشد.

مهمترین ضرایب برای اکثر آزمایشگاهها و کسانی که تحلیل کیفی از این پارامتر را می خواهند انجام دهند، ضرایب اول فرد هستند مثل 3 و 5 و 7 و 9 و گاهآ 11 حتی بعضی از آزمایشگاهها تمام محاسبات خودشون رو محدود به دو ضریب فرد اول میکنند. هر چند این آزمایش نتیجه کاملآ دقیق ندارد ولی برای اکثر کاربردها کفایت میکند.

فرکانس سنجش هارمونیک در آزمایشگاه 1KHz هست که با دستگاهی که امکان تولید خالصترین موج را داشته باشد سنجش انجام می شود. البته تکنیکهایی برای اندازه گیری با مولد موج معمولی هست ولی دقیقترین حالت اسفاده از مولد تون خالص هست.


شما هم موفق باشید.

آمپلی فایر:

معنی فارسی: تقویت کننده

توضیح: آمپلی فایر یا به طور خلاصه شده آمپ ، دستگاهی هست که برای تقویت کردن سیگنالهای ضعیف استفاده میشود. میزان یا درجه تقویت آمپلی فایرها با هم متفاوت هست و معمولآ برای تفکیک آنها از دسته بندی بر اساس توان تقویت کنندگی آنها استفاده میشود. آمپ کاربردهای متفاوتی داشته و در جاهای مختلف با اندازه های متفاوت و توانهای متفاوت بکار گرفته میشود.

دسته بندی آمپ بر اساس توان:

1. Amp Ultra Micro: این دسته برای تقویت کردن سیگنالهای بسیار بسیار ضعیف بکار گرفته می شوند این سیگنالها گاه به کوچکی چند نانو ولت یا حتی کمتر هستند.

2. Amp Micro: این دسته برای تقویت کردن سیگنالهای بسیار ضعیف بکار گرفته می شوند این سیگنالها گاه به کوچکی چند میکرو ولت یا حتی کمتر هستند.

3. آمپ سیگنال ضعیف: این دسته برای تقویت کردن سیگنالهای ضعیف بکار گرفته می شوند این سیگنالها گاه به کوچکی چند میلی ولت یا حتی کمتر هستند.

4. آمپ قدرت: این دسته برای تقویت کردن سیگنالهای متوسط بکار گرفته می شوند این سیگنالها گاه به کوچکی چند ولت یا حتی کمتر هستند.

5. آمپ پرقدرت: این دسته برای تقویت کردن سیگنالهای بالاتر از متوسط بکار گرفته می شوند این سیگنالها گاه به کوچکی چند ولت.


دسته سوم و چهارم برای کاربرد ما که راه اندازی هدفون هست مناسبترین انواع می باشند.

اما چه نیازی به آمپ هست؟

1. اغلب دستگاههای پلیر توان راه اندازی انواع هدفون ها را ندارند. مثلآ یک پلیر ممکن است بیشترین توان قابل ارائه 20 میلی وات داشته باشد که این توان برای راه اندازی هدفونی که توان متوسط آن نزدیک به 50 میلی وات هست بسیار کم خواهد بود.

2. معمولآ در اغلب دستگاههای پلیر آمپ مناسب و با توان مناسب برای راه اندازی هدفون تعبیه نشده هر چند که ممکن است خروجی مخصوص هدفون داشته باشند.

3. به دلیل محدودیتهای طراحی و همچنین هزینه آمپ داخلی در اکثر دستگاههای پلیر از آمپ بسیار ارزان قیمت استفاده میشود که گاه این امپ حتی با میزان مختلف ولوم تون صدای متفاوتی دارند. مثلآ پلیری را فرض کنید که با ولوم کم صدای آن بم با ولوم متوسط صدا خوب و با ولوم زیاد صدای آن تیز میشود.

4. عدم راه اندازی هدفونهای با امپدانس بالا به خصوص با پلیرهای پرتابل.

5. و خیلی مسائل ریز و درشت دیگر


تکنولوژی ساخت آمپ برای هدفون:
1. Solid Amp: برای ساخت این دسته از آمپها فقط از قطعات الکترونیکی نیمه هادی مثل آی سی و ترانزیستور و . . . استفاده می شود. در توانهای متفاوت ساخته شده و نسبت بین سیگنال به نویز بسیار بالایی دارند. صدای این انواع معمولآ Warmth نیست. حرارت بسیار کمی در هنگام کار تولید میکنند که گاه اصلآ تلفات انرژی ندارند. با ولتاژ بسیار پایین قابل راه اندازی هستند به کمی ولتاژ یک باطری قلمی 1.5 ولتی معمولی آن هم برای چندین ساعت کار. از نظر ابعاد بسیار کوچک ساخته شده به کوچکی 2x2 سانتی متر مربع و به ارتفاع 0.5 سانتی متر.

2. Tube Amp: این دسته از انواع بسیار قدیمی تر از دسته قبل هستند هر چند همچنان با تکنولوژی روز در حال رقابت هستند. این دسته بسیار گران قیمت بوده و برای ساخت این انواع از لامپ الکترونی استفاده میشود که با ولتاژ بسیار زیاد کار می کنند حدودآ 300 ولت برای کاربرد پرتابل به هیچ عنوان تولید نخواهند شد به دلیل حساسیت بسیار زیاد مکانیکی مثل، فشار ، ضربه ، گرما و سرما و رطوبت و . . .
یکی از انواع بسیار مورد توجه کسانی هست که به کیفیت صدا اهمیتی خاص میدهند صدای این انواع به طور کل Warmth هست و تا حد زیادی مورد پسند افراد آماتور.
متاسفانه طول عمر لامپهای الکترونی مورد استفاده برای آمپ بسیار کم هست طوری که شما تقریبآ هر چند ماه باید یک مجوعه کامل از لامپها را تعویض کنید و به همین خاطر جهت سهولت تعویض این لامپها طوری روی جعبه تعبیه میشوند که حتی یک کاربر آماتور هم با کمی دقت خواهد توانست لامپها را تعویض نماید. هر چند اغلب بی احتیاطی باعث آسیب غیر قابل جبران به لامپ گران قیمت (معمولآ بیش از 100 تومن برای یک لامپ) خواهد شد.
گرمای شدید تولید شده از لامپها حین کار یکی از دلایل افت شدید کارایی این دسته آمپلی فایر ها هست. برای حفاظت از اشیای مجاور از گرمای لامپ معمولآ یک محافظ فلزی یا شیشه نسوز مقابل لامپ قرار میدهند.

فیش ورودی از نوع RCA و جک خروجی هم از نوع استریو "1/4 هست و نهایتآ بر روی پنل دستگاه یک ولوم و کلید پاور قرار گرفته. بدنه این دستگاهها همیشه از فلز ساخته میشود.

3. Hybrid Amp: این دسته ترکیبی از بهترین خصوصیات هر دو دسته قبل هست و معمولآ برای قسمت تقویت کننده اولیه از قطعات الکترونیکی حالت جامد و برای خروجی از لامپ به عنوان تقویت کننده استفاده میشود. در کل این دسته دورگه هر چند قصد کنار هم گذاشت خصوصیاتی از دو دسته متفاوت از تکنولوژی داشته اما عمومیت چندانی نداشته و میزان تولیدات این دسته بسیار پایین تر از ساییرن هست.



انواع آمپ برای هدفون:

1. آمپ خانگی: این انواع معمولآ ابعادی به بزرگی یک DVD پلیر استاندارد خانگی دارند. معمولا فیش های ورودی از انواع RCA و جک هدفون هم از نوع "1/4 بوده. معمولآ تنها کنترل قرار گرفته برروی پنل دستگاه فقط یک ولوم تنظیم صدا هست به اضافه یک چراغ نشانگر روشن بودن دستگاه و نهایتآ یک کلید روشن یا خاموش کردن آمپ. معمولآ به خاطر بدنه تمام فلزی سنگین هستند و در بعضی مدلها از آلومنیوم هم ساخته می شوند هر چند مقاومت بدنه فلزی نسبت به شرایط بد محیط بیشتر بوده.

2. آمپ پرتابل: صرفآ برای حالت در حرکت ساخته شده و تمام خصوصیات مطلوب این کاربرد را دارند.
> ابعاد بسیار کوچک و سبکی وزن
> امکان راه اندازی هدفونهایی با امپدانس بالا
> فیش و جک کوچک "1/8 برای ورودی و خروجی
> باطری قابل شارژ داخلی با ساعت کارکرد بسیار بالا تا حد 50 ساعت با یک بار شارژ کامل باطری


3. آمپ استودیو: تنها تفاوت این دسته با آمپ های خانگی در تعداد جک ورودی و خروجی و همچنین راه اندازی هدفونهایی با امپدانس بسیار بالا. شما با این آمپ ها به راحتی خواهید توانست هر کدام از چند خروجی مجزایی که دستگاه قادر به راه اندازی ان هست را به صورت جدا گانه کنترل کنید. البته این آمپ ها به صورت مجزا کاربردی ندارند.


4. آمپ + DAC: این دسته چیزی جزء همان آمپ نیست که در هر کدام از سه دسته قبلی وجود داشته به اضافه یک قسمت DAC که وظیفه تبدیل داده های دیجیتالی به آنالوگ را دارد. این نوع آمپ ها در جاهایی کاربرد دارند که سورس دیجیتالی داشته باشند و بخواهند از روش ارتباط دیجیتالی برای به حداقل رساندن نویز استفاده کنند. این ارتباط به صورت عمومی از طریق USB و برای کاربردهای حرفه ای از Optical یا Coax و یا Ir استفاده می شود. داده های اصلی دریافت شده دیجیتالی به جای اینکه توسط پلیری که در فاصله دوری از آمپ قرار گرفته تبدیل به آنلوگ شوند و به سمت آمپ ارسال شوند ، درون خود آمپ این تبدیل انجام گرفته تا سیگنال بسیار ضعیف آنلوگ در میان راه هر چند کوتاه از قسمت DAC تا آمپی که کمتر از چند سانتی متر با هم فاصله دارند کمترین نویز محیط بر آن تاثیر گذاشته شود.



لیستی از هدفونهایی که هیچ وقت از خریدشون پشیمون نخواهید شد (از چند هزار تومن تا چند میلیون تومن):
AKG 701
AKG 702
AKG K271 MKII
AKG K311
AKG K317
AKG K319
AKG K44
AKG K77
AKG K99
Audeze LCD2
Audio-Technica A900
Audio-Technica AD700
Audio-Technica AD900
Audio-Technica ESW9A
Audio-Technica M30
Audio-Technica M50
Audio-Technica Pro Studio
Audio-Technica W1000
Audio-Technica W5000
Beyerdynamic DT770
Beyerdynamic DT880
Beyerdynamic DT990
Beyerdynamic T1
Beyerdynamic T5
Creative EP630
Creative EP635
Creative EP830
Denon D5000
Denon D7000
Etymotic HF5
Grado PS1000
Grado SR325i
Grado SR60i
Grado SR80i
HiFiMan HE6
JH Audio JH10
JH Audio JH11
JH Audio JH5
Klipsch S3
Klipsch S4
Klipsch X10
Klipsch X5
Koss DJ100
Koss KSC75
Koss KTXpro1
Koss Portapro
Koss R10
Koss R80
Koss The Plug
Monster Turbine
Monster Turbine Copper
Sennheiser CX95
Sennheiser HD280
Sennheiser HD380
Sennheiser HD448
Sennheiser HD555
Sennheiser HD595
Sennheiser HD598
Sennheiser HD600
Sennheiser HD650
Sennheiser HD800
Sennheiser IE8
Sennheiser MX880
Sennheiser MX980
Sennheiser PX200II
Shure SE215
Shure SE315
Shure SE425
Shure SE535
Shure SRH440
Shure SRH750
Shure SRH840
Sony ED12
Sony EX300
Sony EX500
Sony EX700
Sony EX85
Sony SA5000
Sony XB20EX
Sony XB40EX
Sony XB500
Sony XB700
Ultimate Ears SuperFi 5
Ultimate Ears TripleFi 10
Ultrasone Edition 10
Ultrasone Edition 8
Ultrasone Pro 750
Ultrasone Pro 900


آیا این هدفونی که دارم برای پلیر من مناسب هست؟

سوالی بی پایان برای همه:
شاید چون همه فکر میکنند پلیرشون توانایی بیشتری نسبت به هدفونشون داره.
شاید چون همه فکر میکنند این هدفون اون چیزی که تصور میکردند نیست.
شاید چون همه فکر میکنند باید مدل بهتری داشته باشند.
شاید چون همه فکر میکنند دیگه این هدفون همون هدفون اول نیست و کیفیت روز اول را ندارد.
شاید چون همه فکر میکنند باید برای تنوع ، دوست دارند هدفونشون رو عوض کنند و به بهانه این سوال قصد خرید دارند.
شاید و شاید و شاید . . .


جواب این سوال بسیار پیچیده تر از کلمه "بله" یا "خیر" هست.
شاید شما تخصصی در این ضمینه نداشته باشید.
شاید شما دوست یا راهنمایی که با او مشورت کنید نداشته باشید.
شاید و شاید و شاید . . .

پس باید خودتون جوابش رو پیدا کنید اما چطوری؟
1. اول باید تمام تنظیمات پلیرتون را به حالت پیش فرض شرکت سازنده تنظیم کنید.
2. تمام فیلترها و افکتها را غیر فعال کنید.
3. چند تراک صوتی با بالاترین کیفیت قابل پخش توسط پلیرتون را برروی حافظه پلیرتون منتقل کنید. خست را فراموش کنید نگران اون چند صد مگ که از ترافیک اینترنت شما کم میشه نباشید سعی کنید جدیترین تراکها را دانلود کنید(بعدآ میگم چرا)
4. آزمایش کنید که پلیرتون با چه درجه ای از ولوم بهترین کیفیت صدا را دارد.
5. صبر کنید تا آخر شب فرا برسه شما در این فاصله سعی کنید از گوش دادن به صداهای قوی پرهیز کنید مطمئن باشید آسمون به زمین نمیرسه اگه چند ساعت موسیقی گوش نکنید.
6. حداقل یک ساعتی قبل از شروع تست فوم توگوشی ضد صدا استفاده کنید یا اگه فوم دردسترس شما نبود از پنبه یا دستمال کاغذی استفاده کنید.
7. حالا که زمان تست فرا رسیده لطفآ بعد از خارج کردن فوم توگشی ضد صدا بلا فاصله هدفون رو روی گوشتون نصب نکنید اجازه بدید که 1 دقیقه ای زمان بگذره به خصوص اگه هدفون شما از انواع تو گوشی نیست. با این کار تهویه کانال گوش انجام شده و حساسیت بیش از اندازه گوش به صداهای فرکانس بالا کمتر خواهد شد.
8. ولوم را وری همان درجه مطلوب پلیرتون گذاشته و اولین تراک صوتی را پخش کنید سعی کنید با دقت گوش بدید با دقت به تمام صداها توجه کنید و جوابی برای این سوال پیدا کنید که آیا تمام صداها با یک درجه از شفافیت پخش میشوند. این عمل را برای چند تراک مختلف با سبکهای متفاوت انجام بدید تا نتیجه واقعی تری به دست آید.
چون افراد آماتور تصور دقیقی از فرکانس ندارند به طور ساده تر شما باید تمام صداها را به سه دسته تقسیم کنید:
> صداهایی با فرکانس پایین مثل صدای درام و بیس
> صداهایی با فرکانس میانی مثل صدای خواننده ترجیحآ خواننده زن
> صداهایی با فرکانس بالا مثل صدای سنج

9. حالا برای هر تراک که گوش دادید سه نمره دادید. میانگین نمرات فرکانس پایین تمام تراکها را محاسبه کنید و همینطور برای فرکانسهای میانی و بالا.
10. حالا اول کمترین نمره میانگین را انتخاب کنید و مشخص کنید که مربوط به کدام دسته از فرکانسها هست (بالا یا میانی یا پایین)
11. به قسمت تنظیمات اکولایزر پلیرتون رفته و متناسب با میزان تفاوت این رقم انتخابی به سایر رقمها سعی کنید مقدار لول متناسب با فرکانس این رقم را زیاد کنید. مثلآ در صورتیکه رقم فرکانس میانی نسبت به سایر رقمها 10 درصد کمتر بود به همین مقدار تنظیمات فرکانس میانی اکولایزر پلیر را زیاد می کنیم. این کار را تا جایی ادامه بدید که صدای این محدوده از فرکانس هم به نسبت به بقیه متعادل شود.
12 . مرحله 11 را برای دو محدوده دیگر ادامه بدید البته هیچ وقت اولویت فراموش نشه که اولویت تنظیم اکولایزر باید از فرکانسی باشه که کمترین نمره را از طرف شما دریافت کرده.
13. این قسمت دوباره از اول به قسمتهای مختلف تراکهای صوتی گوش بدید باید حالتی متعادل داشته باشد.
14. حالا همزمان با پخش تراک صوتی اکولایزر را فعال و غیر فعال کنید و با دقت توجه کنید که هیچ کدام از سطوح فرکانسی نباید بیش از حد زیاد یا کم باشند. خواهید دید که با تغییر تنظیمات اکولایزر تا چه اندازه توانسته اید بهترین کیفیت صدا را از هدفونتون دریافت کنید و با مقایسه قبل و بعد از اعمال تغییرات چه تفاوتی در صدای پخش شده ایجاد شده. این کار برای آماتورهایی که تازه قصد انجام تنظیمات اصولی اکولایزر را دارند بسیار مهم هست البته به مرور زمان شما دیگر به این عملیات چند بار رفت و برگشت نیازی نخواهید داشت. معمولآ کسانی که حرفه ای تر هستند فقط یک رفت و برگشت دارند. و تمام این مراحل را مدت کوتاهی کمتر 5 ثانیه انجام میدهند و ممکن هست برای آماتورها انجام این تنظیمات چندین دقیقه به طول انجامد.

15. گام نهایی شما باید جواب "بله" و "خیر" را که دوست داشتید از دیگران دریافت کنید را خودتان باید بدید. زیاد مشکل نیست چون شما الان به خوبی تنظیمات پلیرتون را دستکاری کردید که بهترین کیفیت صدا را هدفونتون بشنوید.

جواب شما:
1. آیا امکان ندارد که باز هم کیفیت صدای هدفون شما بالاتر از این حد تنظیم شود؟
2. آیا شما دوست دارید کیفیت بالاتر از این حد را تجربه کنید؟

اگه جواب هر دو سوال "بله" باشد قطعآ جواب سوال شما هم "خیر" خواهد بود چون شما نه به خاطر هدفون بلکه به خاطر لذت تجربه ای دلچسب و شگفت انگیز به دنبال تجربه شنیدن صدای بهتر هستید.

نکته: در صورتیکه با زیاد کردن لول اکولایزر نتواستید سطح مطلوب را تنظیم کنید فقط یک مقدار کم بقیه سطوح اکولایزر را کم کنید.

در پستهای آینده توضیحات تنظیم حرفه ای اکولایزر که جای دیگه ای پیدا نخواهید کرد و تمام مسائل نا گفته ای که فقط پیش افراد حرفه ای باقی خواهد ماند را به صورت ساده خواهم گفت.

________________________________________
Audio Equalizer:

این یکی اصطلاح یک معنی نه چندان خوب داره ولی بعید می دونم کسی استفاده کنه:
یکدست کننده صدا یا برابر کننده صوت یا . . .

برای شروع اول باید توضیح داده بشه که چرا به اکولایزر نیاز هست:
همونطوری که در پست های قبلی گفته شده هیچ درایور بکار رفته در هدفونی تمام پهنای باند قابل پخش کردنش یک دست نیست یا به عبارتی ساده تر ممکنه که از یک درایور فرکانسهای پایین قوی تر از فرکانسهای بالا پخش شود. برای جبران این اشکال از یک نوع فیلتر استفاده میشود که با این فیلتر شما خواهید توانست فرکانسهایی که سطح کمتر یا بیشتری نسبت به بقیه فرکانسها دارند هم سطح یا به عبارتی یکدست کنید.

تمام وظیفه اکولایزر انجام همین کار بسیار مهم ولی به ظاهر بسیار ساده هست.

انواع روشهای پیاده سازی اکولایز:

1. High and Low Pass: ساده ترین نوع اکولایزر هست که در آن فقط دو ولوم کنترل بکار رفته که یکی(Low) از ولومها حداکثر فرکانس مجاز به عبور را مشخص میکند و یکی(High) حداقل فرکانس مجاز به عبور را مشخص میکند. تقریبآ این نوع اکولایزر برای ما که از هدفون استفاده میکنیم کاربردی نداره تازه برعکس دنبال فیلتری هستیم که پهنای باند رو بیشتر هم کنه البته اگه ساخته بشه.

2. Shelving ****** یا کنترل تون: کاربردی ترین و قدیمی ترین اکولایزر که الان دیگه منسوخ شده ولی به هر حال برای معرفی باید اینطور توضیح داد که این نوع فقط با استفاده از یک ولوم کنترل شما می توانید یک طیف محدود فرکانس خاص را کنترل کنید مثلآ اگه ولوم کنترل بر روی فرکانس 2Khz تنظیم شود این فیلتر از فرکانس 1.9Khz تا 2.1Khz را تقویت یا تضعیف میکرد که معمولآ ضریب تقویت برای این انواع از پیش تعریف شده و ثابت بود. مثلآ اغلب 3 دسی بل مثبت یا منفی که توسط یک سویچ قابل انتخاب بوده. هر چند این ضریب تقویت چندان بالا نبود ولی برای بسیار از کاربردها مناسب بوده. بیشترین ضریب تقویت 6 دسی بل بوده که معادل ضریب 2 هست.

3.Parametric Equalizer: نوع پیشرفته دسته قبلی این انواع هستند با این تفاوت بسیار شگفت انگیز و کاربردی تر مثل اضافه شدن یک ولوم کنترل ضریب که معمولآ بیش از 10 دسی بل مثبت و منفی هست و دیگری اضافه شدن یک ولوم جهت کنترل پهنای فرکانس تعیین شده مثلآ اگه فرکانس مرکزی 2Khz تنظیم بشه شما می تونید با ولوم کنترل پهنای باند که اغلب ولوم Q خوانده میشود محدوده پوشش را کسترده تر یا محدود کنید برای مثال ما به اینصورت که با ولوم Q بر روی حداکثر پهنای باند میشه 1.5Khz تا 2.5Khz و با ولوم Q بر روی حداقل پهنای باند میشه 1.9Khz تا 2.1Khz پس با این کنترل شما خواهید توانست محدوده بیشتر یا کمتری از فرکانسها را برای تنظیم انتخاب کنید. توضیح اینکه هر چه Q بیشتر باشد فقط فرکانس انتخاب شده قابل کنترل از نظر سطح خواهد بود و بر عکس.
و اینکه با ولوم ضریب تقویت بسیار پیشرفته شما خواهید توانست نسبت این محدوده فرکانس انتخابی را به حداقل و حداکثر دامنه خود برسانید بدون اینکه نگران ضریب تقویت محدود این نوع فیلتر باشید. که محدوده این ضریب معمولآ 10 الی 20 دسی بل خواهد بود. در بعضی دستگاهها از تک باند تا 4 باند تعبیه شده تا کاربر به راحتی بتواند چند محدوده فرکانس متفاوت را کنترل کند.

4. Graphic Equalizer: این انواع یکی از عامه پسند ترین انواع اکولایزرها هستند اسم دیگه این انواع Fixed Equalizer یا اکولایزر ثابت هست. به این خاطر Fixed خوانده میشوند چون فرکانسهای از پیش تعریف شده و ثابتی دارند و برای کاربر آماتور ، تنظیم کردن اکولایزر که مسله بسیار مهمی هست آسان شود از این روش استفاده میکنند. در این انواع معمولآ از چند ولوم کنترل Slide در کنار هم که هر کدام قابلیت تنظیم یک فرکانس خاص را دارند و با پهنای از پیش تعرف شده خاص ، استفاده میشود و ضریب تقویتی معادل مثبت و منفی 10 دسی بل هم جزو خصوصیات منحصر به فرد این دسته اکولایزرها هست. معمولآ حداقل سه ولوم برای تنظیم دامنه فرکانس تا 31 ولوم بکار گرفته میشود در بعضی از مدلها که البته کاربران نیمه حرفه ای هم با تنظیم کردنش مشکل دارند ، نوع استریو هست که برای کانال چپ و راست دو مجموعه باند جداگانه که بر روی دستگاه تعبیه شده است. واحد شمارش تعداد فرکانسهای قابل کنترل در این دسته "باند" هست مثلآ الاکولایزر 10 باند ، منظور اکولایزری هست که تمام محدوده 20 هرتز الی 20 کیلوهرتز شنوایی را به 10 قسمت قابل کنترل تقسیم کرده. البته فراموش نشود که این تقسیم بندی خطی نیست بلکه آنتی لگاریتمی هست مثلآ به اینصورت:
31Hz 63Hz 125Hz 250Hz 500Hz 1K 2K 4K 8 16K

و برای اکولایزر 20 باند فرکانسهای قابل کنترل به این صورت خواهند بود:

31Hz 44Hz 63Hz 88Hz 125Hz 180Hz 250Hz 355Hz 500Hz 710Hz 1K 1.4K 2K 2.8K 4K 5.6K 8K 11.3K 16K 22K



معایب و مزایا:

1. High and Low Pass:
بیشتر از اینکه برای کنترل سطوح فرکانس باشند برای برش فرکانس هستند و تنظیم کردن این نوع اکولایزرها برای آماتورها بسیار مشکل هست و عدم کنترل فرکانسهای میانی هر چند این دسته اکولایزرها دقیقآ برای این هدف ساخته نشده اند. قیمت نسبتآ بالای دارند بین 500هزار تومن تا 5 میلیون تومن که متوسط قابل استفاده قیمتی حدودآ 1.5 تومن.

2. Shelving ****** یا کنترل تون: فقط یک اشکال دارند و اون اینکه منسوخ شده اند.

3.Parametric Equalizer: تنظیم کردن بسیار پیچیده و قیمت بسیار بالا و کاربرد حرفه ای این انواع در مقابل کیفیت بسیار عالی و فیلتر کردن با کمترین تداخل فرکانسی و پهنای باند کلی بسیار بالا و قابلیت بسیار حرفه ای تنظیم Q ، از جمله مزایای و معایب این دسته هستند و در حال حاضر پرچم دار تمام اکولایزرها در تمام کارهای حرفه ای چه آنالوگ و چه دیجیتال هستند برای استفاده اصولی حتما باید دوره کوتاه مدت دیده شود تا نتیجه کار حرفه ای گرفته حاصل شود در غیر اینصورت تنظیم کردن با بخت و اقبال نتیجه ای مساوی حذف یا اضافه تقویت کردن فرکانسها داشته و عدم یکنواختی در سطوح مختلف فرکانس حاصل تنظیم اشتباه خواهد بود. محدوده قیمت این انواع بین 1 تا 25 میلیون تومن هست و متوسط که قابل استفاده حرفه ای باشه 5 میلیون تومن قیمت خواهد داشت.

4. Graphic Equalizer: هیچ وقت کاربرد حرفه ای نداشته و صرفآ برای آماتورها ساخته میشود بعد از اینکه آموزش مختصر و مقدماتی رو گذروندید قادر خواهید بود به راحتی هر نوع تنظیمی را انجام بدید. البته نمونه های استریو نیاز به دقت و حساسیت بیشتری از طرف کاربر دارند چون هر گونه تنظیم نا هماهنگ باعث افت کیفیت شده میانگین کانال خواهد شد. قیمت این انواع بسته به تعداد باندها که از 3 تا 31 معمولا هستند چیزی حدود 500 تومن الی 3 تومن هست که متوسط 10 کاناله تک چیزی حدود 1.5 قیمت خواهد داشت.

تمام این اکولایزرهایی که معرفی شدند ، هم نمونه آنالوگ و هم به صورت دیجیتال ساخته میشوند ولی نمونه آنالوگ حرفه ای ترین و گرانترین نمونه ها هستند ولی نمونه دیجیتالی صرفآ به صورت یک دستگاه جدا ساخته نمی شوند. هر چند شما نمونه بسیار معمولی این دسته اکولایزرها را در انواع پلیرهای دیجیتالی امروزه می بینید که سخت در تلاش هستند که کیفیتی معادل با اکولایزهای فوق حرفه ای و با قیمتی بسیار ارزان برای ارائه داشته باشند. به هر حال برنامه های کامپیوتری که صرفآ برای میکس و مسترینگ صدا بر روی پلتفورم PC هستند کیفیت بسیار خوبی دارند و قابل رقابت با اکولایزرهای حرفه ای ولی اغلب به صورت افلاین هستند و مناسب تولیدات و یا پخش انلاین نخواهند بود که عیب بسیار بزرگی برای کاربرد ما که هدفون هست می باشد.
به هر حال Setup اکولایزر به این شکل هست که پلیر سیگنالهای خام و بدون دستکاری را به اکولایزر وارد میکند و اکولایزر با توجه به تنظیماتی که از طرف کاربر اعمال شده تغییرات را بر روی سیگنال خام اعمال کرده و نتیجه نهایی به سمت آمپ هدایت می شود. آمپ همراه با اکولایزر نیست و دستگاه آمپ هم جداگانه باید تهیه شود که آمپ مناسب کاربرد ما (هدفون) فیمتی بین 300 الی 10 میلیون تومن داره که متوسط برای کارهای حرفه ای 1 میلیون تومن هست.

مطالب بسیار زیاد بود سعی بر این بود که خلاصه و ساده توضیح داده شود در پستهای آینده در باره تنظیم اکولایزر از انواع Graphic Equalizer که در اغلب پلیرهای نیمه حرفه ای وجود دارد توضیح داده خواهد شد.


شما هم موفق باشید.

روش تنظیم ساده Graphic Equalizer برای پلیرهای دیجیتالی:

انواع اکولایزر در پلیرها:
در اکثر پلیرهای امروزی که مناسب کاربر عادی ساخته شده اند از نوع اکولایزر گرافیکی استفاده شده و برای پلیرهای حرفه ای تر از همین نوع البته با تعداد باند بیشتر.
معمولآ در انواع ارزان قیمت تنظیمات اکولایزر به صورت از پیش تعریف شده هستند و قابل تنظیم از طرف کاربر نیست. این روش به نوعی از سر در گمی کاربر کم کرده و اکولایزر فقط به صورت نمایش وجود داشته و شما قادر به کنترل باندها نیستید. تنها چند گزینه از پیش تعرف که Preset خوانده می شود در دسترس هست که برای اینکه کاربر آماتور با اصطلاحات فرکانسی سر در گم نشود اسامی Well known استفاده میشود مثل:
Jazz
Classic
Pop
Rock
Dance
Techno
Flat

به اشتباه تصور آماتورها از این اسامی این هست که هر سبک را با این تنظیمات تبدیل به سبکی متفاوت خواهد شد. در صورتیکه اصلآ هدف از قرار دادن این اسامی این نبوده و بلکه به نوعی بیانگر این هست که شما با انتخاب فرضآ Techno تنظیمات باندهای اکولایزر به گونه ای خواهد بود که صدای خروجی بسیار شبیه به همان باندهای تقویت و تضعیف شده سبک تکنو خواهد شد یا به طور ساده تر اگر اکولایزر برروی Techno تنظیم شده باشد صدای بیس و های بسیار قوی تر شده صدای های مید در حد معمولی و بدون دستکاری خواهد ماند ، چیزی شبیه به نوع Level طیف فرکانسی سبک Techno به همین خاطر اغلب به اشتباه تصور می کنند. با تنظیم کردن اکولایزر خواهند توانست سبک تراک را عوض کنند که غیر ممکن خواهد ماند.

در بعضی از پلیرها که در سطح بالاتری از مدلهای قبل قرار گرفته اند حداقل سه تا پنج باند اکولایزر گرافیکی تعبیه شده و چون بازار هدف این انواع باز هم عام هست تنظیمات Preset به قوت خود باقی هست ولی شما امکان تنظیم کردن دستی هر باند اکولایزر را به صورت جداگانه خواهید داشت که معمولآ هیچ وقت کاربرهای آماتور از این تنظمات کاملآ دستی استفاده نخواهند کرد و نهایتآ با کمی دستکاری تنظیمات Preset به نتیجه مورد علاقه شخصی خود میرسند.

در پلیرهای حرفه ای تر از دستهای قبل تنظیمات Preset کاملآ حذف شده و تعداد باندهای اکولایزر بین 5 تا 10 باند مونو خواهد بود دقت این انواع بیشتر از انواع قبل هست و به راحتی شما قادر به کنترل تک باند در حد مثبت و منفی 10 دسی بل تا 20 دسی بل خواهید بود. امان بسیار حرفه ای تر که ذخیره تنظیمات هست به این دسته اضافه شده و شما معمولآ خواهید توانست بین یک تا 5 نوع تنظیم اکولایزر را شخصی سازی کنید.

در اکثر پلیرهای حرفه ای از انواع Parametric Equalizer استفاده شده که گاه با چهارباند هستند و تمام امکانات یک اکولایزر کاملآ حرفه ای در آنها تعبیه شده.

کیفیت و دقت اکولایزر پلیرها:
تقریبآ در تمام مدلهای ارزان قیمت به دلیل محدودیت سرعت پردازنده اصلی و پایین نگه داشتن هزینه تولید معمولآ از فیلترهای آنالوگ Selectable اسفاده شده که کیفیت بسیار پایینی دارند به حدی که کاربر آماتور هم تمایلی به استفاده از اکولایزر پلیر نخواهد داشت.

در پلیرهایی با قیمت متوسط همچنان مسائل مدلهای ارزان قیمت به قوت خود باقی هست اما با یک مقدار هزینه بیشتر برای چیپ سخت افزاری DAC که درون آن اکولایزر Preset قرار گرفته تا اندازه ای بر مشکلات عدم کیفیت دسته قبلی فائق آمده و کیفیت به مراتب بهتری ارائه می کنند

در پلیرهای با قیمت بالاتر از حد متوسط برای پردازش اکولایزر از پردازنده اصلی استفاده شده و اکولایزر با استفاده از پردازش(نه پردازنده) DSP به طور مطلوبتری نسبت به دسته های قبل پیاده سازی شده و کیفیت این انواع در پایین ترین حد هم از دسته های قبل بهتر بوده. به هر حال کیفیت صدای اکولایزرهای این دسته کاملآ در گرو الگوریتمهای بسیار پیچیده و متفاوت پیاده سازی اکولایزر به صورت نرم افزاری هست.

در پلیرهای حرفه ای از پردازنده اختصاصی DSP برای اکولایزر استفاده شده است تا بهترین کیفیت ممکن دریافت شود در این دسته اولویت اول کیفیت صدا خواهد بود و هست به دلیل هزینه بر بودن سخت افزار و نرم افزار اضافه و پردازش های کوچک و بزرگ که جهت هماهنگی سخت افزاری بر روی پلیر تعبیه شده هزینه این پلیرها بسیار بالاتر از انواع قبل خواهد بود.

معایب اکولایزر گرافیک مورد استفاده در پلیرها:
در پلیرهای ارزان قیمت به دلیل ساختمان محدود سخت افزاری از قطعات با کیفیت استفاده نشده و کیفیت صدای مطلوبی ندارند.
در پلیرهای متوسط کیفیت فیلترها در حد متوسط هست هر چند ضریب تقویت چندان بالا نیوده و یک ضعف اساسی برای این انواع هست
درپلیرهای نیمه حرفه ای هم مشکل دسته متوسطه تا اندازه ای حل شده ولی همچنان باندهای فرکانسی به خوبی فیلتر نشده و تا اندازه ای عدم کنترل Q برای باندهای اکولایزر کمی قدرت تنظیمات را محدود میکند.
در پلیرهای حرفه ای تا حد زیادی محدودیتهای دسته های قبل برطرف شده و کیفیت صدای بسیار بهتری ارائه میدهند اما در مدلهایی که اکولایزر به صورت گرافیکی پیاده سازی شده تفاوت چندان با دسته قبل محسوس نخواهد بود.

شیوه صحیح تنظیم اکولایزر گرافیک:
با توجه به Setup سیستم صوتی باید اول مشخص کنید که در چه فرکانسهای افت Level دارید. همیشه دقت کنید تنظیمات باید با شرایط عادی انجام شده منظور از شرایط عادی این هست که پلیر هنگام پخش هیچ فیلتر فعالی نداشته باشد و تنظیمات اکولایزر باید برروی Flat قرار داشته باشد و صدای خروجی باید توان مناسب پخش شود نه زیاد نه کم.
1. برای تست از تراکهای Rip شده با کیفیت پایین استفاده نکنید.
2. زمانی تست را انجام دهید که محیط عاری از هر گونه نویز اضافه باشد به خصوص برای کاربران آماتور تا به این وسیله با توجه و دقت بیشتری به صدای در حال پخش گوش دهند.
3.برای کاربران آماتور که با توان فرکانسهای مختلف برای کاربرد صوتی آشنایی ندارند بهتر است که چند تراک صوتی با سبکهای مختلف آماده داشته باشند هر چند از اون سبکها خوششون نیاد.
4. 45 ثانیه اول هیچ تراکی را مورد توجه قرار ندهید.(بعدآ میگم چرا؟)
5. پشت سر هم تراک ها را پلی نکنید.
6. از تکنیک A/B استفاده کنید و بهترین تایم هم دقیقه اول به مدت 1 دقیقه خواهد بود.(بعدا راجب این تکنیک توضیح ساده خواهم داد)
7. مشخص کنید که اکولایزر پلیر شما چند باند قابل تنظیم دارد و با چه ضریب تقویتی. مثلآ 5 باند و مثبت و منفی 10 دسی بل
8. به تعداد نصف باندهای اکولایزر یک جدول رسم کنید. مثلآ برای پلیر انتخایب ما که پنج باند اکولایزر ما باید 3 عدد که زقم گرد شده رو به بالا می باشد.
9. حالا با توجه به تعداد ستون های این جدول تمام طیف فرکانسی صدا را قسمت کنید و با دقت به صدای پخش شده گوش کنید.
10 به هر قسمت نمره از 10 بدید البته برای نمره دادن برای آماتورها معمولآ آموزش به اینصورت هست که به کاربر پیشنهاد میشود که قوی ترین فرکانس را به عنوان مرجع قرار دهد. اگر شما کاربر آماتور هستید باید برای حداقل چند تراک با سبکهای مختلف این کار را انجام دهید.
11. میانگین تمام نمرات را پایین هر ستون محاسبه و یادداشت کنید.
12. برای اینکه نتیجه از حالت معکوس به حالت طبیعی برگردد شما باید عدد 10 را منهای عدد بدست آمده کنید.
13. دقت کنید که کدام ستون پایین ترین مقدار را دارد و آن را انتخاب کنید.
14. حالا به نسبت رقم انتخابی به سایر رقمهای سایر ستونها نزدیک ترین باند اکولایزر را متناسب با تفاوت زیاد کنید مثلآ اگر ستون وسط نسبت به دو ستون دیگر 10 درصد مقدار کمتری داشت به همان نسبت باند میانی اکولایزر را زیاد کنید. و همینطور برای دو ستون دیگر این کار را تکرار کنید.
15. بعد از تنظیم نهایی چون ستون های تنظیمی نصف انتخاب شده بود شما باید باندهای میانی را که تنظیم آنها انجام نشده به حالت میانگین دو باند کناری تنظیم کنید.
16. اگه شما کاربر آماتور هستید امکان دارد بعد از تنظیم کردن با این روش نتیجه دلخواه حاصل نشود ولی با کمی دستکاری کردن باندهای کناری باید به نتیجه دلخواه برسید.
17. فراموش کنید عادت به گوش دادن صداهای UnNormal را ، شما باید صدای طبیعی و یکدست را به دست آورید نه صدایی که مثلآ بیس قوی دارد.
18. در صورتیکه بعد از تنظیم شما تقریبآ تمام سبکها را به همان تون صدای خاص سبک شنیدید باید به خودتون خیلی امیدوار بشید که با کمی تمرین خواهید توانست با یک تراک هم تنظیم کامل و صحیح را انجام دهید.
19. فراموش نکنید که سیستم شما دارای محدودیتهای سخت افزاری هست پس اگر با زیاد کردن ضریب تقویت باندهای اکولایزر به نتیجه دلخواه نرسیدید کافیست کمی از ضریب تقویت باندهای مجاور کم کنید.

بایدها و نبایدهای اکولایزر گرافیک:
هیچ وقت تنظیمات اکولایزر با با بالاترین حد ممکن انجام ندهید مثلآ تنظیمات ضریب تقویت برای نباید بیش از مثبت و منفی 70 درصد ضریب تقویت باشد.
هیچ وقت از تراکهایی بی کیفیت استفاده نکنید.
هیچ وقت از تنظیم کردن به روش حداکثر استفاده نکنید. منظور از این روش که البته روش انتخابی آماتورها هست اینه که اونها درصورتی که در یک فرکانس سطح لازم را ندارند بلافاصله شروع به زیاد کردن پلکانی باندهای اکولایزر میکنند و نتیجه این کار چیزی جزء تنظیم ناشیانه نخواهد بود هر چند برای او کاملآ خوشایند باشد.
همیشه سعی کنید سطح باندهای اکولایزر در حد همان خط 0 دسی بل یا فلت انجام شود.
در صورت اختلاف زیاد بعضی از فرکانسها چاره ای جزء کم کردن سطح سایر فرکانسه نیست البته نباید در انجام این کار افراط صورت گیرد که باعث حذف جزییات در آن فرکانسها خواهد شد.
در صورتیکه اکولایزر به صورت استریو باشد هر دو باند را باید با یک لول و همزمان تنظیم کنید.



انواع Driver های مورد استفاده در هدفونهای حرفه ای:
1. Dynamic: در این دسته تلاش بر استفاده از قویترین آهنربای ثابت به اضافه تلاش برای بدست آوردن سیم هایی که کمترین مقاومت اکتریکی را در دمای اتاق داشته باشند و تلاش برای بدست آوردن انعطاف پذیر ترین دیافراگم همشه از اولویتهای سازنده هدفونهای حرفه ای هست.
علت استفاده از آهنربای قوی برای بدست آوردن بیشترین حساسیت هدفون هست که با کمترین سیگنال الکتریکی هم تولید صدا نماید مثلآ جزییات بسیار دقیقی که تا به حال از شنیدن آن محروم بودید و علت استفاده از سیم پیچ با کمترین مقاومت الکتریکی به این خاطر هست که بتوانند تعداد دور بیشتری از سیم را برای سیم پیچی استفاده کنند چون عدم کیفیت پایین سیم باعث میشود که سیم ضخیم تری استفاده کنند و مجبور خواهند شد به دلیل سنگینی سیم پیچ از تعداد دور کمتری استفاده کنند و در نهایت درایور حاصل ، توان کافی برای راه اندازی دیافراگم و درنتیجه تولید صدا را نداشته و اما برعکس با سیم بسیار نازکتر خواهند توانست مغناطیس به مراتب قوی تر و به مراتب سبک تر تولید کنند که در نتیجه باعث تولید درایوری خواهد شد که به کوچکترین نوسانات الکتریکی هم پاسخی قوی و سریع خواهد داد و هدف از استفاده از دیافراگم بسیار انعطاف پذیر این هست که مقاومت و سنگینی پرده دیافراگم باعث افت چشمگیر کیفیت نشده و همیشه درایور تحت هر شرایطی مثل دماهای متفاوت محیط قادر به جابجایی سریع و در عین حال بسیار قوی گردد. با تنوع بسیار زیادی ساخته میشوند و اغلب قیمتی بین 500 هزار تومن الی 5 میلیون تومن دارند.


2. Electrostatic:
به دلیل اینکه تکنولوژی ساخت معمولآ تولیدات محدود این دسته هدفونها همراه با فن آنچنان خاصی نبوده و چه هدفون ارزان قیمت و چه گران قیمت ساخته شود به طور کلی میتوان گفت همگی از یک مجموعه بسیار مشابه از عناصر استفاده میکنند و تفاوت عمده در آمپلی فایر مخصوص و تا حدودی هم به فورم اکوستیک خود هدفون مربوط میشود. هدفونهای این دسته بسیار محدود هستن و فقط تعدا شرکتهای سازنده آنها کمتر از چند عدد هست و قیمت محصولات آنها چیزی در حدود یک میلیون تومن الی 5 میلیون تومن هست.


3. Balanced Armature:
به خوبی قادر به تولید فرکانسهای پایین و میانی بوده اما برای هدفونهای در سطح حرفه ای حتمآ نیازمند استفاده از مجموعه چندتایی از این درایورها خواهد بود به ضربه خیلی حساس هستند تقریبآ تنها اشکال این دسته هدفونها عدم تولید فرکانسهای بالا هست و معمولآ بیشینه فرکانسی کمتر از 20 کیلو هرتز دارند که از این نظر در مقابل سایر دسته ها در رتبه آخر قرار دارند. هدفونهای حرفه ای این دسته با ترکیبی از چهار الی 16 درایور ساخته شده و تنوع بسیاری دارند و تنوع قیمت هم بین 300 هزار تومن الی 2 میلیون تومن هست.

4. Orthodynamic:
در حقیقت انواع بهبود یافته انواع Dynamic هستند که سعی در به حداقل رساندن اشکالات آن دسته دارند که مهمترین آنها پاسخ فرکانسی خیلی خوب به خصوص به فرکانسهای پایین هست و همچنین خطی تر شدن پاسخ دیافراگم و حساسیت بیشتر به دلیل استفاده از آرایه ای از آهنرباها که دیافراگ یا در حقیقت باعث محسور کردن سیم پیچ در بین یک میدان مغناطیسی قوی شده اند. هدفونهای ساخته شده در این دسته معمولآ از نظر تنوع بسیار محدود هستند و قیمت بالایی در حد یک میلیون تومن دارند و برای راه اندازی حتمآ نیاز به آمپ هست.
لغت نامه فنی:

Aggressive:
صدایی غیر یکدست ، فرکانسهای های تقویت شده و فرکانسهای پایین تا اندازه ای شفاف.

Alignment:
چینشی که باعث دریافت بهترین نتیجه گردد.

Amplifier:
دستگاهی که باعث تقویت جریان یا ولتاژ و یا توان گردد ، مورد استفاده در جاهایی که دستگاه مادر قادر به ارائه توان مناسب نباشد.

Analog Player:
پخش کننده صدای ضبط شده قیاسی

Analytical:
توانایی شنیدن صدایی با جزیات دقیق با سطح اعوجاج کم

Attenuator:
دستگاهی است که باعث کاهش حجم صدا شده معمولآ برای کاهش حجم صدای آمپلی فایر استفاده می شود

Audio frequency:
سنجش فرکانس شنوایی انسان که واحد آن هرتز است

Balanced audio:
روشی برای انتقال صوت که به صورت زوج سیم بهم تابیده اجرا میشود

Balanced headphones:
هدفونی که نوع اتصال آن هماهنگ با Balanced audio باشد

Bandwidth:
پهنای باند قابل پخش توسط هدفون

Bass:
فرکانسهای پایین محدوده شنوایی یک انسان

Bassy:
بیس قوی

Bit rate:
نرخ انتقال حداقل داده های دیجیتالی که بیت خوانده می شود

Black background:
تعریفی کلی از حداقل مقدار THD و حداقل میزان نویز

Blurred:
پاسخ ضعیف

Boomy:
بیس خیلی قوی

Bridging:
استفاده همزمان از دو کانال چپ و راست برای به دست آوردن یک کانال مونوی پرقدرت

Bright:
پاسخ غیر یکدست ، های قوی

Brilliance:
پاسخ غیر یکدست ، های قوی

Cabin gain:
تقویت فرکانسهای پایین

Channel:
مسیری اختصاصی برای انتقال صوت

Channel Balance:
رابطه بین سطح کانال چپ و راست

Circum-aural:
هدفونی که تمام گوش را در بر میگیرد

Clipping:
اعوجاجی که با برش یا قطع قسمتی از قله سیگنال صوتی می شود این حالت زمانی اتفاق خواهد افتاد که سطح سیگنال ورودی بیش از حد مجاز باشد

Closed:
Roll-off بیش از 10KHz

Closed headphones:
هدفونی که قسمت بیرونی آن جلوی انتشار صدا را به سمت خارج بگیرد

Coloured:
پاسخ غیر یکنواخت

Coloration:
تغییر صدای طبیعی به صورتی که بعضی از فرکانسها بیش از حد باشند

Cups:
محفظه ای از جنس پلاستیک یا فلز یا چوب که درایور هدفون درون آن تعبیه شده

Customs Headphone:
هدفونی که توسط شرکت سازنده برای گوش سفارش دهنده قالب گیری می شود

DAC:
مبدل سیگنالهای دیجیتال به آنالوگ ، مشابه عملکرد کارت صدای کامپیوتر

Damping:
حرکت فرسایشی

DAP:
پلیر صدای دیجیتالی

Dark:
صوتی که به طور کاهشی با افزایش فرکانس تغییر سطح دهد

Depth:
حس فاصله بین سازهای مختلف در هنگام گوش دادن

Detailed:
پاسخ سریع و نویز کم و پاسخ فرکانسی یکدست

Diaphragm:
دهانه یا پرده یک درایور که با جابجایی آن صدا تولید می شود

Distortion:
هر گونه ناهمگونی و تغییر ناخواسته

DIY (Do it Yourself):
ابزارهای ابتکاری دست ساز

Double Voice Coil (DVC):
درایوری با دو سیم پیچ مجزا و نصب شده برروی یک دیافراگم واحد. معولآ این درایورها برای بلندگوهای subwoofers بکار گرفته می شوند

Driver:
واحد اصلی هدفون که تبدیل سیگنال الکتریکی به مکانیکی را انجام میدهد

Driver Parameters:
خواص فیزیکی درایور

Dual Mono:
دو کانال مجزا که یکی چپ و یکی راست خوانده میشود

Dynamic:
سیگنالی پرقدرت بدون برش و با اعوجاج کم

Dynamic headphones:
هدفونی که عنصر متحرک آن یک سیم پیچ هست که به پرده ای متصل شده و این سیم پیچ درون شکافی از آهن ربا قرار گرفته باشد

Dynamic range:
محدوده ای از سیگنال بدون اینکه افت کیفیت و یا اعوجاج داشته باشد

Efficiency rating:
نسبت بین قدرت صدا و سیگنال الکتریکی که به درایور اعمال میشود

Electrostatic headphones:
درایوری که با پدیده الکترواستاتیک کار میکند

Equalizer:
دستگاهی برای افزایش یا کاهش سطح فرکانس های صدا

Fast:
پاسخ سریع

Flat Response:
باز تولید طبیعی صدا

Forward:
پاسخ غیر یکنواخت به طوریکه سطح فرکانسهای بالا بیش از اندازه باشند

Free Air Resonance:
فرکانس تشدید یک درایور در زمانی که درون هوای آزاد قرار داشته باشد

Frequency:
تعداد نوسانات برای یک ثانیه

Frequency Response:
محدوده ای از فرکانسهای قابل پخش

Full-range:
درایوری تنها برای تولید طیف گسترده ای از فرکانسها

Gain:
ضریب تقویت یا افزایش یا کاهش سیگنال

Ground:
نقطه اتصالی که اختلاف پتانسیل صفر ولت نسبت به زمین دارد

Grainy:
اعوجاج در فرکانسهای بالا

Hard:
سطح زیاد در فرکانسهای بالاتر از فرکانسهای میانی

Harmonic:
تداخل یا جمع شدن چند فرکانس مختلف با هم

Harsh:
سطح بیش از اندازه فرکانسهای میانی

Headstage:
درک کردن Soundstage در زمان گوش دادن به صدای هدفون

Hertz:
واحد سنجش یا اندازه گیری فرکانس

High-pass ******:
مدار الکترونیکی که فقط باعث عبور فرکانسهای بالاتر از فرکانس تعریف شده باشد

High:
فرکانسهای بالاتر از 6KHz

High Midrange:
فرکانسهای بین 2 الی 6 کیلوهرتز

Hiss:
صدای نویزی شبیه به صدای باد یا فیسسسس

Hum:
صدای نویزی شبیه به صدای هوممممم

Hollow:
افت صدای فرکانسهای میانی

IEM (In Ear Monitor):
هدفونی که قسمتی از آن درون کانال گوش قرار می گیرد

Impedance:
مقاومت ظاهری که تحت تاثیر فرکانس بوده

Imaging:
تشخیص یا تفکیک صداهای سازهای مختلف در زمان اجرای همزمان

Laid-back:
پاسخ غیر یکنواخت وافت در سطح فرکانسهای بالا

Lossless:
فشرده سازی بدون حذف از داده های اصلی

Lossy:
فشرده سازی با حذف از داده های اصلی

Low-Pass ******:.
دستگاهی الکترونیکی هست که فقط باعث عبور فرکانسهای پایین تر از حد تعریف شده می شود

Low Level Detail:
اعوجاج بسیار پایین در حالتی که سیگنال ضعیف باشد و سطح نویز بسیار پایین

Low Midrange:
محدوده فرکانسهای بین 250 هرتز الی 2 کیلوهرتز

Lush:
پاسخ غیر یکنواخت و سطح پایین فرکانسهای بالا و پایین به همراه کمی اعوجاج

Mellow:
پاسخ غیر یکنواخت و سطح پایین فرکانسهای بالا و پایین

Midbass:
محدوده فرکانسهای بین 100 الی 440 هرتز

Midrange (mids):
محدوده فرکانسهای بین 250 الی 4 کیلوهرتز

Muffled:
سطح ضعیف فرکانسهای بالاتر از 6 کیلو هرتز

Neutral:
صدای کاملآ طبیعی

Neutral headphone:
هدفونی که پاسخ فرکانسی آن یکنواخت باشد

Noise:
هر گونه صدای نا خواسته فرکانس بالا که معمولآ صدایی شبیه به وووززززز تولید میکنند

Octave:
اختلاف دو برابری فرکانس بین دو نت

Oxygen Free Copper:
کابلی که با حداقل میزان ناخالصی ساخته شده باشد

Ohm:
واحد اندازه گیری مقاومت الکتریکی

Open headphones:
هدفونی که صدای درایور آن از سمت خارج قابل نفوذ باشد

Orthodynamic headphones:
نوع توسعه یافته هدفون داینامیک هست

Pads:
روکشی یا لایه ای از ابر یارچه که بین هدفون و گوش قرار میکیرد

Peak:
بیشینه مقدار

Phase Coherence:
تفاوت یا رابطه زمانی بین دریافت صدای درایورهای مختلف که در فاصله های متفاوت نسبت به هم نصب شده اند

Phase Distortion:
اعوجاج صوتی که باعث تاخیر در مسیر سیگنال شود

Piercing:
صدایی دقیق در محدوده فرکانسهای بین 3 الی 10 کیلوهرتز

Polarity:
قطبیت یک سیگنال یا پدیده

Potentiometer:
دکمه قابل تنظیم که با تغییر مقاومت الکتریکی کار میکند مثل ولوم پلیر

Presence:
حس کردن اجرای زنده ساز موسیقی

Puffy:
سطح زیاد فرکانسهایی در محدوده 500 هرتز

Resonance:
تمایل درایور به لرزش در فرکانسی خاص

Resonance Frequency:
لرزش شدید درایور در یک فرکانس خاص

Roll-off:
فرکانسهای بالایی که درایور قادر به تولی آنها نخواهد بود

Round:
فرکانسهای بالا به دلیل Roll-Off حذق شده اند

Signal-to-noise:
نسبت بین سیگنال به نویز که واحد سنجش آن دسی بل می باشد

Signa Quality (SQ):
کیفیت سیگنال

Smooth:
پاسخ فرکانس یکنواخت در محدوده فرکانس میانی

Solid state:
قطعاتی که از نیمه هادی ها ساخته میشوند

Sound Stage:
گستردگی Imaging

Source:
منبع اولیه یا تولید کننده سیگنال

Speed:
پاسخ ضربه سریع

Sub-bass:
فرکانسهای بسیار پایین در محدوده 20 الی 100 هرتز

Subwoofer:
درایوری که قادر به پخش فرکانسهای بسیار پایین باشد

Supra-aural:
درایوری که بر روی گوش قرار گرفته

THD )Total Harmonic Distortion(:
درصد ، نسبت بین هارمونیک اصلی به مجموع اعوجاج تمام هارمونیک ها

THD+N:
THD به اضافه نسبت سیگنال به نویز

Thick:
THD زیاد در فرکانسهای پایین

Tight:
THD بسیار کم در فرکانسهای پایین

Tinny:
پهنای باند کم یا فرکانسهای پایین ضعیف و مید قوی

Tips:
سری هدفون که از جنس سلیکون یا فوم یا لاستیک می باشد

Transparent:
صدایی بدون تغییر

Transient Response:
توانایی درایور در پخش سیگنالهایی با تغییرات سریع بدون اینکه صدا حالتی محو داشته باشد

Treble:
فرکانسهای بالاتر از 4 کیلوهرتز

TRS )Tip Ring Sleeve connector):
عمومی ترین کانکتور اتصال دهنده هدفون به دستگاه که در دو سایز"1/8 و "1/4 به صورت عمومی مورد استفاده قرار میگیرد

Tube (Vacuum tube):
المانی الکترونیکی که جهت تقویت استفاده می گردد

Tube amp:
آمپلی فایر که با استفاده از لامپ ساخته شده باشد

Tube rolling:
لامپی با قابلیت تعویض

Upper Midrange:
فرکانسهای بین 2 الی 4 کیلوهرتز

Voice coil:
سیم پیچ درایور

Wavelength:
طول موج یک فرکانس که از تقسیم کردن 1 به فرکانس بدست می آید

Warm:
پاسخ غیر یکنواخت و سطح بالاتر فرکانسهای بین 400 الی 4 کیلوهرتز

Weighty:
پاسخ فرکانسی خوب و اعوجاج کم در فرکانسهای پایین



از همه دوستان به خاطر قاطی شدن بعضی از خطوط معذرت خواهی میکنم. تمام تلاشم رو کردم تا به شکلی کامل و صحیح نمایش داده بشه که نشد ، متاسفانه.

شما هم موفق باشید.

انتخاب هدفون متناسب با فیزیک گوش:
همیشه به طور قطع نمی توان گفت که فقط کیفیت بد ساخت و یا طراحی بدنه یک هدفون باعث تمام معایب آن باشد چه بسا که هدفونی که روی گوش ما به راحتی قرار نگرفته بر روی گوش دیگران به راحتی نسب شود و یا بر عکس پس باید در انتخاب یک هدفون فورم گوش هم در نظر گرفته شود.
معمولآ شرکتهای سازنده تمام تلاش خود را برای طراحی و ساخت یک بدنه که برروی تمام گوشها نسب گردد خواهند کرد اما مسله اصلی تفاوتهای فیزیکی گوش هست که همیشه راه حل پیشنهادی شرکتها مناسب گوش یک فرد نخواهد بود.
عدم شناخت دقیق از فورم گوش خود احتمالآ باعث انتخاب هدفونی خواهد شد که بعد از گذشت چند دقیقه از نصب آن برروی گوش احساس درد در گوش کنید که این درد ممکنه فقط در حاشیه بیرونی گوش یا حتی درون خود گوش احساس شود که در آخر راه حلی عملی جزء تعویض هدفون نیست به هر حال به هیچ عنوان برای تغییر گوش تصمیمی ساده نمی توان گرفت.
متاسفانه کاربرد ما که گوش دادن با هدفون هست اینکه ساعتها بدون توجه به زمان سپری شده که چقدر بوده از هدفون استفاده میکنیم ، توجه بیشتری باید در انتخاب کرد تا اینکه این اوقات گاهآ یا اغلب تفریحی با درد و یا ناراحتی خاتمه نپذیرد.
هدفونهای ارزان قیمت از این نظر اغلب جزو استثناها حساب شده و اغلب در بدترین شرایط ممکن باعث آسیب های کوتاه مدت و گاه بلند مدت خواهند شد. استفاده از هدفونی که احساس خوشایندی از همه لحاظ برای شما نداشته باشد کاری کاملآ اشتباه خواهد بود. سیستم شنوایی ما که نهایت پردازش آن در مغز صورت میگیرد به راحتی بدون اینکه شما مطلع شوید با صداهای بد منطبق شده و تاثیر کوتاه وبلند مدت آن به زودی برای شما مشخص خواهد شد.همینطور در مورد احساس درد به خصوص در نواحی گوش.



ساختمان بیرونی گوش:
گوش به سه قسمت مجزا از لحاظ پزشکی(آناتومی) تقسیم شده که برای این مسئله فقط به قسمت بیرونی آن پرداخته میشود.
قسمت اعظم گوش بیرونی از بافتهای غضروفی تشکیل شده که قابلیت ارتجاعی زیادی داشته ولی از نظر آسیب پذیری فوق العاده در معرض انواع آسیب ها قرار داشته به هر حال هدف اصلی این بافت در حقیقت متمرکز کردن صدای محیط و هدایت کردن این صداها به سمت کانال گوش هست. این بافت در طول زمان دچار تغییرات زیادی از نظر فورم شده و این تغییرات بعد از سن نو جوانی به کندی صورت میگیرد.
در تمام گوشها مقداری چین خوردگی وجود دارد که این چین خوردگی ها جز هدایت بهتر صدای محیط به سمت کانال گوش باعث هدایت صدا به صورتی میشوند که با تحلیل مغز شما قادر خواهید بود که جهت و مقدار صدای آن سمت را تشخیص دهید. در صورتیکه این چین خوردگی ها وجود نداشت شما به راحتی نخواهید توانست صدایی که از کنا و روبرو شنیده میشود از هم تفکیک کنید.

همینطور که در تصویر زیر می بینید قسمت های اصلی گوش بیرونی نام گذاری شده اند:



قسمتهای مهم به ترتیب اولویت برای کاربرد ما که هدفون هست:
1. Helix
2. Anti Tragus
3. Tragus
4. Acoustic Meatus

اختلاف طبیعی فورم گوش:
بزرگی و کوچکی قسمتهای مختلف گوش باعث خواهد شد که شما از یک هدفون عالی کاملآ ناراضی باشید!
چون هدفون کاملآ مناسب سایز گوش شما نیست البته که هدفون هم مثل خیلی لوازم دیگر در سایزهای متفاوت تولید نخواهد شد. پس عدم راحتی هدفون در گوش تنها به انتخاب نادرست شما باز خواهد گشت.
مثلآ:
1. گوشهایی که قسمت Helix آنها بزرگ هست با هدفونهای فول سایز اغلب مشکل دارند و آن هم به دلیل فشاری هست که از سمت این دسته هدفونها به این ناحیه از گوش وارد می شود. در صورتیکه این قسمت متمایل به سمت بیرون باشد شما از هدفونهای معمولی اصلآ راضی نخواهید بود چون احساس میکنید که هدفون بدون تکیه گاه روبروی گوش شما قرار گرقته و در حال افتادن هست. و اگر این قسمت با سر در یک خط قرار گرفته باشد(مساوی سر باشد) از هدفونهای معمولی کاملآ راضی هستید و هیچ هدفونی بهتر از این برای شما نخواهد بود. در صورتیکه سایز این قسمت اندازه کوچکتر از بزرگ داشته باشد شما به راحتی خواهید توانست از انواع هدفونهای فول سایز استفاده کنید حتی نمونه های Close.

2. گوشهایی که Anti Tragus برجسته دارند با هدفونهای Inear مشکل خواهند داشت به دلیل اینکه این هدفونهای اغلب به صورت مایل در کانال گوش قرار میگیرند و این زائده از گوش در صورتیکه برجسته باشد به سختی هدفون نصب خواهد شد و با کوچکترین تحرک از گوش خارج میشود و گاه باعث درد ناشناخته در گوش میشود که اغلب برای کاربران خوشایند نیست. البته گوشهایی با همین فورم بسیار مناسب هدفونهای Earbud ها هستند چون این دسته از هدفونها هیچ نوع تکیه گاهی بر روی گوش نداشته و این قسمت مهمترین تکیه گاه برای این هدفونها هست.

3. گوشهایی که Tragus آنها برجسته تر هست با انواع هدفونهای توگوشی یا Inear مشکل نصب دارند به خصوص اگر این برجستگی به سمت داخل باشد، و همینطور اکثر Earbud ها هم با این قبیل گوشها مشکل دار خواهند بود.

4. و ناحیه Acoustic Meatus که ناحیه مهمی برای استفاده از چند دسته هدفون هست البته کمتر از نواحی دیگر مسله ساز هست اما در صورتیکه این ناحیه عمق کافی نداشته باشد شما قادر به استفاده راحت از هدفونهای earbud نخواهید بود چون این ناحیه دقیقآ محل نصب این دسته هدفونها هست که در صورت کوچک بودن و نداشتن عمق کافی ایر باد شما روی گوش شما نصب نخواهد شد و مجبور خواهید شد یا از Hook یا اینکه از ابزاری برای نگه داشتن آن استفاده کنید. تنها earbud ها نیستن که از این ناحیه استفاده میکنند بلکه هدفونهای Inear با فورم جدید هم شدیدآ به عمق این قسمت نیاز دارند هر چند فعلآ قیمت این دسته هدفونها زیاد هست اما شرکتهای سازنده تمایل به ساخت این انواع داشته و اغلب از انواع سفارشی آن را تولید میکنند که از این مسله مهم به نوعی رها شوند به اینصورت که قالبی از گوش شما برای شرکت فرستاده شده و آنها هدفونی دقیقآ از روی قالب گوش شما و کاملآ هماهنگ با گوش شما می سازند البته قیمت این هدفونها بالای 800 تومن هست و همچنین شرکتهای تولید کننده این دسته هدفونها هم بسیار انگشت شمار.



هدفون متناسب با گوش:
با توضیحاتی که داده شد شما خواهید توانست بهترین انتخاب خودتون رو بدون مشورت با متخصص به شخصه انجام دهید. فراموش کردن یک نکته ظریف چاره ای جزء بلا استفاده ماندن هدفون ندارد پس با کمی دقت خواهید توانست بهترین انتخاب را انجام دهید.
توجه کنید که در صورتیکه با یک نوع خاص از هدفون مشکل داشتید، شانستون را با خرید هدفون مشابه از دست ندید چون ساختمان فیزیکی هدفونها چیزی نیست که تغییرات اساسی با هم داشته باشند. مثلآ اگر با هدفون معمولی مثل Grado S60i مشکل دارید تقریبآ خرید هدفونی با همین شکل یک اشتباه خواهد بود. این تجربه من از این هدفون بسیار خوب و با کیفیت هست به خاطر همین مساله نه تنها هدفونی با این سبک نخواهم داشت بلکه به دنبال خرید هدفونی جدید با این سبک هم نخواهم بود فقط به دلیل فورم طبیعی گوش نه به خاطر برند یا بدی هدفون و مسائل سلیقه ای.

برای اطمینان خاطر از نوع هدفون بهتر است قبل از خرید هدفون اصلی یک نمونه بسیار ارزان قیمت را برای یک ساعت روی گوش خودتون نصب کنید البته نیازی نیست به صدای آن توجه کنید، فقط باید دقت کنید که بعد از این مدت استفاده آیا احساس ناخوشایندی کردید یا نه در صورتیکه احساس خوبی از نصب بودن هدفون برروی گوشتون داشتید میتوانید هدفون رویایی خودتون رو سفارش بدید بدون اینکه بعدآ از خریدش به خاطر فورم نصبش روی گوشتون از خریدتون پشیمون بشید.
عنوان این پست به پیشنهاد دوست عزیز PeaceFul1 بوده
هدفون یا اسپیکر؟
همیشه این سوال پیش خواهد آمد که اسپیکر بهتره یا هدفون؟ اما جواب این سوال کاملآ مشخص نیست چون مقایسه ای بین دو ابزار صوتی هست که کاربردی کاملآ متفاوت از هم دارند. اسپیکر برای محیطی مناسب خواهد بود که توان زیاد نیاز باشد ولی هدفون برای شخص نه محیط ساخته شده. هدفون ابزاری شخصی هست که شنونده صدای آن نهایتآ یک نفر خواهد بود اما اسپیکر حداقل یک شنونده خواهد داشت. مقایسه این دو مثل مقایسه تصویر یک پلیر تصویری جیبی با یک تلویزیون هست.

تفاوت ساختاری:
تفاوت ساختاری با هم ندارند چون هر دو برای تولید صدا نیاز به درایور داشته و حتی Box که درایور درون آن قرار بگیرد.
هر دو توسط کابل رابط به پلیر متصل میشوند فقط با این تفاوت که کابل اسپیکر معمولا قوی تر از کابل هدفون بوده چون این کابل باید توان انتقال پرقدرت صدا را داشته باشد و همچنین طول بسیار بلندتر که اغلب بیش از 3 متر خواهد بود دقیقآ این طول حداکثر ، کابل اغلب هدفونها خواهد بود. اسپیکرها قابلیت جابجایی نداشته برخلاف هدفون که صرفآ برای کاربرد در حرکت ساخته میشود، و ممکن است سالها از محل نصب اسپیکرها بگذرد. معمولآ اسپیکرها با بیش از دو کانال ساخته میشوند در حالی که هدفونها فقط برای تک یا نهایتآ دو کانال ساخته میشوند. درایور اسپیکرها از انواع پرقدرت هست و توان آنها حداقل 10 وات بود در صورتیکه بیشترین توان یک هدفون پرقدرت 1 وات بیشتر نیست. اسپیکرها برای راه اندازی همیشه نیازمند آمپلی فایر (تقویت کننده صوتی) بوده اما هدفونها اغلب به آمپلی فایر نیاز ندارند.
به دلیل محدودیتهای فیزیکی درایور ها و فاصله بسیار زیاد شنونده با اسپیکرها و سطح افت متفاوت فرکانسهای صوتی ، مجموعه ای از چند درایور برای ساخت اسپیکر بکار گرفته میشود و گاه این مجموعه در حاشیه محل نصب به صورت مجزا نصب میشوند طوری که در محل خاصی ، تمام فرکانسها با یک سطح یکنواخت و بدون تاخیر از هم به گوش برسند(علت تاخیر به خاطر سرعت متفاوت انتشار فرکانسهای مختلف در هوای پیرامون ما هست. بعدآ توضیح کاملتر داده خواهد شد)
عمر درایور هدفون به مراتب بیشتر از درایور اسپیکر ها هست چون هم حجم کوچکتری دارند و هم اینکه فعالیت مکانیکی کمتری و هم اینکه مثل درایور اسپیکرها که معمولآ به صورت آزاد در محل نصب میشوند ، به صورت بسته درون بدنه هدفون قرار داده میشوند و در معرض آسیب فیزیکی از جانب محیط نیستند.


تفاوت صوتی یا آکوستیک:
از لحاظ جزییات صدا و کیفیت هر دو شدیدآ با هم در رقابت هستند اما هدفون حساسیت بسیار کمتری یه محیط داشته و تقریبآ در تمام محیطهای مختلف یک نوع صدا را پخش خواهد کرد ولی اسپیکرها به این راحتی قابل استفاده نبوده و Setup آنها اگر به خوبی انجام نشود ممکنه اسپیکر چند میلیونی شما کیفیت صدایی مشابه یک اسپیکر ارزان قیمت داشته باشد. برای نصب اسپیکر احتیاج به در نظر گرفتن جزییاتی هست که اکثر افراد بسیار با تجربه درباره هدفون ، حتی تصور این جزییات را نخواهد کرد، که چقدر واقعآ این جزییات تاثیر گذار خواهد بود.
اکوستیک محل و شرایط فیزیکی محل بسیار تایین کننده محل قرار گیری اسپیکر خواهد بود. مثلآ زاویه نصب یک اسپیکر ارتفاع نصب و تفاوت توان صدا یک کانال خاص و از همه مهمتر تنظیم فرکانس خاص یک کانال توسط اکولایزر و . . . از جمله مسائلی خواهد بود که شما حتمآ باید به آنها توجه کنید. تمام این شرایط فقط تا زمانی کیفیت مطلوب خواهد داشت که آن محیط هیچ گونه تغییر دکوراسیونی نداشته باشد حتی باز و بسته بودن یک پرده بر روی صدای اسپیکر تاثیر داشته امتحان کردن این مسله نیاز به مهارت خاصی نداشته شما هم می توانید تجربه کنید.
راحتترین ابزار صوتی و در عین حال بی دردسرترین آنها هدفون خواهد بود جایی که گرانترین هدفون زیر 10 میلیون قیمت دارد یک Setup اسپیکر حرفه ای بالای متوسط 50 میلیون خرج بر خواهد داشت. هدف از مقایسه این دو این بود که هدفون 10 تومنی کیفیت صدای معادل یک Setup 50 تومن هست.

جایی که هدفونهای حرفه ای بر سر چند سانت SoundStage چونه میزنند، SoundStage اسپیکرها به متر مقایسه می شود وبه راحتی از اتاق فراتر رفته و گاه به سالن کشیده می شود. اما یک مسئله مهم و اون اینکه این SounStage چند متری با یک Setup اشتباه به زیر 1 متر کشیده خواهد شد. اما Imaging اسپیکر در هر شرایطی نسبت به هدفون قوی تر بوده و از این نظر هدفون مغلوب خواهد بود.
و جالب اینجاست که با هدفون فقط یک شنونده اما با اسپیکر چندین شنونده از این مزایا همزمان استفاده خواهند کرد بدون اینکه تفاوت اساسی از نظر کیفیت دریافت با هم داشته باشند.

صدای بیس اسپیکرها به دلیل جهت عبور فرکانسهای پایین که همیشه تمایل دارند به سمت پایین در حرکت باشند در همه جای سالن به خوبی پخش نشده و این تا اندازه ای بزرگترین عیب اسپیکرها هست. تداخل فرکانسی و تاخیرها هم تا اندازه ای توسط اسپیکر وجود داشته اما این محیط هست که عامل اصلی تشدید این اشکالات خواهد بود.

معمولآ Setup اسپیکر طوری انجام شده که دریک محل خاصی که توسط کاربر انتخاب میشود بهترین کیفیت دریافت و تنظیم شود اما در سایر نقاط کیفیت صدا قابل مقایسه با آن محل نیست و اغلب بسیار بدتر هم هست.

Setup اسپیکرهای چند کاناله بسیار مشکل تر از نمونه های دو کاناله هست و ممکنه Setup چندین روز زمان نیاز داشته باشد.

همیشه بحث بر سر جزییات صدا بین طرفداران دو سیستم هدفون و اسپیکر بوده اما تا اندازه زیادتری کفه ترازوی مقایسه به سمت هدفون سنگینتر هست به این معنی که جزییات بیشتری توسط هدفون شنیده خواهد شد و دلیل اصلی آن نزدیکی بیش از اندازه درایور هدفون به کانال گوش و حتی پرده گوش هست.

طیف کلی فرکانس صوتی یک هدفون با اسپیکر از نظر شنوایی قابل مقایسه نیستند چون اسپیکرها از این نظر برتری دارند و آن هم به خاطر چند درایوری بودن آنهاست در حالیکه هدفونهای چند درایوری با پهنای باند خوب فعلآ ساخته نشده و اکثرآ پهنای باند آنها به زیر 20 کیلو هرتز محدود شده. جایی که اسپیکرها به راحتی طیف فرکانسی 40 کیلوهرتز را پخش میکنند هدفونهای بسیار انگشت شماری هستن که قادر به پخش فرکانس 30 کیلوهرتز هستند(قبلآ توضیح داده شده که این فرکانس برای انسان قابل درک نبوده اما درایوری که قادر به پخش این فرکانس باشد درایوری سریع شناخته میشود که خواهد توانست جزییات فرکانس بالا را به راحتی پخش کند)

دسته بندی هدفونهای خوب بر اساس قیمت:

1. هدفونهای ارزان قیمت 20 الی 100 تومن:
آمار کلی به این صورت هست که اکثر این محصولات به صورت inear بوده و در مقام دوم هدفونهای Earbud قرار گرفته و در مقام سوم هدفونهای معمولی و در انتها هدفونهای فول سایز.
برای ساخت همه هدفونهای این دسته از عناصر ارزان قیمت استفاده میشود تا قیمت نهایی به حداقل ممکن رسیده که معمولآ و یا دقیقآ اولویت ساخت این دسته هدفونها از طرف شرکت سازنده خواهد بود. و درایور تمام هدفونهای این دسته از نوع دینامیک ساخته شده.

کیفیت صدا:
این دسته کیفیت صدای خیلی خوبی اغلب نداشته مثلآ اغلب برای کاربر عادی ساخته شده و کاربرهای آماتور شنوایی آموزش دیده ای نداشته همیشه تمایل به شنیدن صداهای اغراق شده و با صدای بلند دارند.
صدای بیس این دسته از سایر دسته بندی ها قوی تر بوده و های بسیار تیزی دارند. اغلب صدای مید همراه با کیفیت نامطلوب و گاه بسیار بسته هست. هر چند دلیل اصلی بسته بودن مید قوی بودن صدای بیس هست ، چون دیافراگم این دسته توانایی و یا انعطاف لازم برای باز پخش هر دو طیف فرکانسی پایین و میانی رانداشته در نتیجه یکی بر دیگری ترجیح داده میشود. اغلب صدای فرکانسهای بالای آنها بدون جزییات بوده و بی کیفیت هست. جزییات صدای این دسته هدفونها نسبت به سایر دسته ها بسیار پایین هست و از نظر تجسمی تصویری بلور شده دارند. Imaging چندان خوب نیست و اغلب به سختی قادر به تفکیک دو صدای هر چند با چندین اوکتاو بالاتر خواهید بود. مهمترین ضعف این دسته از هدفونها عدم یکنواختی پاسخ فرکانسی هدفون هست به طوری که گاه تفاوت یک فرکانس با یک اوکتاو بالاتر بیش از 6 دسی بل خواهد بود. این مسله زمانی به اوج خود خواهد رسید که شما مقدار ولوم را تغییر دهید و کاملآ متوجه تغییر تون صدای هدفون خواهید شد.




2. هدفونهای با قیمت 100 الی 300 تومن:
آمار کلی به این صورت هست که اکثر این محصولات به صورت inear بوده و در مقام دوم هدفونهای معمولی قرار گرفته و در مقام سوم هدفونهای فول سایز. برای ساخت همه هدفونهای این دسته از عناصر خوب استفاده میشود. همچنان اکثریت درایورهای هدفونهای این دسته از نوع دینامیک بوده.

کیفیت صدا:
کیفیت صدای این دسته بسیار متفاوت با دسته قبل هست طوری که اغلب پاسخ فرکانسی یکدست تری داشته و Imaging بهبود یافته تری اما همچنان خصوصیات صوتی دسته قبل در آنها وجود داشته مثل صدای بیس قوی و های تیز. مهمترین تفاوت این دسته صدای مید هست که حالت طبیعی تری داشته و دیگر فید نیست و کمتر در پوشش فرکانسهای پایین قرار گرفته و به راحتی قابل تفکیک حتی برای شنونده آماتور هست. Soundstage به معنای واقعی در اغلب این دسته وجود داشته و قابل درک هست و Imaging این دسته به مراتب بهتر از دسته قبل هست. تا حد زیادی پاسخ فرکانسی آنها به درجه ولوم بستگی داشته و در ولوم بیشتر از حد متوسط پاسخ فرکانسی آنها غیر یکدست خواهد شد و بیشتر تمایل به سمت های داشته.



3. هدفونهای با قیمت 300 الی 800 تومن:
آمار کلی به این صورت هست که اکثر این محصولات به صورت inear بوده و در مقام دوم البته با اختلاف بسیار کم هدفونهای معمولی قرار گرفته و در مقام سوم و با اختلاف کم هدفونهای فول سایز. برای ساخت همه هدفونهای این دسته از عناصر بسیار خوب استفاده میشود. درایور هدفونهای این دسته بیشتر از انواع دینامیک و برای هدفونهای Inear از نوع Balanced Armature بوده.

کیفیت صدا:
این دسته هدفونها اولین دسته ای از هدفونها هستند که صرفآ برای کاربر حرفه ای ساخته می شوند پس اغلب پاسخ فرکانسی بسیار یکدستی داشته و Imaging بسیار خوب و Soundstage بر خلاف دسته قبل که فقط عمیق بود در این دسته عمیق و باز هست. خبری از فرکانسهای اغراق شده و با نسبت نا متعارف در این دسته نیست. پاسخ فرکانسی واقعی و با حداقل اعوجاج یکی از مزایای بسیار مهم این دسته هست طوری که صدای بیس بسیار عالی و مید بسیار خوب و های بسیار خوب و سراسر با جزییات هست. صدای مید همواره با جزییات و تونالیته غنی هست صدای های تیز نبوده و اغلب بسیار دلنشین بوده و صدای بیس همپوشانی نسبت به سایر فرکانسها نداشته و کاملآ قابل تفکیک هست.



4. هدفونهای با قیمت 800 الی 4 تومن:
آمار کلی به این صورت هست که اکثر این محصولات به صورت فول سایز بوده و در مقام دوم البته با اختلاف بسیار کم هدفونهای معمولی و inear قرار گرفته . برای ساخت همه هدفونهای این دسته از عناصر بسیار بسیار مرغوب استفاده میشود. از بهترین تکنولوژی روز برای ساخت هدفونهای این دسته استفاده میشود.

کیفیت صدا:
حد اعلای صدا در این دسته به اوج خواهد رسید این دسته دقیقآ جایگاه اصلی یا خواستگاه تمام هدفونهای رویایی هر علاقه مند صدا یا کاربران فوق حرفه ای هست. تک تک هدفونهای هر چند انگشت شمار این دسته بسیار با ارزش بوده و صدایی سراسر با شفافیت به عنوان واقعی کلمه و با سراسر با جزییات داشته اغلب Imaging آنها فراتر از تصور کابر حرفه ای بوده طوری که با گوش دادن به صدای باز تولید هدفونهای این دسته شما احساس اجرای زنده را خواهید داشت Soundstage این دسته بسیار باز و دلنشین هست حتی در بدترین حالت شما همیشه در هاله ای از صدا قرار گرفته اید که تجربه ای بسیار لذت بخش خواهد بود. صدای بیس این دسته به حد کمال رسیده و صدای مید زیبایی فراتر از خیال و های آن دلنشین تر از همیشه محسور گر تمام حس شنوایی شما خواهد بود ، لذتی از شنیدن که قابل وصف نخواهد بود ، تجربه آن.


5. هدفونهای با قیمت بیش 4 تومن:
متاسفانه این هدفونها را تجربه نکردم و اطلاعاتی درباره جنس صدای آنها وجود نداشته این دسته هدفونها اغلب سفارشی بوده و خریداران این دسته هدفونها از هر نظر استثناء بوده. و اینکه دارندگان این هدفونها اغلب تمایلی به صحبت درباره نوع صدای هدفون نداشته و شرکتهای سازنده این هدفونها هم حتی این هدفونها را درون لیست فروش قرار نداده و قیمت کاملآ مشخصی عنوان نشده. فقط دو یا سه مدل هست که مطالبی جست و گریخته و ناقص درباره آنها گفته شده که قیمتی بیش از 25 تومن دارند. فقط یکی دو سال پیش مختصر توضیحاتی درباره مراحل انتخاب عناصر اصلی ساخت هدفون بود که در آن مطلب توضیحاتی گفته شده بود که برای کاربر حرفه ای کاملآ شوکه کننده بود مثلآ برای انتخاب عنصر سازنده یک قسمت بسیار کوچک و به نظر کاربر عادی غیر لازم مدت زمان بسیار زیادی صرف تحقیق و ترکیب موادی شده که بسیار بسیار گرانقیمت بوده ، با این فرض شما خود حدس بزنید برای کامل کردن هدفونی در این سطح چقدر زمان و چند فوق تخصص و چند آزمایشگاه بسیار پیشرفته و چه ابزارهای سنجشش بسیار پیشرفته ای نیاز هست؟

کیفیت صدا:
فقط دارندگان و سازندگان این دسته از هدفونها اطلاع دارند.



مطالب خیلی زیاد بود خیلی خلاصه شده و ساده عنوان شد.
ابزارهای جانبی و شیوه صحیح مراقبت و استفاه از هدفون:

نگهداری کردن از وسایل بدون توجه به شرایط نگهداری کاری مشکل بوده. برای کاربرد ما که هدفون هست این مسله هم وجود داشته البته با شرایطی متفاوت و حساس تر. نگهداری از هدفون چند قسمت هست:

1. نگهداری از بدنه اصلی هدفون:
بدنه هدفون یکی از مهمترین قسمتهای آن بوده و دلیل این مسئله تماس مستقیم با گوش و همچنین بدنه به نوعی محافظ درایور هدفون از آسیب خارجی هست مثل ضربه و فشار و رطوبت و . . .
تقریبآ تمام مدلهای هدفون نیازمند یک روش مراقبت هستند ولی از بین تمام دسته ها به ترتیب اولویت زیر به مراقبت بیشتری نیازمند هستند:
1. Inear
2. EarBud
3. ]دفون معمولی
4. Full Size
شاید به نظر بیاد که هر چقدر جثه هدفون بزرکتر باشد نیاز کمتری به مراقبت داشته در حالیکه این مسئله هیچ ارتباطی به جثه هدفون نداشته بلکه به نوع استفاده هدفون ربط داشته به طور مثال هدفون توگوشی به دلیل تماس بسبار نزدیک با گوش و عوامل محیطی نیازمند مراقبت بیشتری هست البته مراقبتی نه به جهت نگهداری هدفون بلکه محافظت از کاربر هم هست. این دسته از هدفونهای تو گوشی یکی از مسئله سازترین هدفونهای موجود هستند.
به دلیل فرو کردن قسمتی از هدفون که گاه تا عمق یک سانتی متری از کانال گوش هم فرورفته خود باعث انتقال هر گونه آلودگی به داخل گوش شده که ممکن است این آلودگی قارچ یا میکروب هایی باشد که به راحتی در هوای آزاد زنده مانده و با انتقال این عوامل به درون گوش باعث بیماری شده که گاه درمان یک نوع از قارچ به زمانی بیش از شش ماه جهت درمان تحت نظر متخصص نیازمند باشد.

به دلیل سبکی اکثر هدفونها با استفاده از پلاستیک ساخته شده و از نظر استفاده روزمره نیازمند مراقبت خاصی نمی باشند هر چند که هدفونهای با بدن پلاستیکی به هیچ عنوان نباید در مقابل نور مستقیم خورشید قرار داده شوند و همینطور به دور از وسائل سرماساز و یا گرم کننده قرار داده شوند چون پلاستیک به تغییرات دما تا اندازه زیادی حساس بوده و به مرور زمان باعث شکننده شدن بدنه یا قطعات پلاستیکی هدفون شده.

فوم روی اکثر هدفونها را بعد از هر چند بار استفاده حتمآ با استفاده از مواد شوینده مناسب شستشو دهید تا اینکه گوش شما محل تکثیر انواع میکروبها و قارچهای مختلف نباشد. بهترین راه تعویض فوم هست اما اگر برای شما امکات تعویض وجود ندارد بهتر است که بعد از شستن فوم و با استفاده از ضد عفونی کننده سبزیجات که در هر آشپزخانه ای وجود دارد ، آن را توسط الکل 80 الی 90 درصد ضد عفونی کنید تا کاملآ پاکیزه شود.
علت استفاده از ضد عفونی کننده سبزیجات بی خطر ترین ماده ضد عفونی کننده ای هست که در دسترس بوده و حساسیت پوستی ایجاد نکرده و باعث ازبین بردن انواع قارچها و میکروبها میشود و هم اینکه ارزان هست. دقت کنید قبل از ضد عفونی کردن حتمآ باید فوم را با مواد شوینده کاملآ شسته شود. بعد از خشک شدن و ضد عفونی کردن فوم را با الکل 80 الی 90 درصد نه بالاتر نه پایین تر چون درصد بالا و پایین تر از این مقدار برای کاربرد ما بسیار ضعیف عملکرده، کاملآ تمیز کنید. به هیچ عنوان از مواد دیگری مثل ساولن استفاده نکنید که باعث کری دائمی گوش خواهد شد. جوشانده فوم کاری کاملآ اشتباه هست که باعث تغییرات شیمیایی فوم شده و ممکن است باعث حساسیت های پوستی گردد و هم اینکه فورم اصلی فوم از بین خواهد رفت.

برای استفاده طولانی مدت از فوم بهترین روش استفاده از یک لایه دستمال کاغذی هست که برروی فوم قرار گرفته که به این صورت فوم در تماس مستقیم با گوش نبوده و شما بعد از هر بار استفاده دستمال را عوض میکنید.

قبل از استفاده از هدفون گوش خودتون را حتمآ تمیز کنید به خصوص کسانی که تعریق زیاد در ناحیه گوش دارند هیچ وقت از گوش پاک کن استفاده نکنید یک گوش سالم هیچ نیازی به گوش پاک کن نداشته و نخواهد داشت پس فقط اطراف کانال گوش و نواحی گوش بیرونی ، این کار را با ملایمت انجام دهید که باعث خراش و چروک بلند مدت در پوست گوش نشوید.

با استفاده از روغن های طبیعی کمی بدنه پلاستیکی یا فلزی هدفون را چرب کنید البته بعد از اینکه بدنه را با الکل کاملآ تمیز کردید. این کار باعث میشود که قطعات پلاستیکی در معرض هوا خشک نشده و قطعات فلزی در مقابل رطوبت هوا از اکسید شدن محافظت میشوند.

به دلیل اینکه اکثر میکروبها و قارچها در جاهای کنج و به دور از نور زندگی می کنند بهتر است هر یکی دو ماه چند دقیقه دقیقآ مقابل نور فرابنفش قرار گرفته تا هدفون کاملآ استریل شده و برای اینکار اگر شما دستگاه مولد فرابنفش ندارید می توانید از مطبهایی که جراحی سرپایی انجام میدهند بخواهید به هدفونتون نوربتابانند که هزینه آن 1 الی 2 هزار تومن هست.
البته تمام وسایل هدفون مثل کیف حمل و فیش تبدیل و پلیرتون و هر چیزی که هست را با هم برای نور دهی بدید.
اصلآ نگران نباشید این وسایل با آن شدت نور کم هیچ گونه آسیبی نخواهند دید.

2. نگهداری از کابل و فیش هدفون:
کابل یکی از قسمتهای هدفون که فوق العاده درصد خرابی آن بالا هست. چرا؟
چون طول بلندی داشته و به راحتی کشیده شده و چون بسیار نازک بوده تا وزن کمی داشته باشد و باعث کشیده شدن هدفون از روی گوش نشود و چون از پلاستیک پوفی استفاده میشود تا که حالت ارتجاعی و لختی آن بالا باشد تا دست و پا گیر نبوده و مزاحم کاربر نباشد.
تقریبآ برای محافظت کابل بر خلاف بدنه هدفون کار زیادی از دست ما ساخته نیست و تنها کار مراقبت از گیر نکردن کابل و کشیده شدن ناگاهانی کابل و جلو گیری از خم شدن کابل میباشد.
برای جمع کردن کابل آن را به صورت حلقه ای به قطر حداقل 10 سانتی متری دسته کنید هیچ وقت کابل را به دور دست خودتون جمع نکنید که با اینکار عمر کابلهدفون شما به یک سوم هم نخواهد رسد.
هیچ گاه کابل ار با پارچه خشک یا تر به صورت رفت و برگشت و با فشار تمیز نکنید. برای تمیز کردن کابل باید از برس یا پارچه مخصوص تمیز کردن کابل + روغن مخصوص آن استفاده کنید که معمولآ پارچه روغنی به صورت پک آماده هست. و از پاچه های مناسب برای کابلهای نازک تهیه کنید چون در ایران این وسائل تنوع لازم را نداشته می توان از پارچه مناسب کابلهای ضخیم تر استفاده کرد اما باید با ملایمت تمیز کاری انجام شود.

به هیچ عنوان کابل را با مواد شوینده نشویید و همچنین با مواد ضد عفونی کننده مثل الکل چون باعث از بین رفتن حالت ارتجاعی کابل شده و آب یا رطوبت به راحتی به داخل کابل نفوذ کرده و باعث خرابی زود هنگام کابل می گردد. این مسله حتی در باره کابلهای دو لایه روکش هم صدق میکند.

3 . نگهداری از وسائل جانبی همراه هدفون:
یکی از مسله ساز ترین وسائل جانبی کیف حمل هست که معمولآ محل رشد و تکثیر انواع قارچ و میکروبها هست حتی بیشتر از هدفون چون بعد از هر بار استفاده هدفون بدون اینکه تمیز شود بلافاصله درون کیف قرار گرفته و زیپ آن هم کشیده شده حالا تصور کنید یک محیط تاریک و رطوبت گوش که همچنان همراه فوم هدفون هست و به زودی تمام فضای کیف را اشغال خواهد کرد و یکی دو جین انواع بچه قارچ و . . . حالا دفعه بعد که هدفون رو از این محل خارج کردید در حقیقت چنگ زدید به درون مخزنی پر از انواع لولوها و . . .

1. قبل از اینکه هدفون را توی کیف حمل قرار دهید حداقل 20 دقیقه هدفون باید در هوای آزاد قرار گرفته باشد.
2. همینکه هدفون را از گوش خودتون خارج کردید اولین کار تمیز کردن تمام سطح در تماس با گوش توسط یک دستمال کاغذی هست.
3. قبل از قرار دادن هدفون درون کیف حمل باید کیف حمل را کاملآ باز کنید و آن را در هوا تکان دهید تا هر چیزی که در آن وجود دارد به بیرون رانده شود. به هیچ عنوان درون کیف فوت نکنید چون با این کار رطوبت تنفس شما بعضی چیزها رو بیدار میکنه(قارچها)
4. سیم هدفون را دسته کرده و درون کیف قرار دهید.

هیچ وقت هدفون را درون کیف و جیب لباس قرار ندید.
هیچ وقت از فوم های مناسب دشک و صندلی برای هدفون سری درست نکنید.
هیچ وقت هدفون را به گردنتون آویزان نکنید.
هیچ وقت سیم هدفون را از زیر پیراهن رد نکنید.
هیچ وقت کلیپس هدفون را تا زیر گلو نیارید.
هیچ وقت از گوشه فیش هدفون را از پلیر جدا نکنید.
هیچ وقت از هدفون دیگران استفاده نکنید.
. . .
عنوان این پست به پیشنهاد دوست عزیز a.z.p.z بوده

همه چیز درباره هدفونهای Full Size:

خصوصیات ظاهری:
بزگترین انواع هدفون و به نوعی اولین هدفونها به شمار رفته. جدای از بزرگی جثه از نظر وزن هم سنگین ترین انواع هدفون هستند به طوریکه وزن متوسط آنها حدودآ 300 گرم بود که در مقابل هدفونهای معمولی که وزنی معادل 50 گرم دارند بسیار سنگین وزن به شمار می آیند. البته بخش عمده سنگینی وزن آنها مربوط به درایور فوق العاده بزرگ آنهاست که این درایور ها اغلب به همراه آهنربای بسیار قوی و سنگینی هستند که بیشترین مقدار وزن را به خود اختصاص داده اند. و برای ثابت نگه داشتن آهنربا و جلوگیری کردن از حرکت ناخواسته آهنربای بزرگ این درایورها نیاز به Fream یا قاب فلزی هست که دومین عنصر سنگین وزن درایور همین قاب خواهد بود. البته در بعضی از هدفونهای ارزان قیمت از قاب تمام پلاستیکی اما مقاوم استفاده شده ولی این نوع هدفونها از نظر دوام و ثبات کیفی از سایر انواع عقب افتاده و در دراز مدت افت کیفیت زیادی خواهند داشت.

درایور این هدفونها بیشترین قطر را در بین تمام هدفونها داشته و بالغ بر 4 سانتی متر هست که گاه تا 8 سانتی متر هم رسیده که برای یک هدفون اندازه ای بسیار قول پیکر محسوب شده و این بزرگی درایورها عامل اصلی بزرگی هدفون بوده که باعث خواهد شد که از این دسته هدفونها در بسیار از کاربرد قابل استفاده نباشند مثلآ به هیچ عنوان این دسته هدفونها برای کاربرد ورزش تحت هیچ شرایطی مناسب نیستند.
بیشترین تنوع تکنولوژی درایور در همین دسته از هدفونها بوده ، طوری که تمام تکنولوژی ساخت درایور در آنها بکار گرفته شد که انتخاب برای یک هدفون مناسب کاربرد خود پیدا خواهید کرد.

کابل رابط این انواع هدفون بسیار قوی و بلند بوده که معمولا فقط وزن کابل آنها معادل وزن یک هدفون معمولی با کابل ، هست و طول متوسط کابل هم بیش از 3 متر هست که گاه تا 10 متر هم رسیده. کابل اکثر این هدفونها اغلب با دو روکش پلاستیکی هست که بر خلاف اکثر هدفونها که فقط یک روکش پلاستیکی دارند. معمولآ کابل را با روکش سومی که از جنس پارچه یا توری پارچه ای باشد برای جلوگیری از آسیب خراشی کابل را محافظت می کنند. که این روکش سوم اغلب مناسب محیطهایی هست که کابل به صورت طولی احتمال کشیده شدن برروی سطوح ناهموار یا خشن را داشته باشد. معمولا ضخامت پلاستیک روکش دوم کابل بسیار ضخیم انتخاب شده تا کابل در مقابل فشار یا له شدگی محافظت شود.

سیم مورد استفاده در اکثر این دسته هدفونها از جنس بسیار مرغوب بوده و از کمترین درصد ناخالصی مس که عنصر اصلی ساخت سیم تمام هدفونها هست بهره می برند. معمولآ سیم ها با روکش اول که اغلب بسیار نازک بوده به صورت مارپیچی به دور هم پیچانده شده و سپس روکش دوم کابل برروی آن قرار گرفته می شود. به دلیل بلندی کابل و اضافه نکردن ناخالصی به مس مقاومت الکتریکی یا اهم سیم بالاتر از سایر کابلهای هدفون بوده و این خود یکی از دلایل اصلی امپدانس بالای این دسته هدفونها می باشد که با امپدانسی متوسط بالای 75 اهم اغلب برای درایو کردنشان نیاز به آمپلی فایر می باشد چون اغلب پلیرهای خانگی قادر به تامین توان لازم جهت راه اندازی هدفونهای امپدانس بالا را نداشته. و دومین عامل اصلی بالا بودن امپدانس مربوط به اهم بسیار زیاد درایور شده که تنها علت آن بزرگی قطر درایور است که در نتیجه برای سیم پیچ درایور به تعداد دور مورد نیاز باید از طول بیشتری از سیم استفاده شود که این عامل مهم بالا بودن امپدانس درایور شده.

به دلیل سنگینی کابل و فشار زیاد کابل به جک پلیر وارد کرده ، بر خلاف اکثر هدفونها که از فیش 3.5 میلیمتری استفاده میکنند این هدفونها از فیش بزرگتر که قطری معادل 6.35 میلیمتر دارند استفاده می کنند که هم تکیه گاهی جهت سیم بوده و هم اینکه جک اتصال فیش که بر روی پلیر نصب شده توان تحمل فشاری که از سنگینی کابل به جک منتقل می شود را داشته باشد.

از نظر نصب برروی سر هر دو از یک نوع تل استفاده میکنند که اغلب با فلزی که حالت فنری کمی داشته باشد و یا برای مدلهای ارزانتر از پلاستیکی با خصوصیت فنری استفاده میکنند. برای جلوگیری از آسیب رسانی به پوست سر و احتمال خراش به پوست سر به دلیل کشیده شدن هدفون یا سنگینی هدفون و استفاده طولانی مدت از هدفون معمولآ این قسمت را با فوم یا چرم و یا بالشتکی از جنس نرم در مقابل سر محافظت میکنند. معمولآ رابط بین این تل و درایورها یک دسته قابل تنظیم هست که با آن می توان ارتفاع درایورها را برای اشخاص مختلف تنظیم کرد که مدلهای متنوعی دارند.

درایورهای این دسته همیشه از نظر قرار گیری در قابی که امکان اتصال به دسته هدفون را داشته باشد و محافظی برای درایور از آسیب محیطی شود به دو دسته تقسیم می شوند:

1. Open: درایور طوری درون این محفظه قرار گرفته که از قسمت پشت به فضای بیرون از این محفظه روزنه ای داشته باشد که این روزنه که ممکن است یک توری از جنس پلاستیک یا فلز به قطر خود درایور بوده که Full Open خوانده میشود یا اینکه یک روزنه یا مجموعه ای از روزنه های کنار هم باشند که قطری مجموع این روزنه ها از نصف قطر درایور کمتر باشد که Semi Open خوانده میشود.

2. Close: بر خلاف انواع Open این انواع هیچ گونه حفره یا روزنه ای از سمت پشت درایور به خارج نداشته و فقط صدا از قسمت جلوی درایور خارج شده که مستقیمآ به گوش میرسد.

خصوصیات کیفیتی صدا:
1. Open: حرفه ای ترین صدا و شفافترین صداها فقط در این انواع هست به دلیل اینکه دیافراگم یا پرده درایور به راحتی در زمان حرکت به سمت جلو و عقب بدون اینکه تحت فشاری قرار گیرد جابجا شده و سرعت پاسخگویی سریع تری به دلیل آزادی هوای کنار درایور دارند.

در مقابل معایب این انواع بیشتر هستند که یکی از مهمترین آنها باز بودن پشت درایور به سمت فضای بیرونی هست که نتیجه آن نشت صدا درایور به محیط پیرامون هست که این اشکال کاربرد این نوع فول سایز را در جاههایی که نیاز به سکوت هست مثل Dead Room (اتاقی برای ضبط صدا) غیر قابل استفاده هست. و همچنین باز بودن قسمت پشت درایور خود عامل ورود گرد و غبار به داخل درایور هست که امکان تمیز کردن آن به هیچ عنوان توسط کاربر وجود نداشته و به مرور زمان باعث افت کیفیت شدید خواهد شد به خصوص در مکانهایی که رطوبت نسبی هوا بیشتر از حد معمول باشد مثل شهرهایی که هوای مرطوب دارند یا کنار سواحل. نگه داری از این دسته هدفونها کار مشکلی هست و نیاز به مراقبت شدید دارند این شرایط تا اندازه ای برای مدلهای Semi Open بهبود پیدا کرده اما همچنان معایب به قوت خودشان باقی هستند و کیفیت صدا هم به مقدار کمی افت خواهد داشت. اما نشتی صدا همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند چون صدا به خصوص فرکانسهای بالا برد بیشتری در هوای اطراف داشته و به دلیل کوتاه بودن طول موج آنها به راحتی از روزنه های ریز هم عبور کرده و اغلب همین اصوات در فاصله چند متری قابل شنیدن هستند. ساند استیج و Imaging دراین انواع نسبت به تمام هدفونهای دیگر در بالاترین حد خود بوده و یکه تاز این مباحث هستند.


2. Close: فقط قسمت جلوی درایور که مقابل گوش قرار گرفت باز بوده و برخلاف نمونه های Open این انواع هیچ گونه روزنه ای به سمت خارج نداشته به همین علت مسله نشتی صدا در این نوع بسیار کمتر بوده و قابل چشم پوشی هست از نظر کیفیت صدا اغلب صدای گرفته (خفه همراه با بم) دارند شفافیت لازم را نداشته و عدم شفافیت به دلیل بسته بودن پشت دیافراگم هست که دیافراگم قادر به عقب و جلو رفتن یک نواخت نبوده یا به طور ساده تر فشار جلو رفتن با فشار عقب رفتن دیافراگم با هم تناسب نداشته البته بعضی از شرکتها یک فیدبک هوایی از سمت پشتی به قسمت جلویی دیافراگم تعبیه کرده تا نتیجه مطلوبتری از نظر کیفی دریافت کنند. به نسبت مدلهای Open که Sounstage و Imaging خیلی خوبی داشتن چندین گام از آنها فاصله داشته و اغلب فاقد SoundStage مطلوب بوده و قابل مقایسه با انواع Open نبوده.


برداشتهای اشتباه:
مدلهای Close و Open از نظر مکانیکی هیچ تفاوتی غیر از باز بودن پشت درایور نداشته و از نظر کیفی اولویت با مدلهای Open هست که به ترتیب Full Open بعد از ان Semi Open و سپس Close خواهد بود.
مدلی به نام Semi Close وغیره وجود خارجی نداشته و هر دو مدل Close و Open از نظر آسیب شنوایی و راحتی گوش و استفاده طولانی مدت هیچ تفاوتی با هم نداشته و ندارند.
عنوان این پست به پیشنهاد دوست عزیز Shayan Arya بوده

فرمتهای مختلف صوتی:
به دلیل ترکیب بسیار پیچیده صدای موسیقی که تشکیل شده از انبوهی فرکانسهای متفاوت با سطوحی بسیار متفاوت ، ضبط یا ذخیره کردن این صدا همیشه با مشکلاتی بیشمار همراه بوده و خواهد بود.
در حال حاضر اغلب پلیرها به صورت دیجیتالی هستن که مزیتهای بیشماری نسبت به پلیرهای آنلوگ دارند اما یک اشکال عمده همیشه همراه آنها بوده که برای ضبط صدای سازهای موسیقی که تقریبآ اکثر آنها آنالوگ بوده نیاز مند یک مرحله تبدیل به دیجیتال هستند. مشکل از آنجا پیش آمده که در میان مسیر تبدیل صداهایی که به صورت آنالوگ بوده به داده های قابل ذخیره دیجیتالی مقدار زیادی از جزییات صدا بعد از تبدیل از بین رفته و قابل بازگشت هم نخواهد بود. در صورتیکه با بیشترین دقت ممکن این عملیات تبدیل انجام شود نتیجه نهایی حجم بسیار زیادی از داده ها خواهد بود که فضای زیادی برروی دستگاههای ذخیره مثل هارد دیسک و یا حافظه فلش پلیر به خود اختصاص داده و برای جبران این فضای از دست رفته به ناچار با استفاده از دو روش سعی در به دست آوردن کمترین حجم ممکن و به دست آوردن بهترین کیفیت ممکن دارند که نتیجه آن دو روش هست که یکی سخت افزاری و دیگری نرم افزاری خواهد بود.
در روش سخت افزاری به اینصورت عمل کرده که در زمان تبدیل داده های آنلوگ با سرعت کمتری از صداها نمونه برداری کرده و با دقت کمتری و در روش نرم افزاری برخلاف روش سخت افزاری دادهای آنالوگ با بالاترین کیفیت ممکن نمونه برداری شده اما توسط نرم افزار عملیات فشرده سازی و حذف و یا تضعیف بعضی از فرکانسها که به راحتی قابل شنیدن توسط انسانی با شنوایی متوسط نیستند ، صورت میگیرد.
معمولآ اولویت کارهای حرفه ای سخت افزاری بوده اما برای سیستمهای زیر سطح حرفه ای از روش نرم افزاری استفاده میشود.

به نرم افزارهای که این دسته عملیات گرفتن داده های دیجیتالی و تبدیل آنها را به داده های دیجیتالی اما با حجم کمتر میکنند Coder یا کد کننده گفته میشود و برای بازسازی مجدد همین داده های فشرده یا به عبارتی خارج کردن داده های اصلی از فایل فشرده شده نیازمند به برنامه مجزایی هست که Decoder خوانده میشود.

در حال حاضر اغلب نرم افزارها توانایی Coder و Decoder کردن را با هم دارند که به اصطلاح CODEC خوانده میشوند.

فرمتهای صوتی به دو دسته تقسیم بندی می شوند یکی آنهایی که در زمان تبدیل و باز تبدیل ، فایل صوتی بدون تغییر خواهد ماند و هیچ گونه حذفی عمدی جهت کاهش حجم فایل نهایی صورت نگرفته باشد و دیگری که توسط الگوریتمهای گاه نسبتآ پیچیده با حذف کردن بعضی از قسمتهای صدای اصلی آن را فشرده میکنند تا حجم فایل نهایی کم شده و در فضای ذخیره سازی بهینه سازی صورت گیرد و شما قادر خواهید بود تعداد تراک بیشتری برروی حافظه پلیر ذخیره کنید.

از مهمترین فرمتها یا به عبارتی روشهای فشرده سازی صوتی با بدون حذف از داده های صوتی (Lossless) می توان به:
1. WAV
2. FLAC
3. WMA
4. ALAC
5. TTA

پایه ای ترین فرمت مورد استفاده در تمام کارهای حرفه ای چیزی جزء فرمت WAV یا همان داده خام نمونه برداری شده اولیه نیست. این فرمت دقیقآ محتوی داده های ضبط شده هستند که بدون هیچ گونه فشرده سازی به صورت یک فایل قابل ذخیره و بازگشایی هستند.

یکی از دلایل عدم استقبال از فرمت WAV حجم بسیار زیاد آنها بوده و هست برای مثال یک تراک 4 دقیقه ای با فرمت استاندار 16/44.1 استریو حجمی معادل 40 مگابایت خواهد داشت. جهت فشرده کردن این حجم معمولآ با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری که هیچ گونه تغییری در فایل ایجاد نمی کنند عملیات فشرده سازی هم اضافه شده تا باعث کاهش حجم فایل شوند.
فرمت FLAC , WMA , ALAC , TTA همگی از این انواع بوده و تنها تفاوت اصلی آنها پشتیبانی از صدای چندکاناله و سرعت های مختلف نمونه برداری و همچنین حجم فایل نهایی هستند. البته فرمت های WAV هم غیر از کاهش حجم فایل سایر مزایا را داشته ولی در عمل بکار گرفته نمی شود. تقریبآ همگی با استفاده از الگوریتم های ZIP استفاده میکنند که نتیجه نهایی همان تراک 40 مگی چیزی بین 20 الی همون 40 مگ خواهد شد. و اختلاف این حجم صرفآ به نوع بالگوریتم برنامه فشرده ساز و تنوع صداهای تراک بر می گرده ، هر چه صداها پیچیده تر و با جزییات بیشتر باشند ، حجم بیشتر و هر چه صداهای ضبط شده آرام تر باشند حجم کمتر خواهد بود.

از بین تمامی این فرمتها محبوب ترین آنها FLAC بوده و بعضی از پلیرهای پرتابل قادر به اجرای تراکهای فشرده شده با این فرمت خواهند بود. و فرمت ALAC فرمت انحصاری شرکت اپل بوده و در حقیقت یک ورژن کپی شده FLAC هست که برروی پلیرهای اپل قابل اجرا هست. فرمت WMA کمتر مورد استقبال عمومی قرار گرفته و شاید این هم یکی از محصولاتی از طرف مایکروسافت باشد که چند وقت دیگر از رده خارج شود. البته فرمت Lossy این فرمت شناخته شده تر است. و فرمت TTA برروی اکثر پلیر پرتابل پیاده سازی نشده چون این فرمت تخصصی برای صدای بیش از 8 کاناله طراحی شده و مناسب میکس و مسترینگ در حد حرفه ای هست که هیچ گونه همخوانی با کاربرد ما که هدفون هست نداشته و ندارد چونکه مهمترین علت رد این فرمت این است که هدفون بیش از دوکانال نداشته و قابل پیاده سازی به معنای واقعی نیست.

نکته: WMA معرفی شده در این قسمت از نوع Lossless بوده که به اختصار نوشته شده.



و از مهمترین فرمتها یا به عبارتی روشهای فشرده سازی صوتی با حذف از داده های صوتی (Lossy) می توان به:
1. MP3
2. WMA
3. AAC
4. OGG
5. RA

اشاره کرد که محبوبترین آنها Mp3 بوده و آن هم به دلیل نسبت کیفیت صدا به حجم فایل ، در مقابل سایر فرمتها هست و دلیل دیگر آن امکان پیاده سازی آسان و ارزان Decoder آن هست که سهم خیلی مهمی در هزینه پلیر داشته که نتیجه آن فروش بیشتر این دسته پلیرها هست
مزیت اصلی این فرمت امکان انتخاب درجه فشرده سازی هست که شما قادر خواهید بود انتخابی از بین کیفیت یا حجم فایل نهایی ، داشته باشید. معمولآ اغلب پلیرهای امروزی به راحتی قادر به اجرای فایلهای مختلف فشرده شده با این فرمت هستند بدون اینکه نیازی به تنظیم و یا تبدیل مجدد باشد.

بعد از آن فرمت هر چند نه چندان همه گیر WMA هست که تقریبآ تمام خصوصیات فرمت MP3 را داشته اما به نسبت حجم بیشتر فایل در کیفیت مشابه به هر حال این فرمت هم توسط اکثر پلیرها قابل اجرا هست به دلیل شباهت روش Decoder آنها

فرمت AAC یکی از فرمتهای پیشرفت تر از دو دسته قبلی بوده که در مقابل همان حجم فایل مشابه کیفیت صدای به مراتب بهتری ارائه میکند و همچنین پشتیبانی از صداهای چند کاناله

شاید بتوان گفت OGG همان فرمت MP3 اما Open Source آن باشد به هر حال خیلی کم مورد استفاده قرار گرفته و بیشتر برای فشرده سازی در سرعتهای پایین نمونه برداری توسعه پیدا کرده و به هیچ عنوان در سطح حرفه ای حرفی برای گفتن ندارد همچون MP3.

iهر چند فرمت RA هم یکی از فرمتهای عمومی صوتی هست که کیفیت مطلوبی دارد اما بیشتر بهینه سازی برای شبکه در آن صورت گرفته و اغلب برای ارتباط با سرعت ناهماهنگ مورد استفاده قرار میگیرد. به هر حال گاهی اوقات پلیرها قادر به پشتیبانی از این فرمت بوده و از نظر کیفی چندان کیفیت قابل قبولی نسبت به سایرین ندارد.

انتخاب فرمتهای صوتی مناسب برای هدفون:
حال که تا اندازه ای با فرمت های مهم صوتی آشنا شدیم مسله اصلی که انتخاب یک فرمت صوتی و مناسب برای هدفون شخصی ما هست با توجه به تنوع بسیار زیاد فرمتها و تنوع تنظیمات این فرمتها که کیفیتی متفاوت با هم داشته انتخاب کردن کار بسیار مشکلی هست به هر حال هدف از انتخاب به دست آوردن بالاترین کیفیت توسط هدفون هست مثلآ هیچ زمان منطقی نخواهد بود که برای هدفونی ارزان قیمت یکی از فرمتهای حرفه ای و بسیار با کیفیت را انتخاب کنیم.
جدای بحث برسر نهایت کیفیت پخش هدفون و توانایی پلیر برای پخش یک فرمت خاص مسئله حجم فایل هم مطرح هست که معمولآ با بالا رفتن کیفیت ناخواسته حجم یک تراک صوتی به صورت سعودی افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد که گاه افزایش حجم بیش از دو یا سه برابر فایل ، صرفآ تفاوت کیفی بسیار اندکی داشته. برای کاربردهای متفاوت باید از فرمتهای متخصص آن استفاده کرد به طور مثال هیچ وقت تراک صوتی آموزش زبان احتیاجی به فرمت FLAC نداشته و حتی MP3 با سرعت بالا هم برای این کاربرد به صرفه نخواهد بود و تاثیری بر کیفیت صوت نخواهد داشت.

دسته بندی فرمتهای صوتی مناسب هدفون با رنج قیمت:
1. هدفونهای ارزان قیمت بین 20 الی 100 تومن:
بهترین فرمت برای این دسته هدفونها حداقل MP3 128K و حداکثر MP3 320K خواهد بود.

2. هدفونهای با قیمت 100 الی 300 تومن:
بهترین فرمت برای این دسته هدفونها حداقل MP3 320K و حداکثر FLAC 16/44 خواهد بود.

3. هدفونهای با قیمت 300 الی 800 تومن:
بهترین فرمت برای این دسته هدفونها حداقل FLAC 16/44و حداکثر FLAC 24/96 خواهد بود.

4. هدفونهای با قیمت 800 الی 4 تومن:
بهترین فرمت برای این دسته هدفونها حداقل FLAC 16/88 و حداکثر FLAC 24/192 خواهد بود.

5. هدفونهای با قیمت بیش 4 تومن:
متاسفانه هیچ هدفونی توی این رنج قیمت نداشتم و نمی دونم دقیقآ حداقل کیفیت مورد نیاز آنها چه فرمتی هست.


به هر حال توانایی هر هدفونی سبب انتخاب فرمت صوتی شده و فقط از دو فرمتی که بیشترین استفاده را داشته اند دسته بندی انجام شده و اینکه با تهیه تراک با کیفیت یک دسته بالاتر شما کیفیت صوتی بهتری خواهید شنید ولی نه آن مقداری که واقعی باشد یا به طور ساده تر اگر برای یک هدفون 100 تومنی به جای فرمت MP3 320K از فرمت FLAC 24/96 استفاده کنیم ، تمام کیفیت آن فرمت به گوش نخواهد رسید و آن هم به دلیل عدم پاسخ ضعیف هدفون هست.


انواع زیر گروههای فرمت FLAC:
این فرمت قابلیت پشتیبانی از صدای چند کاناله را دارد و همچنین همچون فرمت MP3 هم سرعت های مختلف نمونه برداری دارد که بر خلاف MP3 که فقط یک رقم بود در اینجا به صورت دو رقمی نمایش داده میشود که رقم اول معادل دقت نمونه برداری هست که معادل 16 یا 24 هست که این رقم بیانگر تعداد بیتهای دیجیتال شده سیگنال آنالوگ هست مثلآ 16 خوانده میشود 16 بیت و 24 معادل 24 بیت خواهد بود هر چه این رقم بزگتر بوده کیفیت تراک بهتر خواهد بود و در آینده نزدیک 32 بیت هم اضافه خواهد شد.
و رقم دوم که معمولآ با کارکتر " / " (خوانده میشود اسلش) از رقم اول جدا شده و در مقابل آن قرار میگیرد سرعت نمونه برداری هست دقیقآ مشابه MP3 و این رقمها معمولآ ثابت بود که همیشه یکی از این رقمها خواهد بود:
44.1 که به اختصار 44 نوشته شده و 88.2 که به اختصار 88 نوشته میشود و 96.4 که به اختصار 96 خوانده می شود و 192.8 که به اختصار 192 نوشته میشود.
البته FLAC 24/88 هم وجود داشته اما به دلیل عدم هماهنگی دقت و سرعت مورد استفاده قرار نمی گیرد.

نحوه تشخیص این فرمت بر اساس حجم تقریبآ آسان خواهد بود:
FLAC 16/44: حجم این تراکها حداقل 20 مگ الی 40 مگ بوده
FLAC 16/88: حجم این تراکها حداقل 40 مگ الی 80 مگ بوده
FLAC 24/96: حجم این تراکها حداقل 80 مگ الی 130 مگ بوده
FLAC 24/192: حجم این تراکها حداقل 130 مگ الی 270 مگ بوده

نکته: این دسته بندی فرض بر این بوده که تراک 4 دقیقه ای و استریو خواهد بود.
عنوان این پست به پیشنهاد دوست عزیز Shayan Arya بوده

هدفونهای مناسب کاربرد فیلم:

قبل از هر چیز باید مشخص کرد که این دسته هدفون باید چه خصوصیاتی داشته باشند تا در این زیر شاخه کاربردی قرار گیرند. و چرا کلمه فیلم برای نام گذاری این کاربرد استفاده شده؟
علت اصلی این نام گذاری به این خاطر بوده این انواع هدفون خواهند توانست صدای پخش شده سالن سینما را باز تولید کنند اما در عمل این اتفاق پیش نخواهد آمد به دلیل اینکه در سالن سینما چندین اسپیکر پرقدرت به طور همزمان و توان مشخص و در زوایای مختلف در حال پخش صدا هستند و شنونده ای که در وسط این محیط قرار گرفته تصوری صوتی فراتر از زمانی که با هدفون در همان سینما به صدا گوش میکند ، دارد. و هم اینکه به دلیل فضای بسیار بزرگ سالن سینما صدای پخش شده از اسپیکرها با تاخیر و همچنین افکت Reverb (نتیجه برخورد و بازگشت چند باره صدا به محیط اطراف)طبیعی به گوش خواهد رسید که در هنگام مسترینگ همان فیلم این افکتهای طبیعی که ناشی از محیط بوده دیگر وجود نخواهند داشت.
معمولآ در فیلم توجه زیادی به موسیقی صورت گرفته و موسیقی فیلم به عنوان ابزاری در جهت تکمیل حس بصری تماشاگر مورد استفاده قرار میگیرد و به همین خاطر اغلب لحظات فیلم بدون موسیقی سپری شده.

شنیدن صدای واضح Vocal اولویت اول یک هدفون مناسب فیلم خواهد بود چون در تمام طول فیلم صدای دیالوگ بازیگران شنیده خواهد شد و این طیف فرکانسی اگر به خوبی از جانب هدفون پخش نشود ما بدون وضوح کامل صدای بازیگر را خواهیم شنید. یکی از تکنیکهای صدا برداری فیلم فاصله محل قرار گیری میکروفون متناسب با شات دوربین هست که این مسله بسیار مهمی هست که ذهن شنونده از نظر صوتی هم مثل ذهن تصویری آن از نظر فضایی مطابق بر هم باشند ، به اینصورت تمام حواس شنونده ناخواسته محو تماشای فیلم گردد که این تنها چیزی خواهد بود که تهیه کنندگان فیلم آن را خواستار هستند و بابت بدست آوردن این حالت هزینه های بسیار سنگینی هم میکنند مثلآ برای ضبط سر صحنه از چندین میکروفون همزمان استفاده می کنند که به این وسیله سینما را هم به سر صحنه کشانده نه تنها یک شنونده این ترفندی هست که همچنان باعث لذتی از تماشای فیلم در سالن خواهد شد که تماشاگر جای دیگری تجربه نخواهد کرد.

با این توضیحاتی مختصر که داده شد چطور ما خواهیم توانست با یک هدفونی که درایورهای آن در فاصله چند سانتی متری گوش قرار گرفته صدای اسپیکرهای پرقدرت و ترکیبی سالن را دوباره بازسازی کنیم؟
هدفونی مختص این کار که موفق باشد ساخته نشده البته هدفونهای زیادی از طرف شرکتهای بزرگ سازنده تولید شده ولی چندان مورد استقبال قرار نگرفته و همچنان محصولاتی تک مدل به شمار میروند و از این نظر تنوع بسیار کمتری نسبت به هدفون مناسب موسیقی دارند.


دلایل عدم استقبال عمومی از هدفون برای تماشای فیلم:
عدم تطبیق موقعیت فضایی صدا و تصویر بوده مثلآ تصور کنید که در حال تماشای یک شات باز هستید که در دو سمت کناری شات دو بازیگر با فاصله 50 متری در حال صدا زدن هم باشند، حالا تصویر صوتی این شات به اینگونه خواهد بود که صدای دو نفر که نهایتآ از فاصله 20 سانتی از هم ایستاده اند.
علت این اتفاق عدم وجود ساند استیج مناسب این کاربرد هست ساند استیج یک هدفون معمولی معمولآ در حد چند سانتی متر خواهد بود اما ساند استیج اسپیکر سالن در حد چند ده متر خواهد بود که از این نظر به هیچ عنوان قابل مقایسه نخواهند بود.

Imagine بسیار ضعیف هدفون نسبت به اسپیکر در صحنه هایی که کارکترهای زیادی در حال همه همه یا سر و صدا باشند شما با هدفون قادر به دنبال کردن دیالوگهای یک بازیگر نخواهید بود در حالی که این مسله در اسپیکرهای سالن منتفی هست.

معمولآ هدفون برای استفاده فردی بوده پس تماشای فیلم هم به صورت فردی خواهد بود و فرد هم مایل به جا به جا شدن دارند ، خوب این مسله به ظاهر بی اهمیت به نظر یکی از مزایای هدفون در مقابل اسپیکر سالن سینما خواهد بود اما اشکال این حالت زمانی نمود پیدا خواهد کرد که شما از جلوی تلویزیون یا مانیتور زاویه و یا فاصله دید را تغییر دهید ، چه خواهید شنید؟ دقیقآ تمام صداها هم با شما جابجایی فضایی خواهند داشت در صورتیکه زاویه تصویر همانطور دست نخورده باقی مانده. یا به طور ساده تر اگر شما با هدفون با زاویه مایل (45 درجه) به مانیتور نگاه کنید صدای بازیگری که در سمت مقابل شات قرار گرفته از بیرون از صفحه مانیتور شنیده می شود شاید مثلآ از توی آشپزخانه خونه خودتون نه مانیتور.

معمولآ کابل کوتاه اکثر هدفونها آزاردهنده ترین قسمت فیزیکی یک تماشاگر فیلم هست و به همین خاطر شرکتهای سازنده اغلب از روشهای بی سیم جهت رهایی از این مشکل ناپسند کاربران استفاده میکنند که این خود اول راهی نا امید کننده برای بالا بردن کیفیت صدا هست و تمام مسله به این برگشته که پهنای باند اکثر دستگاههای پرتابل محدود بوده و ارسال با کیفیت بالا نیازمند پهنای باند بیشتری هست.

عدم پشتیبانی از صدای چند کاناله یکی از دلایل عمده رد هدفون موسیقی برای این کاربرد هست. ساخت اسپیکر چند کاناله یا چند ده کاناله به هیچ عنوان مسله مهمی نخواهد بود و فقط با یک Setup اولیه آماده استفاده خواهند شد اما برای هدفون اینطور نیست و علت اصلی این است که قرار دادن درایورهای مجزا به طوری که در یک محفظه کنار هم قرار گیرند که حداقل تداخل صوتی باهم داشته و بتوانند به خوبی پهنای باند مورد نظر را پخش کرده و توان مناسبی ارائه دهند کار بسیار مشکلی هست. سیستم شنوایی ما بسیار پیچیده تر از این هست که به راحتی با کنار هم گذاشتن چند درایور هر چند عالی به صدایی مشابه اسپیکر چند کاناله دست پیدا کنیم.

حس شنوایی یک انسان بدون اینکه آموزش کلاسی دیده باشه به راحتی موقعیت مکانی کوچکترین اصوات را کشف خواهد کرد و این کار را هم با دقت بسیار بالایی انجام میدهد و تقریبآ تمام این عملیات فقط توسط قسمت بیرونی گوش صورت گرفت حال فرض کنید هدفونی متشکل از چند درایور باعث فشار به لاله گوش شده و فورم طبیعی آن را به هم زده و در حال پخش صدا باشد شما صدایی خواهید شنید که از نظر مکانی بسیار گنگ بوده ولی اگر همین درایورها در فاصله 10 سانتی متری از گوش قرار گیرند شما غرق در فضای صوتی خواهید شد و این یکی از مسائل مهم هست که اکثر هدفونهای چند کاناله به خوبی قادر به باز تولید طبیعی موقعیت مکانی نخواهد بود.



خصوصیات اصلی ، مناسبترین هدفون مناسب کاربرد فیلم:
1. Imaging با دقت بسیار بالا:
هدفونی مناسب این کاربرد خواهد بود که Imaging بسیار با دقتی داشته باشد چون همیشه صحنه های مملو از سر و صدا در یک فیلم وجود خواهد داشت پس هدفونی که Imaging ضعیفی داشته باشد شما را سردر گم شنیدن دیالوگهای نا مفهوم و محسور شده خواهد کرد.

2. Sounstage خوب:
Sounstage کاملآ وابسته به فاصله شما از صفحه نمایش و همچنین بزرگی صفحه نمایش دارد. مثلآ در صورتیکه شما از صفحه نمایش 21 اینچ استفاده میکنید و فاصله شما تا صفحه نمایش 50 سانتی متر باشد ، هدفونی مناسبتر خواهد بود که Soundstage آن حداقل 10 سانتی متر باشد و در صورتیکه از صفحه نمایش 54 اینچ و با فاصله 2 متری استفاده میکنید باز هم همین هدفون مناسب خواهد بود.

در حقیقت Soundstage هدفون مناسب کاربرد فیلم باید حداقل مساوی تصویر ظاهر شده در ذهن شما باشد و نه خیلی بیشتر و نه خیلی کمتر و در صورتیکه از این حد فراتر رفت بهتر است که فاصله خودتان را طوری تنظیم کنید که تصویر و صدا با هم در تطابق کامل قرار گیرند.


3. کابل سبک و ترجیحآ هدفون بی سیم:
هیچ چیزی لذت بخش تر از آزادی حرکت در هنگام تماشای فیلم نخواهد بود پس اولویت اول هدفون مناسب کاربرد فیلم هدفونهای دسته بی سیم هستند و در نقطه مقابل هدفونهای با سیم قرار دارند که از نظر کیفیت صدا بسیار بهتر از نمونه های بی سیم هستند.
عنوان این پست به پیشنهاد دوست عزیز a.z.p.z بوده

روشهای حرفه ای تست هدفون های حرفه ای توسط یک Audiophile:
Audiophile چه کسانی هستند:

در واقع Audiophile به اشخاصی گفته می شود که بسیار علاقه مند به صدا و تجهیزات یا ابزارهای صوتی بوده و همیشه تمایل به بحث و بررسی کردن انواع آن داشته به طوری که ممکن است برای یک ابزار ساده به راحتی یک کتابچه توضیحات در باره مزایا و معایب و مقایسه آن ابزار با سایر ابزارهای تولید شده در زمان قبل تا به امروز و حتی آینده نمایند.
Audiophile ها افرادی بسیار بسیار باهوش بوده و از حافظه خیلی خوبی برخوردار هستند به دلیل نکات بسیار ریزی که از هر ابزار کشف و ضبط میکنند حتمآ یا لزوما باید اینگونه باشند. بسیار فکر بازی داشته و همیشه تمایل به امتحان کردن وسایل جدید داشته و از هیچ ریسکی هم در قبال احتمال آسیب جدی به وسیله مورد تست ، ترس نخواهند داشت. البته این مسله مطمئنن با توجه به خوش فکری آنها متمایز از کارهای ناشیانه ای خواهد بود که یک آماتور قصد انجام آن را دارد.

این افراد اغلب در تمام زمینه های یا به عبارتی در تمام تکنولوژی های مورد استفاده در یک ابزار ، تخصصی هر چند پایه داشته و همیشه در حال به روز کردن اطلاعات خود هستند.
البته این حالت لبه ای تیزی از حالت سلامتی ذهن و بیماری ذهن فرد خواهد بود که تمایز آن به سختی صورت می پذیرد.

بر خلاف نظر عمومی این افراد اغلب جوان بوده و همیشه در تکاپوی رو کردن معلوماتی که دیگران به آن بی توجه بودند. مشاوره گرفتن از آنها کاری مساوی اشتباه محض خواهد بود چون یک Audiophile واقعی شخص ایده الیست هست و هیچ چیز ارضاء کننده تر از چیزی که ساخته هم نشده برای او نیست. به هر حال جدای از این تفکر این دسته افراد قوه تحلیل بسیار قوی داشته و در عرض چند ثانیه قادر هستند شرح مطلبی بلند از مزایا و معایب یک ابزار خاص برای شما آماده کنند که از همه بیشتر شما محو در نوع نگاه تیز بینانه و دقیق این افراد خواهید شد تا نتیجه ارائه شده توسط او.

بهترینی برای آنها وجود مادی نداشته و همیشه با دید واقعی به ابزار نگاه کرده نه دید منفی نه دید خوش بینانه ، دیدی که حاکی از منطق و دلیل خواهد بود و اثبات این دیدگاه هم برای او کاری بسیار ساده مگر اینکه شما تمام پایه و اساس موضوع را به شکلی عوض کنید تا بتوانید در دیدگاه یا نظر او تغییری ایجاد نماید پس بسیار لجباز هستند و این عادتی برای آنها به شمار میرود و این عادت یک ابزار برای تحقیق بیشتر آنها بوده که در حین تحقیق کردن مطمئنن جدای از جوابهایی که برای شما آماده خواهند به معلومات نه چندان محدود خود انبوهی اضافه خواهند کرد.


اختلاف هدفونهای حرفه ای با Audiophile:
هدفون حرفه ای با هدفون Audiophile تفاوت ظاهری نداشته یا شاید بتوان گفت که اصلآ هدفون Audiophile ساخته نشده و این حربه ای از جانب شرکتهای تولید کننده هست که آماتورهای Audiophile را جذب محصولات خود نماید.

در حقیقت هدفونهای گران قیمتی که از هر نظر کیفیت برتری داشته باشند جزو هدفونهای Audiophile ها خواهند بود فراموش نکنیم که ممکنه هدفونی با قیمت بسیار پایین هم از این انواع باشد چون خصوصیات صوتی آنها همانگونه هست که مورد پسند Audiophile ها هست.

اغلب هدفونهایی مناسب Audiophile ها خواهد بود که بیشترین امکان ارتقاء سخت افزاری را داشته باشند. به طور مثال یکی از گزینه های قابل توجه Audiophile ها کابل جداشونده هدفون هست که آنها را از دردسر تعویض همراه با احتمال آسیب جدی به هدفون رها خواهد کرد.

Audiophile ها تمایل به استفاده از هر آنچه دارند در جهت بدست آوردن کیفیت بالاتر هدفون دریغ نخواهند کرد. گاه ممکن هست هدفون حرفه ای که قیمتی معادل 1 میلیون داشته باشه با اعمال این تغییرات هزینه صرف شده آن به دو یا سه برابر رسیده.
Audiophile ها مجذوب صدایی شفاف و خالص هستند و برای بدست آوردن آن صدا از بهترین و در دسترس ترین آبزارها استفاده میکنند.

ابزار و تجهیزات Audiophile ها جهت تست هدفون:
معمولآ داشتن آزمایشگاهی مجهز همیشه ممکن نیست اما Audiophile ها حداقل تجهیزات سنجش را دارند که با آن خواهند توانست آزمایشهای مختلف خود را مرحله به مرحله مورد سنجش قرار دهند هر چند هدفون علم تک تخصصی نبوده اما Audiophile ها آشنایی قابل توجه ای به تخصص های ساخت یک هدفون داشته و همین آشنایی باعث راه حل ارتقاء کیفیت صدای هدفون خواهد شد.
با توجه به هزینه سنگین لوازم و تجهیزات تست آکوستیک معمولآ این لوازم را در اختیار نداشته و در صورت نیاز از آزمایشگاههای متخصص استفاده خواهند کرد.
صرفآ مهمترین وسائلی را که بیشترین نیاز را به آنها داشته خریداری کرده تا همیشه در دسترس باشند.


روشهای تست هدفون توسط یک Audiophile:
بر خلاف نظر عمومی فقط مرحله آخر جمع بندی آمار بدست آمده از یک هدفون توسط Audiophile انجام شده و تمام سنجش های صوتی بر اساس نتایج دستگاههای سنجش خواهد بود.
برای به دست آوردن پاسخ فرکانس یک هدفون از طیف نگار استفاده خواهند کرد. که خود روشهای مختلف تست موسیقی را شامل میشود که اغلب مزایا و معایب خاص خود را داشته که خارج از بحث ما هست.
به دست آوردن پهنای باند هدفون هم توسط مولد تون خالص سینوسی به صورت دقیق قابل اندازه گیری هست و برای این کار از ابزاری به نام فانکشن جنراتور استفاده میکنند البته نه از نوع AF که برای کاربرد صوتی ساخته شده بلکه از نوع RF که فرکانس بالاتر هم تولید می کند.
برای سنجش توان هدفون از ولتمتر با دقت بالا و یا اسیلوسکپ استفاده میکنند و همنیطور برای تغییرات امپدانس هدفون.
برای به دست آوردن میزان اعوجاج با استفاده از میکروفون حساس و یک دستگاه طیف نگار خواهند توانست به خوبی تمام فرکانسهای مختلف هدفون را از نظر اعوجاج بررسی کرده البته این تست آکوستیک همیشه در دسترس نیست و اغلب از ترفندهایی که در آزمایشگاههای پیشرفته مورد استفاده قرار گرفته قادر به محاسبه اعوجاج هدفون بوده.

این مراحل فقط خلاصه ای از مراحل اصلی سنجش یک هدفون بود که هر کدان از این مراحل بیش از نیم ساعت زمان نیاز دارد.
اما تست نهایی که توسط حس شنوایی خود Audiophile انجام خواهد شد به این قرار هست که نیازمند به بهترین سورس جهت تست شنیداری هدفون خواهند بود و برای سورس معمولآ از پلیر CD و یک آمپ با توان مناسب استفاده خواهند کرد.
معمولآ تراکهای مختلف صوتی را گوش داده و با دقت به تک تک صداهای تولید شده توسط سازها دفت کرده تا همه بدون ایرادی از نظر صوتی باشند به دلیل متفاوت بودن فرکانسهای مختلف تولید شده در سبکهای مختلف ، انها از چندین سبک موسیقی که آشنایی بیشتری با نوع صدای آنها داشته جهت تست استفاده می کنند و در حقیقت شخص Audiophile اول به دنبال ضعف های صوتی بوده و سپس به دنبال برتری های صوتی یک هدفون نسبت به تمام هدفونهایی که تا به حال صدای آنها را تجربه کرده خواهد بود. و این تست چندین بار تکرار خواهد شد تا نتیجه گیری همراه با خطای کمتری باشد.

به دلیل اینکه مرجعی رسمی و استاندارد برای شفافیت و کیفیت صدا وجود ندارد معمولآ نظراتی که داده میشه به عنوان نظر شخصی در نظر گرفته خواهد شد اما نه اینکه اتفاق نظری بین همه وجود نداشته باشد.
معمولآ برای بیان حس شنیداری خود از صدای هدفون از اصطلاحاتی استفاده میکنند که به این صورت بتوانند مفهوم صوتی را برای خواننده یا شنونده توضیحات خود ، به تصویری واضح بدل کنند خوشبختانه این اصطلاحات هر چند محدود بوده اما توضیحات مشخصی داشته و اتفاق نظر هم بین همه در باره معنی آنها وجود داشته.

معمولآ ریویوی یک هدفون خاص توسط Audiophile ها پر از این اصطلاحات بوده و برای درک بهتر ما نیازمند به دانستن معنی هر اصطلاح خواهیم بود. به هر حال تمام سنجش های صوتی توسط Audiophile احتمالآ %100 دقت لازم را نداشته باشند اما در کل قابل قبول هست ولی ملاک انتخاب برای هر کسی نخواهد بود چون حس شنوایی یک انسان روزانه در حال تغییر هست و سلیقه های صوتی هم متفاوت. هر چند Audiophile ها اغلب به دور از سلیقه های دخالت داده شده شخصی نتیجه کیفیت صوتی یک هدفون را بررسی کرده.
نوان این پست به پیشنهاد دوست عزیز a.z.p.z بوده
همه چیز درباره Soundstage:

از جمله خصوصیتی که در اسپیکرها به صورت عمومی وجود داشته اما در هدفون به سختی تجربه خواهد شد. مفهموی تجربی و علمی که اثبات آن راحت نبوده.

قبل از توضیح Soundstage باید خصوصیت اصلی صدا و انواع تکنیکهای ضبط صدا توضیح داده بشه.
برای صدا برداری کردن از یک محیط یا صحنه و یا شئی تکنیکهای متفاوتی استفاده میشه که هرکدام نیازمند تجهیزات بسیار متفاوتی خواهند بود مثلآ برای کاربرد ما که موسیقی هست از تمام تکنیکهای ضبط استفاده میشود ولی همیشه با هم مورد استفاده قرار نمی گیرند.
مثلآ برای ضبط صدای یک ارکستر از یک چیدمان و برای ضبط صدای یک کنسرتو از یک نوع چیدمان و برای ضبط صدای یک ساز تک از یک چیدمان استفاده میشود.
به نوعی خلاقیت حرف اول را در این قسمت می زنه دقیقآ مثل ضبط تصویر(فیلم بردای) که دوربین همان هست و سوژه همان اما فیلمبردارها با کمی زاویه و شات متفاوت در پی خلق اثری جاودانه و متفاوت هستند. اما بدون قانون نبوده و قوائد بسیار سختی هم باید رعایت شود مثلآ در یک فضایی باز یک نوع تنظیمات باید اعمال شود و در فضای بسته یک نوع تعریف شده دیگر یا اینکه برای فلان ساز باید این تنظیمات اعمال شود و . . .
شاید به نظر بسیار ساده آید فقط یک میکروفون و یک دستگاه ضبط و دگمه REC و دگمه STOP ، اما بسیار فراتر از این سادگی فشار یک انگشت هست جایی ما قرار داریم که غیر از زمان و فضا باید مراقب سطوح هم باشیم.

صدابردای و ضبط صدا و طراح صدا و مهندسی صدا فقط چند تا از مهمترین رشته های این مقوله هستند که:
صدابردای: اشراف به تکنیکهای بهینه برای به دست آوردن بیشیه کیفیت صوتی و متناسب با خواست طراح صدا داشته
ضبط صدا: اشراف کامل و دقیق برای به ثبت رسانده بهترین کیفیت و متناسب با در خواست مهندسی صدا داشته
طراح صدا: اشراف کامل به جنبه صوتی یک فضا داشته و اعمال تغیرات به در خواست کارگردان صوتی
مهندسی صدا: اشاف کامل به تمامی مراحل ضبط صدا داشته و اعمال تغیرات به درخواست گارگردان صوتی
گارگردان صوتی: اشراف کلی به تمام مراحل صدابردای و ضبط صدا داشته و مدیریت تمامی این مراحل به عهده اوست و بنا به درخواست تغییرات را اعمال می کند که این درخواست ممکنه از سمت یک کارگردان سینمایی و یا یک گارگردان تاتر و یا یک گارگردان موسیقی اجرای زنده و یا یک گارگردان موسیقی و یا . . . باشه.

خلاصه گفتن همین وظایف مشکل بود اما در حقیقت تک تک این وظایف در کارهای حرفه ای به عهده گروهی چند نفره هست و در کارهای که جنبه مادی مهمتر هست تمام این وظایف را به عهد صدابردار قرار میدهند و در این دسته کارها اغلب کیفیت بسیار پایین بوده و در آن کار خاص نیازی به صدا برداری حرفه ای نبود مثلآ صدابردای از یک تله تاتر محلی و یا یک مستند آماتوری اما هیچ وقت صدابردار تنها برای موسیقی استفاده نمی شود مگر اینکه منتظر یک فاجعه تاریخی برای کار باشیم.
معمولآ برای موسیقی باید با موسیقی حداقل آشنایی را داشت که متاسفانه اغلب صدابردارهای نیمه حرفه ای از این آموزش بهره کافی را نبرده و بدون توجه نوع ملودی و ریتم صدابرداری را انجام می دهند که کاری اشتباه هست البته قانون نا نوشته یا به عبارتی تجربی در این قسمت بسیار وجود داشته و روز به روز هم به آن اضافه می شود.

مثلآ برای صدابرای از درامی که داره با ریتم ریت بالا اجرا میکنه یک فاصله خاص برای میکروفن در نظر گرفته بشه که توی اون زاویه هم فرکانسهای پایین و هم فرکانسهای بالا به راحتی گرفته بشه و چیزی از دست نره یک اشتباه غیر قابل برگشت هست البته برای سبکهایی که تمایل به اجرای ریتم ریت متفاوت دارند نیاز به رعایت کردن فاصله میانگین که بستگی به شدت و نوع صدای ساز داره باید در نظر گرفته بشه.

فضای محل صدابردای یکی از گزینه های بسیار مهم هست اگه توی فضای باز صدابردای انجام شود ما نیازمند یک سری تجهیزات خاص هستیم و در یک محیط سالنی به یک نوع تجهیزات خاص دیگه و در محیط بسته دد روم یک سری تجهزات خاص پس برای هر شرایط ما ابزاری متفاوت در اختیار داریم مثلآ هیچ وقت از میکروفن فضای باز توی دد روم نمی تونیم استفاده کنیم و برعکس.

زاویه صدابردای یکی از نکات اصلی و مهم به خصوص در مورد همین بحث ما که Sounstage هست ، خواهد بود.
روشهای مختلف و انواع محیطها و انواع سوژه های باعث می شوند که صدابردار زاویه صدابردای متناسب با آن را انتخاب کند البته ممکن است بنا به دخالت یا هدف کلی زاویه ای خاص عمدی اعمال شود.
برای صدابرداری تک کاناله یا مونو زاویه چندان به معنای واقعی مهم نیست و بیشتر جهت دریافت بهترین کیفیت صدا در نظر گرفته خواهد شد اما برای دو کانال به بالا و با افزایش تعداد کانالها هم Setup بسیار مشکل تر خواهد شد و هم اینکه انتخاب زاویه مناسب چون معمولآ صداربردار فضای کافی برای کاشت میکروفون نداشته و این مسله برای سوژه های متحرک واقعآ به چالش کشنده ابتکار صدابردار خواهد شد.
اینجاست که صدابردار در تلاش برای دریافت صدایی از محیط سه بعدی به دو یا چند کانال تک بعدی مجزا خواهد بود و کار در جایی به اوج سختی خود رسیده صدابردای از یک سوژه واحد نباشه مثل یک ارکستر موسیقی

در صورتیکه صدایی که از سوژه با فاصله 30 سانتی متری از میکروفون ، ضبط شده گوش کنید ، شما صدای سوژه را با همان فاصله تجسم خواهید کرد. ولی در عمل این اتفاق به درستی نخواهد افتاد چون فاصله ما با اسپیکر دقیقآ مساوی با همان فاصله میکروفن تا سوژه در هنگام ضبط نیست و با بیشتر شدن فاصله ما نسبت به اسپیکر ما صدا را از فاصله دورتری تجسم خواهید کرد. اما اگر فاصله ما از اسپیکر کمتر از 30 سانتی متری مثال ما بود چه اتفاقی خواهد افتاد؟

اینجاست که هدفون که اصل کاربرد ما هست درچار مشکل خواهد شد چون فاصله درایور هدفون تا گوش بسیار کمتر از حداقل فاصله کاشت میکروفون حتی در هنگام ضبط صدا از سوژهای نزدیک( بیش از 20 سانتی متر) هست.
اگر صدای ضبط شده به صورت مونو یا تک کاناله باشد که ما صدایی را خواهیم تجسم کرد که از مرکز فاصله بین دو درایور هدفون شنیده خواهد شد یا به عبارت ساده تر صدا دقیقآ از وسط سر شنیده می شود و ما با گوش دادن به این صدا هیچ نوع تجسمی از فاصله منبع صدا تا میکروفون در هنگام ضبط نخواهیم داشت.
اما اگر صدا به صورت استریو ضبط شده باشد و ما با هدفون به آن صدا گوش کنیم باز هم به خوبی قادر به تجسم فاصله صدای ضبط شده نخواهیم بود البته این اتفاق در تمام زوایای 180 درجه جلوی میکروفون متفاوت هست مثلآ اگر صدا دقیقآ با زاویه قائم (از روبرو) و به صورت استریو ضبط شود هنگام پخش ما صدایی مثل حالت مونو خواهیم شنید اما هر چه به طرفین زاویه تغییر کند ما قادر به درک بهتر فاصله خواهیم بود. چرا؟
یکی از دلایل اصلی آن خود داریور هدفون هست که به دلیل عدم هماهنگی از هر نظر (پاسخ فرکانسی ، فاصله با گوش ، تغییرات امپدانس ، تغییرات مغناطیس درایور ، . . ) باعث بوجود آمدن این حالت شده اغلب هدفونها زمانی که صدا از طرفین ضبط شده باشد نیازی چندانی به همانگی بین درایورها ندارند چون یک داریور صدای اصلی و درایور دوم همان صدا اما با سطح بسیار کمتری را پخش میکند. در هدفونهایی که از سیستم چند درایوری استفاده میکنند به دلیل بکار گیری Crossover اختلاف فاز ناخواسته ای در فرکانسهای مختلف ایجاد میکنند که این خود به نوعی یکی از دلایل اصلی کم شدن قابلیت درک فاصله توسط شنونده با هدفون خواهد شد.
حس شنوایی یک انسان به دو صورت قادر به تشخیص فاصله منبع صدا خواهد یکی از روی تاخیر دریافت صدا توسط دو گوش که این تاخیر اغلب در حد چند هزارم ثانیه بوده و دیگری اختلاف فاز که در واقع اختلاف زمانی بسیار کم دو فرکانس با هم هست که این زمان کمتر از یک سیکل از همان فرکانس هست مثلآ زمان این اختلاف فاز برای فرکانس 20 هرتز کمتر 50 میلی ثانیه و برای 20 هزار هرتز کمتر 50 میکروثانیه خواهد بود.
با توجه به دقت بالای تحلیل صدا توسط مغز باید از درایوری برای هدفون استفاده شود که از هر نظر با هم همانگ بود و کوچکترین ناهماهنگی با هم نداشته باشند.
اغلب هدفونهای حال حاظر با دقت مطلوبی با هم هماهنگ هستند اما نه برای تمام خصوصیات یک درایور ایدال بلکه در حد قابل قبول. به هر حال دو درایور با هم ساخته نمی شوند و هر درایور دارای خصوصیات منحصر به فرد خود خواهد بود ولی شرکتهای سازنده سخت در تلاش برای ساخت یک زوج درایور کاملآ مشابه هستند که البته اگر ساخته شود قیمت چند صد میلیونی خواهد داشت.

تا این جا ما توانستیم تا حدودی فاصله صدا را از طریق گوش دادن به هدفون تشخیص بدیم اما مسئله برای زمانی که صداهای متفاوت مثل موسیقی که با هم تولید میشوند بسیار متفاوت خواهد بود شما ممکن است به سختی قادر به تفکیک صداها از هم باشید حالا فاصله بماند.
هر چه درایورها هماهنگتر باشند ما بیشتر قادر به تفکیک صداها از هم بوده که به اصطلاح Imaging شناخته می شود و هر چه این هماهنگی بیشتر شود ما قادر به درک فاصله صداهای مختلف از هم هستیم یا به عبارتی ساده تر :
Imaging عبارت است از قدرت تفکیک صداهای مختلف از هم توسط درایور(نه شنونده) و Soundstage گستردگی این فضا.

با این توضیح هرچه شنونده قادر به تجسم اختلاف فاصله بیشتری از نزدیکترین فاصله که معمولآ نقطه 0 (همان مرکز فرضی دو درایور هدفون) به بیشترین فاصله قابل شنیدن کند آن هدفون Soundstage گسترده تری خواهد داشت و برای اندازه گیری آن چون کمیت برداری هست ما از سانتی متر استفاده میکنیم. برای گفتن فاصله صدا از سمت کنار درایور از کلمه "عرض" و برای توضیح فاصله نسبت به جلو از "طول" و یا "عمق" استفاده میکنیم.
هر چند این مقیاس به سمت پشت و بالا و پایین هم قابل توضیح هست اما عملآ به کار گرفته نمی شود چون معمولآ میکروفون ها را هنگام ضبط پشت سر یا بالاسر یا زیر دست نوازنده یا خواننده قرار نمی دهند. هر چند اگر این کلمات بکار گرفته شود صرفآ جهت توضیح کستردگی فضای بازسازی شده ذهن شنونده توسط صدای هدفون هست.

برای اندازه گیری دقیق Soundstage معمولآ از تراکهایی استفاده میشود که قاصله میکروفون تا سوژه زیاد باشد مثل یک اجرای Live نه یک خواننده که میکروفن با فاصله 15 سانتی متر آن باشد.
اگر اطلاع دقیقی از فاصله میکروفون تا سوژه ندارید بهترین کار استفاده از تراکهای مخصوص تست صوتی هست که اغلب برای Setup اسپیکر بکار گرفته می شود.

Soundstage در هدفونها:

1. هدفونهای ارزان قیمت 20 الی 100 تومن: این گروه معمولآ Imaging متوسط داشته و Soundstage آنها به عرض 10 سانتی متر و عمق 15 سانتی متر هست.

2. هدفونهای با قیمت 100 الی 300 تومن: این گروه معمولآ Imaging بهتری نسبت به دسته قبل داشته و Soundstage آنها به عرض 20 سانتی متر و عمق 30 سانتی متر هست.

3. هدفونهای با قیمت 300 الی 800 تومن: این گروه معمولآ Imaging خوبی نسبت به دسته قبل داشته و Soundstage آنها به عرض 30 سانتی متر و عمق 60 سانتی متر هست.

4. هدفونهای با قیمت 800 الی 4 تومن: این گروه معمولآ Imaging خیلی بهتری نسبت به دسته قبل داشته و Soundstage آنها به عرض 30 سانتی متر و عمق 70 سانتی متر هست.

5. هدفونهای با قیمت بیش 4 تومن: متاسفانه به شخصه تست نکردم اما طبق اطلاعاتی که دارم:
این گروه معمولآ Imaging بسیار بهتری نسبت به دسته قبل داشته و Soundstage آنها به عرض 40 سانتی متر و عمق 80 سانتی متر هست.


البته در لیست بالا هدفونهایی قرار دارند که Soundstage بسیار گسترده ای دارند که هدف چون عنوان میانگین گستردگی Soundstage بود از اضافه کردن آنها اجتناب شد مثلآ:
Audio-Technica ATH-M50 دارای Soundstage به طول 1 متر و عرض 50 سانتی متر
Sennhiesier HD650 دارای Soundstage به طول 1 متر و عرض 70 سانتی متر
Sennhiesier HD800 دارای Soundstage به طول بیش از 4 متر و عرض بیش از 4 متر
Ultrasone Edition 10 دارای Soundstage به طول بیش از 5 متر و عرض بیش از 5 متر
معایب هدفون:

فیزیکی: درسته که هدفون نسبت به اسپیکرها ابعاد کوچکتری داره اما برخلاف اسپیکرها باید برروی گوش کاربر نصب شود که در اغلب موارد این کار برخلاف طبیعت ما بوده و اغلب کاربران به همین دلیل دچار ناراحتی های متفاوتی شده که دلیل مشخصی هم نداره. برای استفاده در محیطهای متفاوت هر چند مناسب تر از اسپیکر بوده ولی به نوعی رقیبی جدی برای اسپیکر هست.
هرچند که همچون اسپیکر آزادی عمل را از کاربر به نوعی گرفته ولی برای حل این مشکل مدلهای بیسیم طراحی و ساخته شده تا این مشکل به نوعی برطرف شود. به دلیل تنوع فیزیکی در محیطها و شرایطی قابل استفاده هست که به هیچ عنوان نمی شود از اسپیکر استفاده کرد.
سبکی وزن به کمی 3 گرم الی 300 گرم انتخاب متفاوت و متنوعی در اختیار کاربر قرار می گیرد که در مقابل اسپیکر که حداقل 300 گرم تا 300 کیلوگرم یک ابزار بسیار سبک وزن به شما خواهد آمد. هر چند اغلب اسپیکرهای مناسب کاربرد عمومی بیش از 1 کیلو گرم وزن دارند.

به دلیل کوچکی حمل و نقل آنها اغلب بسیار آسان بوده و نیازمند رعایت نکات خاصی نیست در حالیکه برای جابجایی اسپکر باید یک لیست بلندی از نکات مهم رعایت شود و هر چه وزن اسپیکر سنگین تر شود نکات بیشتری باید رعایت کرد و اینکه اغلب اسپیکرهای حرفه ای و فوق حرفه ای وزن بسیار زیادی دارند بیش از 20 کیلوگرم که هنگام جابجایی به دلیل حساسیت و فشار زیادی که به بدنه اسپیکر وارد می شود ، باید با احتیاط اینکار انجام شود که آسیبی هر چند کوچک به اسپیکر وارد نشود.

اغلب هدفونها بدلیل تماس مستقیم با پوست نیاز به نظافت و سرویس دارند که با توجه به کوچکی هدفون کاری بسیار مشکل برای یک آماتور خواهد بود و اغلب انجام هم نمی شود. در هدفونهای حرفه ای تر معمولآ قطعات در تماس با پوست قابل جدا شدن برای سرویس و یا تعویض هستند که اغلب این قطعات فقط از جانب همان برند هدفون قابل تهیه هستند و اغلب برندها سازنده هدفون هیچ تمایلی به ساخت نمونه مشابه هدفون برندهای دیگر نداشته و این مسئله برای کاربر تعویض قطعات جانبی را دچا مشکل می کنه و کاربر مجبور خواهد شد از همان شرکت فقط قطعه جانبی تهیه کند و این در حالی هست که اکثر هدفونها از نظر قطعات قابل تعویض تفاوت چندان زیادی با هم ندارند.
اسپیکرها هر چند در تماس با انسان نیستند اما به هر حال در کنار انسان هستند و هر سالی نیاز به سرویس خواهند داشت که به شرایط نگهداری از اسپیکر دارد که ممکن است این زمان به چندین سال رسیده و نیازی به سرویس دوره ای نباشه.
مهمترین و دردسرساز ترین قسمت هدفون کابل آن هست که همیشه در کنار بدن کاربر هست و چون کاربر از قابلیت پرتابل هدفون هم استفاده می کند این کابل همیشه به اشیاء کنار کاربر برخورد میکنه و دچار آسیب فیزیکی نا خواسته خواهد شد تا جایی که اتفاق غیر قابل تصوری نیست که کابل هدفون کاملآ بریده شود البته کابلهای هدفون ها معمولآ طولی معادل 100 الی 120 سانتی متر بیشتر ندارند و این بهترین اندازه مناسب برای کاربری هست که قصد استفاده پرتابل از هدفون را داشته باشد هر چند طول کابل هدفونها چیزی در حدود 70 سانت الی 10 متر خواهد بود که کابلهای با متراژ بالاتر معمولآ کابل را با روکش به مراتب زخیم تری محافظت می کنند که خود باعث سنگینی کابل خواهد شد که تا اندازه ای این سنگینی به هدفون و کاربر منتقل خواهد شد. یک کابل با کیفیت چند سال با رعایت کردن نکات مهم نگهداری از کابلهای با روکش پلاستیکی قابل استفاده خواهد بود ولی کابلهای ارزان قیمت معمولآ در مدت کمتر از یک سال دچار قطعی اتصال شده و قابل استفاده نخواهند بود در حالیکه یک کابل اسپیکر حتی اگر از انواع ارزان قیمت باشه به راحتی چند سال دوام خواهد آورد به طوری که کابلهای فوق حرفه ای تضمین سلامت کابل را برای چند صد سال می کنند.

معمولآ دو نوع فیش اتصال برای هدفونها در نظر گرفته می شود که برای استفاده پرتابل از فیش استریو 3.5 میلیمتری و برای استفاده حرفه ای از فیش 6.35 میلیمتری و برای کابردهای فوق حرفه ای از فیش های XLR استفاده میشود. تنوع اتصال کاربرد هدفون را کمی دچار محدودیت می کند مثلآ برای اتصال هدفون با فیش بزرگتر باید از تبدیل استفاده کرد که خود معایبی دارد. در حالیکه در اسپیکرها معمولآ ارتباط با کانکتورهای صنعتی و استاندارد صنعتی انجام میشه.


صوتی:
مهمترین ایراد صوتی اغلب هدفونها Soudsatge بسیار محدود آنهاست به طوریکه از بین تعداد انبوه مدلهای تولید شده فقط تعداد بسیار محدودی Soudsatge مناسب را دارند. و اغلب هدفونها Imaging خوبی نداشته و به خوبی شما قادر به تفکیک صداها از هم نخواهید بود که این خود دلایل زیادی داره ولی مهمترینش نوع رکورد صدا و فرم هدفون هست که همیشه مانعی به نام سر در مسیر ترکیب صداهای مشترک دو درایور چپ و راست هست و . . .

هر چند درایور درون هدفون بسیار کوچک هست به قطری در حدود 3 میلیمتر الی 5 سانتی متر ولی بسیار حساس به ضربه بوده و به راحتی آسیب غیر قابل برگشت به هدفون وارد می شود به طوری که اغلب در هدفونهای ارزان قیمت افتادن هدفون از فاصله 30 سانتی متری مساوی است با افت کیفیت صوتی شدید که اغلب برای کاربر آماتور قابل تشخیص نخواهد بود ولی در بدترین شرایط آسیب به گونه ای خواهد بود که دیافراگم هدفون پاره شده و هنگام شنیدن صدای بیس که فشار زیادی به دیافراگم درایور هدفون وارد می کند صدا با اعوجاج شدید شنیده خواهد شد.

صدای بیس هدفون با اینکه بسیار قوی تر از یک اسپیکر هست اما اصلآ قابل مقایسه با کیفیت صدای بیس یک Setup حرفه ای نخواهد بود دلیل عمده این ایراد هم این هست که مغز انسان به غیر از حس شنوایی از حس لامسه هم استفاده می کند و ضربه هوایی که صدای بیس به پوست وارد می کند کیفیت صدای شنیده شده را که توسط مغز تحلیل می شود را دو چندان خواهد داد در حالیکه هدفون عملآ قادر به تولید چنین توانی نخواهد بود.

صدای های یک هدفون به دلیل نزدیکی بیش از اندازه با گوش بیشترین جزییات صوتی را داشته و بر خلاف یک Setup حرفه ای با جزییات بمراتب بیشتری هست چون صدای فرکانس بالا به شدت در محیط اطراف دچار فرسایش شده و به نوعی جزییات از بین خواهد رفت و این مسئله کاملآ وابسته به فاصله شنونده و اسپیکر خواهد بود.
البته شاید این مسئله به نوعی مزیت به حساب آید اما هنگام مسترینگ عملآ فرکانسهای بالا به نوعی تنظیم می شوند که مناسب Setup اسپیکر باشند نه یک هدفون و به همین خاطر تنها برتری صوتی یک هدفون نسبت به اسپیکر از دست خواهد رفت.
________________________________________

همه چیز درباره هدفونهای توگوشی

مزایا فیزیکی:
به نوعی کوچکترین انواع هدفون هستند و جزوء اولین مدل هدفونهای ساخته شده میباشند البته حتی قبل از هدفونهای فول سایز.
اغلب به قدری کوچک بوده که درون کانال گوش قرار گرفته و از دید دیگران کاملآ مخفی بوده و مناسب کاربردهای بیشماری هستند البته نه فقط به خاطر این قابلیت استثنایی بلکه چندین خصوصیت منحصر دیگر مثل سبکی بسیار آنها به سبکی حتی 1 گرم هم ساخته می شوند و وزن متعارف آنها در حدود فقط چند گرم هست و . . .

معایب فیزیکی:


مزایای صوتی:


معایب صوتی:

تست تخصصی و ساده Soundstage :

برای تست Soundstage نیاز به سورس تراک مناسب هست که برای این تست دو راه هست یا اینکه از تراکهای استاندارد استفاده کنیم یا اینکه تراکهای مخصوص تست را کیفیمت بسیار بالایی دارند تهیه کنیم

برای شروع راه اول به نظر مناسب تر میاد ولی سورس مرجع و با کیفیت اغلب به سختی گیر میاد بین اغلب تراکهای آرشیوم یک تراک بسیار با کیفیت انتخاب کردم و برای شما آپ کردم زحمت دانلودش به عهده خودتون:
کد:
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینک‌ها هستند.
حجم فایل:
MB 194.56 با قابلیت Resume

توضیح تراک:
این تراک Rip شده از سی دی اورجینال EMI هست که یکی از بهترین های Record و با لیست بلندی از توضیع های محبوب ژانر POP هست:
کد:
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینک‌ها هستند.
این تراک در واقع توسط همکار قدیمیEMI ، شرکت Virgin Schallplatten که خود توسط Virgin Records معظم ، ثبت شده و در آلمان هست و الان بخشی از EMI شده منتشر شده.

کیفیت تراک FLAC 44.1K/16Bit هست و به صورت تک تراک Rip شده که جمعآ شامل 11 تراک میشه و فاصله سکوت بین تراک هم 2 ثانیه هست.

درباره تراک:
این تراک در واقع قسمت سوم از سه گانه پرفروش با نام The Platinum Collection که توسط گروه Enigma ساخته شده که فروشی بالغ بر 50 میلیون نسخه و بیش از 100 جایزه معتبر و بیش از 50 رتبه اولی در جدولهای مختلف موسیقی داشته
CD اول شامل تراکهای ساخته شده جدید و CD دوم شامل تراکهای Remix از کارهای گذشته و CD سوم از این سه گانه در حقیقت تراکهایی که تا به اون تاریخ منتشر نشده بود شامل میشه

درباره تراک ها این CD:
تمامی این تراکهای CD سوم توسط همکاری Andre Tanneberger و Michael Cretu رمانیایی انجام شده که Michael Cretu تراکهای 1و 3 و5 و تراکهای 2 و 4 هم توسط Andre Tanneberger تهیه شده (Andre Tanneberger در واقع همون ATB هست که در سبک های الکترونیک به خصوص زیر شاخه Dance یکی از بزرگان به حساب میاد)
اسامی تراکها هم طلسم شده و بی نام هستند البته نه اونطور که تصور می کنید چون اسم تراکها 1و 2و 3و . . . 11 هست نه نام اختصاصی

از نظر زمانی:
در کل تراکها استاندارد زمانی کوتاه دارند و میانگین زمان تراکها 3:40 هست که در مجموع زمان تمام تراکها 36 دقیقه خواهد بود

نحوه استفاده از این تراک برای تعیین محدوده Soundstage یک هدفون:
تراک رو بدون اینکه تبدیل کنید با پلیرتون اجرا کنید و تمام اکولایزرها و افکتهای پلیرتون رو تر جیحآ در حالت فلت یا غیر فعال قررا بدید و نهایتآ اینکه تنظیمات باید به گونه ای باشه که صدا اغراق شده نباشه و به نظرتون بی روح نباشه ولی نه خیلی رنگی
درجه ولوم خیلی مهم هست و باید طوری تنظیم بشه که هیچ نوع فشاری احساس نکنید و اینکه بتونید با همین درجه ولوم 1 ساعت مداوم گوش کنید

تست ما از زمان 5:50 تراک شروع میشه:
شما یک ثانیه بعد باید یک صدای Vocal مرد با کلام "ها" بشنوید که توی میکس افکت گذاری شده و Pan میشه به طرفین و بعد فید میشه و لحظه فید شدن صدای Vocal زن شنیده میشه "هی هی" و این صدا بر خلاف صدای Vocal قبلی Pan نمی شه بلکه در جا اکو و فید میشه Pan این Sample در Center هست و بعد از دو بار تکرار یک افکت صوتی الکترونیک شنیده میشه که کمی Pan میشه و بعد از اون صدای بیس قوی طبل مانند شنیده میشه که که بعد از گذشتن از 6:26 یک صدای نویز مانند مثل "ویز" شنیده میشه که همیشه در حال Pan هست تا 6:49 که به تمام این صدا ها یک صدای سنج مانند اضافه میشه و این صوتها با هم ادامه پیدا می کنند تا 7:25 که صدای فلوت مانندی اضافه میشه به بقیه این تراک کاری نداریم حالا محاسبه (به ترتیب صداها):
1. "ها" Vocal مرد تعریف کننده Soundstage مید هدفون هست
2. "هی هی" Vocal زن تعریف کننده دقت هدفونتون در Center بودن Soundstage هست
3. صدای بیس طبل مانند عمق Soundstage رو مشخص می کنه
4. صدای نویز مانند "ویز" تعریف کننده نهایت Soundstage در فرکانسهای بالا هدفون شماست
5. صدا فلوت مانند هم تعریف کننده بیشترین یا بازترین زاویه Soundstage هدفون شماست یا به طور ساده چقدر ممکنه صدا از پشت سر هم شنیده بشه

تست دوم از زمان 22:55 شروع میشه:
تقریبآ سراسر این تراک یک صدای فرکانس بالا مثل یک "تیس" بسیار ضعیف هست که Pan نمی شه ولی انعکاس اون از چپ به راست Pan و فید میشه شما باید دقت کنید بیشترین فاصله صدایی که میشه تصور کرد منبع تولید این صداست در چه فاصله ای نسبت به شما قرار داره

تست سوم از زمان 28:45 شروع میشه:
تا انتهای همین تراک شما Soundstage کلی رو باید محاسبه کنید این قسمت هم بیس Pan شده وجود داره هم مید و هم های و صداها اطراف شما Pan شدند پس به طور کلی با این تست میشه گفت Soundstage هدفون شما حداکثر در چه وضعیتی قرار داره

نکته:
سعی نکنید صداها را با کیفیت بشنوید چون مهم نیست. شما باید منبع صدا رو در لحظه تولید شناسایی و موقعیت مکانی اون رو مشخص کنید ممکنه صداها به دلایلی با هم مخلوط باشند و قابل تمایز نیاشند.
Soundstage هیچ گونه تعریف کیفیتی نداره و به همین خاطر سعی کنید با بهترین کیفیت ممکن قسمتهای گفته شده رو امتحان کنید تا کمی دقت هدفون و پلیر شما مانع شنیدن و تشخیص درست موقعیت صدا نباشه.
سعی کنید از چند پلیر متفاوت استفاده کنید و حتمآ باید با چشم بسته این آزمایش انجام بشه چون مغز ما حس بیانی را دخیل در تعریف تصور فضایی یا موقعیت منبع صدا میکنه و این رفتار ذاتی مغز باعث میشه اندازه گیری ما دقیق نباشه
سعی کنید موقع انجام این تست از یک اتاق با فضای باز استفاده کنید تا ذهنیت و تصور موقعیت مکانی فیزیکی ما توسط مغز نتیجه سنجش رو عوض نکنه.


منبع : فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینک‌ها هستند.