PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله آموزشی : دیتا چیست و چگونه ذخیره میشود ؟



Arsn
2012/10/06, 10:54
با سلام و عرض ادب خدمت همه سخت افزاری های عزیز !

این دفعه با بررسی یک قطعه طرف نیستیم ! خب طبیعی هم هست چون نه کسی توان خرید داره و نه من قطعه جدیدی به دستم رسیده است !
پس بهتره بریم سراغ یه مبحث کم خرج تر و کمی قضیه را آموزشی کنیم تا بهتر قدر قطعاتمون را بدونیم و دعا دعا کنیم که یه وقت نسوزند که دیگه قطعه خریدن کار هر کس نیست !
البته به شدت توصیه میکنم مقاله را بخونید چون برای اکثر ما یک نکته آموزشی که قبلا نمیدونستید داره !


***


همه ما با حافظه های اصلی و فرعی آشنا هستیم ، همیشه هم در قسمت های مختلف فروم به معرفی انواع اونها ، نحوه کارکرد ، جدیدترین مدل ها و... پرداختیم ! از بخش "حافظه اصلی (Ram) " گرفته تا بخش پر و پیمان "حافظه های جانبی" !

اما تا حالا از خودتون پرسیدید که این اطلاعات چگونه و با چه روشی روی ابزار های ما قرار میگیرند ؟
رم چه جوری پر میشه ؟ اطلاعاتی که ما معتقدیم به صورت راندوم روی اون قرار میگیره از کجا میاد ؟ بلاک های دیتا چه سایزی دارند ؟ چقدر ظرفیت دارند ؟ بیت ها و بایت ها چه نظمی دارند ؟ و...

خب مهم نیست که سوال های بالا را از خودتون پرسیدید یا نه ! چون ما هم قصد جواب دادن به همه اونها ها را نداریم !
لااقل همه اونها در حوصله این مقاله نمیگنجه ! فعلا مطالب را به صورت کلی میگیم ! چون قراره سری مقالاتی با مفهوم آموزش تئوری کامپیوتر در فروم سخت افزار داشته باشیم !
میخوایم به صورت کلی بررسی کنیم که اطلاعات چگونه روی کامپیوتر ذخیره میشه !

خب ، طبق عادت مألوف از بیسیک ترین جای ممکن شروع میکنیم !


****


همانطور که همه ما میدونیم حافظه مکانی برای ذخیره سازی اطلاعات است ، که به صورت دائم یا موقت اطلاعات درون آنها ذخیره میشوند ! دقیقا همان نقشی که ما در مغز انسان به حافظه موقت و حافظه طولانی مدت نسبت میدهیم !

وظیفه حافظه اصلی در دسترس قرار دادن اطلاعات و دستور العمل هایی است که به صورت کش شده از هارد به عنوان واسط مهیا میشود ! بدین صورت که اطلاعات ضروری + اطلاعات نرم افزار ها به صورت راندوم بر روی رم طبقه بندی شده و آماده انتقال به کش L3 در پردازنده های جدید میشود !

حال اینکه تعاریفی مثل نسل مموری ، زمان تاخیر ، باس و... در همین مرحله یعنی انتقال اطلاعات رم معنا پیدا میکنند و تفاوت های خود را محقق میسازند !

بگذارید مثالی بزنم : فرض کنید برنامه ای را اجرا میکنید که وظیفه آن جمع چند عدد است ! برنامه از هارد بر روی رم بارگذاری میشود ، اطلاعات نرم افزار بر روی کش L3 پردازنده قرار میگرند بخش ALU با استفاده از دستور العمل های از پیش آماده خود در کش L1 شروع به پردازش میکند ! (همانطور که میدانید ظرفیت کش L1 به عنوان سریعترین کش ، بسیار محدود و در حدی کمتر از 128 کیلوبایت است که دستور العمل ها و نحوه پردازش را در خود ذخیره کرده است ) ! سپس همین اطلاعات در CU کنترل شده و در پردازنده های قدیمی تر به R انتقال پیدا میکند و با توجه به اولویت برای پردازش های بعدی یا ذخیره به پل شمالی میرسد ! (فرض ما در مثال بالا پردازنده ای چند هسته ای اما با یک هسته روشن بود چون توضیح مولتی ترید این مثال خیلی سخت تر میشه)

اما همین اطلاعات خود به چه شکل هستند و چگونه ذخیره میشوند ؟!

اول از همه شما باید بدانید که زبان کامپیوتر به شکل binary یا دو دویی است ! یعنی فقط 0 و1 !
در صورتی که اعداد در حالت عادی بین 0 تا 9 هستند که به این حالت 10 -10 میگوییم !

نحوه تبدیل اعداد 10-10 به دو دویی را هم در دوران راهنمایی خوانده اید و من اشاره نمیکنم !

حال این اعداد باینری که کدهایی قابل فهم برای کامپیوتر هستند در قالب های مختلفی ذخیره میشوند !
کوچکترین آن ها بیت است ! بیت مثل یه کلید یک پل میمونه ! یا باز یا بسته ! یا 0 یا 1 ! (البته این وسط میشه قضیه کامپیوتر های کوانتومی – اسپینی و منطق فازی را یادآور شد ! به طور که بیت میتونه 0.5 هم باشه ! توضیح بیشتر اگر زنده بودیم باشه برای بعد !)

مفهوم دیگری به نام بایت هم وجود داره ! بایتی که از 8 بیت تشکیل میشه ! دقت داشته باشید که بایت کوچکترین واحد قابل آدرس دهی است ! یعنی دایرکتوری داره ! یک بایت میتونه یک عدد از صفر تا 255 را در خودش نگه داره ! یک بایت معادل فضایی است که یک کارکتر جا میگیره ! (توضیح کارکتر جلوتره !)
از اینجا به بعد مفاهیم و مقادیر اندازه گیری است که همه میدونیم مثل KB , MB , GB , TB , EB , PB و...

تعریف کلمه : بزرگترین واحدی که پروسسور در هر عملیات پردازش میکنه !

حالا مسئله اینجاست که توی کامپیوتر های 16 بیتی (قدیمی) هر دو بایت یک کلمه است !
حالا مسئله بعدی اینه که توی کامپیوتر های 32 بیتی (تقریبا جدید) هر چهار بایت یک کلمه است!
حالا مسئله آخر اینه که توی کامپیوتر های 64 بیتی (کاملا بروز) هر هشت بایت یک کلمه است !

یک کلمه میتواند عددی بین 0 تا 65536 باشه ! (یعنی 2 به توان 16 )
از سال 2005 به بعد مفهوم سیستم های 64 بیت به صورت گسترده وارد گردونه تولید قطعه و مصرف شد ! این استاندارد یعنی پردازش 8 بایتی کمک زیادی به پردازش های ریاضی میکنه ! یعنی به صورت کلی اطلاعات بیشتری در اختیار سیستم قرار میگیره تا در هر کلاک پردازش بیشتری انجام بده ! توجه داشته باشید هم پردازنده و هم مادربورد و هم نرم افزار باید از این مسئله پشتیبانی کنند !

حالا بر میگردیم به اصل سوال مقاله ! اطلاعات چگونه ذخیره میشند !

روی ابزاری مثل فلاپی یا زیپ دیسک ، صفحه ای مغناطیسی دایره ای شکل وجود داره ! اطلاعات در دوایر فرضی و هم مرکز نسبت به مرکز دیسکت ذخیره میشند ! به هر کدوم از این دایره های Track میگیم ! هر track به بخش هایی تقسیم میشه که بهشون Sector یا قطاع میگیم! به هر 512 تا سکتور هم کلاستر Cluster میگیم !

حالا وقتی دیسکت را درون Floppy drive قرار میدیم دو هد در دو طرف فلاپی قرار میگیرند و موتوری دیسک داخل دیسکت را میچرخاند تا سکتور های مختلف جلوی هد آمده و اطلاعات روی آن نوشته شود !
البته ما زمانی دو هد را داریم که دیسکت ما DS باشه ! یعنی دو رویه با چگالی 4 برابر باشد !

در هارد دیسک قضیه شباهت های زیادی دارد ! به این صورت که تفاوت اصلی حجم ، نحوه ذخیره سازی و سرعت اون هاست ! درون هارد سیلندر هایی وجود داره مثل دیسک های درون فلاپی ها است ! با این تفاوت که چگالی بسیار بالاتری دارد !

اینجا هم برای ذخیره سازی اطلاعات دیسک ها یا همون سیلندر ها با سرعتی بین 3600 تا 15000 دور میچرخند ! فاصله بین دیسک و هد در حد غبار و کمتر از 25 میلیونیم اینچ است !

بد سکتور سخت افزاری هم از همین فاصله نزدیک به وجود میاد ، یعنی هد به دیسک ها اتصال پیدا میکنه ! پس نباید حین کار هارد دیسک اقدام به جا به جایی کرد !

***

همانطور که گفتیم زبان کامپیوتر زبان دیجیتال است ، یعنی هر کارکتری باید به باینری تبدیل شود !

اگر به قضیه صفر و یک ها دوباره نگاه کنیم ، میتونیم 0 را همیشه به عنوان خاموش در نظر بگیریم و 1 را به عنوان روشن ! مثال :

0 : بارون نمیاد !
1: بارون میاد !

پس محاسبه گر شما الان فقط میتونه از چهار ترکیب استفاده کنه !

00
01
10
11

حالا اگر به همین مثال رطوبت هوا را هم اضافه کنیم !

000
001
010
011
100
101
110
111

حالا 8 ترکیب داریم ! احتمال هم شانس !

اعجاز پردازنده ها در همین جاست ! جایی که میلیون ها 0 و 1 باید کد و دیکد شوند !
اما یادمون نره همون طور که برای مغز ما تمام اعداد تعریف شده نیست و مثلا برای عملیات ضرب از دستور العمل خاص اون استفاده میکنیم برای یک پروسسور هم همه اعداد تعریف شده نیست و از دستور العمل هایی که در کش L1 وجود دارد برای انجام محاسبات استفاده میکند !

در مثال بالا واقعیت بارانی بودن به عنوان تابعی برای سیستم تعریف شده و با 0 و 1 از احقاق این امر اطلاع میافتیم ! اما خود تابع بارانی بودن همیشه تعریف شده نیست و بر فرض این که کامپیوتر به ما خروجی بارانی بودن هوا را بده نیاز به انجام پروسه ای مثل این دارد : 0000101110101000

هر چقدر احتمالات و این سوئیچ های 0 و1 ما بیشتر باشه تعداد پراسس های قابل انجام بیشتر است !

1 سوئیچ : 2 احتمال
2 سوئیچ : 4 احتمال
3 سوئیچ : 8 احتمال
4 سوئیچ : 16 احتمال
5 سوئیچ : 32 احتمال
6 سوئیچ : 64 احتمال

حالا این وسط تکلیف چیه ؟ بشینیم به زبان اسمبلی صحبت کنیم ؟

خیر ، گروهی از شرکت ها و متخصصین استانداردی را با نام ASCII به وجود آوردند !
استانداردی که در خود اصطلاحا 8 سوئیچ را جا داده که یکی از آنها وظیفه Error Checking را دارد ! (عملا 7 + 1 سوئیچ )
آشنا نیست ؟ همین 8 سوئیچ را میگویم ! بله یک سوئیچ همان یک بیت و 8 بیت یک بایت هستند !

بله اینگونه شد که به جای آن که اسمبلی صحبت کنیم مثلا عدد 345663 را در کامپیوتر به صورت باینری وارد کنیم استاندارد asc2 اینکار را برای ما انجام میدهد ! (345663 = 001100101101001001101011101010111000110)





Decimal
Hex
ASCII
EBCDIC
Binary


0
0
NUL
NUL
0000 0000


1
1
SOH
SOH
0000 0001


2
2
STX
STX
0000 0010


3
3
ETX
ETX
0000 0011


4
4
EOT
SEL
0000 0100


5
5
ENQ
HT
0000 0101


6
6
ACK
RNL
0000 0110


7
7
BEL
DEL
0000 0111


8
8
BS
GE
0000 1000


9
9
TAB
SPS
0000 1001


10
A
LF
RPT
0000 1010


11
B
VT
VT
0000 1011


12
C
FF
FF
0000 1100


13
D
CR
CR
0000 1101


14
E
SO
SO
0000 1110


15
F
SI
SI
0000 1111


16
10
DLE
DLE
0001 0000


17
11
DC1
DC1
0001 0001


18
12
DC2
DC2
0001 0010


19
13
DC3
DC3
0001 0011


20
14
DC4
RES/ENP
0001 0100


21
15
NAK
NL
0001 0101


22
16
SYN
BS
0001 0110


23
17
ETB
POC
0001 0111


24
18
CAN
CAN
0001 1000


25
19
EM
EM
0001 1001


26
1A
SUB
UBS
0001 1010


27
1B
ESC
CU1
0001 1011


28
1C
FS
IFS
0001 1100


29
1D
GS
IGS
0001 1101


30
1E
RS
IRS
0001 1110


31
1F
US
ITB/IUS
0001 1111


32
20

DS
0010 0000


33
21
!
SOS
0010 0001


34
22
"
FS
0010 0010


35
23
#
WUS
0010 0011


36
24
$
BYP/INP
0010 0100


37
25
%
LF
0010 0101


38
26
&
ETB
0010 0110


39
27
'
ESC
0010 0111


40
28
(
SA
0010 1000


41
29
)
SFE
0010 1001


42
2A
*
SM/SW
0010 1010


43
2B
+
CSP
0010 1011


44
2C
,
MFA
0010 1100


45
2D
-
ENQ
0010 1101


46
2E
.
ACK
0010 1110


47
2F
/
BEL
0010 1111


48
30
0

0011 0000


49
31
1

0011 0001


50
32
2
SYN
0011 0010


51
33
3
IR
0011 0011


52
34
4
PP
0011 0100


53
35
5
TRN
0011 0101


54
36
6
NBS
0011 0110


55
37
7
EOT
0011 0111


56
38
8
SBS
0011 1000


57
39
9
IT
0011 1001


58
3A
:
RFF
0011 1010


59
3B
;
CU3
0011 1011


60
3C
<
DC4
0011 1100


61
3D
=
NAK
0011 1101


62
3E
>

0011 1110


63
3F
?
SUB
0011 1111


64
40
@
SP
0100 0000


65
41
A
RSP
0100 0001


66
42
B

0100 0010


67
43
C

0100 0011


68
44
D

0100 0100


69
45
E

0100 0101


70
46
F

0100 0110


71
47
G

0100 0111


72
48
H

0100 1000


73
49
I

0100 1001


74
4A
J

0100 1010


75
4B
K
.
0100 1011


76
4C
L
<
0100 1100


77
4D
M
(
0100 1101


78
4E
N
+
0100 1110


79
4F
O
|
0100 1111


80
50
P
&
0101 0000


81
51
Q

0101 0001


82
52
R

0101 0010


83
53
S

0101 0011


84
54
T

0101 0100


85
55
U

0101 0101


86
56
V

0101 0110


87
57
W

0101 0111


88
58
X

0101 1000


89
59
Y

0101 1001


90
5A
Z
!
0101 1010


91
5B
[
$
0101 1011


92
5C
\
*
0101 1100


93
5D
]
)
0101 1101


94
5E
^
;
0101 1110


95
5F
_

0101 1111


96
60
`
_
0110 0000


97
61
a
/
0110 0001


98
62
b

0110 0010


99
63
c

0110 0011


100
64
d

0110 0100


101
65
e

0110 0101


102
66
f

0110 0110


103
67
g

0110 0111


104
68
h

0110 1000


105
69
i

0110 1001


106
6A
j
|
0110 1010


107
6B
k
,
0110 1011


108
6C
l
%
0110 1100


109
6D
m
_
0110 1101


110
6E
n
>
0110 1110


111
6F
o
?
0110 1111


112
70
p

0111 0000


113
71
q

0111 0001


114
72
r

0111 0010


115
73
s

0111 0011


116
74
t

0111 0100


117
75
u

0111 0101


118
76
v

0111 0110


119
77
w

0111 0111


120
78
x

0111 1000


121
79
y
`
0111 1001


122
7A
z
:
0111 1010


123
7B
{
#
0111 1011


124
7C
|
@
0111 1100


125
7D
}
'
0111 1101


126
7E
~
=
0111 1110


127
7F
DEL
"
0111 1111


128
80


1000 0000


129
81

a
1000 0001


130
82

b
1000 0010


131
83

c
1000 0011


132
84

d
1000 0100


133
85

e
1000 0101


134
86

f
1000 0110


135
87

g
1000 0111


136
88

h
1000 1000


137
89

i
1000 1001


138
8A


1000 1010


139
8B

{
1000 1011


140
8C


1000 1100


141
8D


1000 1101


142
8E


1000 1110


143
8F

+
1000 1111


144
90


1001 0000


145
91

j
1001 0001


146
92

k
1001 0010


147
93

l
1001 0011


148
94

m
1001 0100


149
95

n
1001 0101


150
96

o
1001 0110


151
97

p
1001 0111


152
98

q
1001 1000


153
99

r
1001 1001


154
9A


1001 1010


155
9B

}
1001 1011


156
9C


1001 1100


157
9D


1001 1101


158
9E


1001 1110


159
9F


1001 1111


160
A0


1010 0000


161
A1


1010 0001


162
A2

s
1010 0010


163
A3

t
1010 0011


164
A4

u
1010 0100


165
A5

v
1010 0101


166
A6

w
1010 0110


167
A7

x
1010 0111


168
A8

y
1010 1000


169
A9

z
1010 1001


170
AA


1010 1010


171
AB


1010 1011


172
AC


1010 1100


173
AD

[
1010 1101


174
AE


1010 1110


175
AF


1010 1111


176
B0


1011 0000


177
B1


1011 0001


178
B2


1011 0010


179
B3


1011 0011


180
B4


1011 0100


181
B5


1011 0101


182
B6


1011 0110


183
B7


1011 0111


184
B8


1011 1000


185
B9


1011 1001


186
BA


1011 1010


187
BB


1011 1011


188
BC


1011 1100


189
BD


1011 1101


190
BE


1011 1110


191
BF


1011 1111


192
C0


1100 0000


193
C1

A
1100 0001


194
C2

B
1100 0010


195
C3

C
1100 0011


196
C4

D
1100 0100


197
C5

E
1100 0101


198
C6

F
1100 0110


199
C7

G
1100 0111


200
C8

H
1100 1000


201
C9

I
1100 1001


202
CA


1100 1010


203
CB


1100 1011


204
CC


1100 1100


205
CD


1100 1101


206
CE


1100 1110


207
CF


1100 1111


208
D0


1101 0000


209
D1

J
1101 0001


210
D2

K
1101 0010


211
D3

L
1101 0011


212
D4

M
1101 0100


213
D5

N
1101 0101


214
D6

O
1101 0110


215
D7

P
1101 0111


216
D8

Q
1101 1000


217
D9

R
1101 1001


218
DA


1101 1010


219
DB


1101 1011


220
DC


1101 1100


221
DD


1101 1101


222
DE


1101 1110


223
DF


1101 1111


224
E0


1110 0000


225
E1


1110 0001


226
E2

S
1110 0010


227
E3

T
1110 0011


228
E4

U
1110 0100


229
E5

V
1110 0101


230
E6

W
1110 0110


231
E7

X
1110 0111


232
E8

Y
1110 1000


233
E9

Z
1110 1001


234
EA


1110 1010


235
EB


1110 1011


236
EC


1110 1100


237
ED


1110 1101


238
EE


1110 1110


239
EF


1110 1111


240
F0

0
1111 0000


241
F1

1
1111 0001


242
F2

2
1111 0010


243
F3

3
1111 0011


244
F4

4
1111 0100


245
F5

5
1111 0101


246
F6

6
1111 0110


247
F7

7
1111 0111


248
F8

8
1111 1000


249
F9

9
1111 1001


250
FA


1111 1010


251
FB


1111 1011


252
FC


1111 1100


253
FD


1111 1101


254
FE


1111 1110


255
FF


1111 1111








این اطلاعات که بگونه های مختلف کد و دیکد شدند و ما فهمیدیم که این عمل چگونه انجام شده ، چگونه ذخیره میشوند ؟؟؟ (خلاصه میگیم)

در هارد دیسک مکانیکی اطلاعات به صورت مغناطیسی به صورت صفر و یک بر روی پلاتر ها توسط لنز هارد نوشته یا خوانده میشوند !
در رم اطلاعات به صورت الکترونیکی در بلاک های مشخص با توجه به gaged یا ungagged بودن نوشته میشود !
در لوح های فشرده ، صفحه فلزی (جنس پلی کربنات) روی دیسک با پرتوهای لیزری که بهش تابانده میشه واکنش میده و حفره های میکروسکوپی درونش به وجود میاد که نمادی از 0 و1 هستند !


اطلاعات و سیستم عامل چگونه مرتبط هستند ؟ نحوه ذخیره سازی داده ها به صورت نرم افزاری چگونه انجام میپذیرد ؟؟
سیستم عامل های امروزی از طریق Logical Block Addressing (آدرس دهی بلاک منطقی) یا به اختصار LBA با هارددیسکها ارتباط برقرار می کنند. وقتی شما فایلی را ذخیره می کنید، ویندوز خیلی ساده یک دستور نوشتن را برای فایل شما در یک LBA خاص صادر می کند، مثل LBA 15 .




همانطور که اول مقاله گفتم در صورتی که سعادتش را داشته باشم مقاله های آموزشی به این شکل را ادامه خواهم داد ! احتمال زیاد هم در صورت نظر مثبت شما عزیزان قالب و ساختار نوشته ها نیاز مثل امروز ، محاوره ای خواهد بود ! (برای فهم بهتر)

با تشکر - علیرضا سجای نیا !!!

Arsn
2012/10/06, 11:06
با عرض شرمندگی الان دایل آپ دارم و خب طبیعتا امکان قرار دادن عکس یا خوشگلاسیون و آرایش ندارم ! خودتون این لولو را شبیه هولو ببینید !

به محض adsl دار شدن کمی رنگ و لعاب بهش اضافه میکنم ! سوالی هم اگر بود بپرسید ! انتقاد هم که طبق معمول ! خریداریم !

Yaser_Aramesh
2012/10/06, 16:53
من از ریاضیات متنفرم ! همیشه میره تو قسمت حافظه ی کوتاه مدت مغزم ! کمتر از 24 ساعت بعد از ذخیره تو مغزم پاک میشه !

دو دویی چیه ؟! کجا تو راهنمایی خوندیم آخه علیرضا ؟!

توضیح بده ! هرچند که 24 ساعت دیگه یادم میره !!

Navid.y
2012/10/06, 21:11
بهترین مطلب آموزشی که تا حالا خوندم!

همیشه دنبال یه همچین چیزی بودم.

دستت درد نکنه. کل کارایی که کردی یه طرف، این مقاله یه طرف دیگه!

فوق العده بود. خسته نباشی

VSH-Katana
2012/10/06, 21:17
من از ریاضیات متنفرم ! همیشه میره تو قسمت حافظه ی کوتاه مدت مغزم ! کمتر از 24 ساعت بعد از ذخیره تو مغزم پاک میشه !

دو دویی چیه ؟! کجا تو راهنمایی خوندیم آخه علیرضا ؟!

توضیح بده ! هرچند که 24 ساعت دیگه یادم میره !!

دو دویی یعنی اعداد در مبنای 2
فقط 0و1 قبول میکنن !
داشتیم همچین چیزی تو راهنمایی!
راستی یاسر جان اینقدر با ریاضی بد نباش
دوسش داشته باش چون همیشه باهاته پس مجبوری دوسش داشته باشی!

Arsn
2012/10/06, 21:32
@ نوید ! خواهش میکنم ! فکر نمیکردم انقدر طرفدار داشته باشه ! سلامت باشی !

@ یاسر : یاسر جان اعداد بر مبنای دو دویی یعنی فقط 0 و1 ! بر مبنای ده دهی یعنی 1 تا 9 ! برای تبدیل عدد 10-10 باید روش تقسیم متوالی را که توی راهنمایی خوندی پیاده کنی ! به این صورت که عدد مورد نظر را تقسیم بر دو کن ! هر چی بدست اومد تقسیم بر دو ! همینطور این کار انجام میشه تا مقسوم به زیر 2 برسه ! حالا تمام اعداد خارج قسمت را از راست به چپ کنار هم بزار ! اگر هم الان این توضیحات من را متوجه نشدی ، توی گوگل سرچ کن ! معلومه که بچه درسخون نیستی !

Yaser_Aramesh
2012/10/06, 23:11
@ نوید ! خواهش میکنم ! فکر نمیکردم انقدر طرفدار داشته باشه ! سلامت باشی !

@ یاسر : یاسر جان اعداد بر مبنای دو دویی یعنی فقط 0 و1 ! بر مبنای ده دهی یعنی 1 تا 9 ! برای تبدیل عدد 10-10 باید روش تقسیم متوالی را که توی راهنمایی خوندی پیاده کنی ! به این صورت که عدد مورد نظر را تقسیم بر دو کن ! هر چی بدست اومد تقسیم بر دو ! همینطور این کار انجام میشه تا مقسوم به زیر 2 برسه ! حالا تمام اعداد خارج قسمت را از راست به چپ کنار هم بزار ! اگر هم الان این توضیحات من را متوجه نشدی ، توی گوگل سرچ کن ! معلومه که بچه درسخون نیستی !

مرسی . گرفتم

عزیز من , درس داریم تا درس ! ریاضی و عربی که درس نیستن !

Arsn
2012/10/06, 23:17
مرسی . گرفتم

عزیز من , درس داریم تا درس ! ریاضی و عربی که درس نیستن !

ای وای ! ای وای !

تو را خدا نگو ! دقیقا کل ضربه ای که من توی کنکور خوردم به خاطر همین دو درس بود ! همین درس هایی که درس نیستند ! باور کن غیر از این دو درس درصدهام فضایی بود ولی همین ریاضی توی دروس تخصصی و عربی توی عمومی ها زمین گیرم کرد !

NAVID OC
2012/10/06, 23:51
بسيار لذت برديم علي رضا عزيز!
بسيار مطلب متفاوت و مفيدي بود.
در ابتدا من فكر مي كردم كه فقط زبان كامپيوتر بايونري است! امروز فهميدم كه زبان مغز انسان نيز بايونري است!!!



همه ما مي دانيم كه معز از تعداد بسيار زيادي سلول هاي عصبي يا نورون ها تشكيل شده!
دو نوع يون در نورون ها تعريف مي شوند: يكي يون Na+ و ديگري k +
همان يون سديم مثبت و پتاسيم مثبت!
هر دو اين يون ها مثبتند و در واقع فلزات تك ظرفيتي هستند كه در لايه إلكتروني آخرشان كمبود الكترون دارند...

هر نورون داراي دو كانال است يكي براي يون مثبت پتاسيم و ديگري براي يون مثبت سديم. در حالت استراحت نورون غلظت يون سديم در خارج از نورون بسيار بيشتر از غلظت آن در داخل نورون است. هم چنين غلظت يون پتاسيم در داخل نورون بيار بيشتر از غلظت آن در خارج از نورون است. در نتيجه يون هاي سديم تمايل به ورود به نورون و يون هاي پتاسيم تمايل به خروج از سلول دارند.(طبق پديده فيزيكي اسمز كه درسال اول دبيرستان خوانديد!!!)
چون در حالت عادي نفوذ پذيري غشا پلاسمايي نورون نسبت به پتاسيم بيشتر از سديم است در نتيجه بين دو سوي غشا نورون اختلاف پتانسيل وجود دارد!
و اين اختلاف پتانسيل -65 ميلي ولت است.
زماني كه نورون حس كند ، از حالت استراحت خارج شده و به حالت عمل مي رود!
در اين حالت فقط و فقط زماني پيام عصبي به معز منتقل مي شود كه اختلاف پتانسيل به +40 ميلي ولت برسد كه اين مي شود ١٠٥ ميلي ولت افزايش ولتاژ!
زماني كه نورون چيزي را حس كند پيام سازي مي كند اما اين پيام تا زماني كه ولتاژ به ٤٠ ميلي ولت نرسد به معز ارسال نمي شود و شما آن را حس نمي كنيد!!
يعني يا ٠ است و يا يك! يا پيام منتقل مي شود يا نمي شود!
اگر منتقل شد به نورون بعدي مي رسد و باز بايد ولتاژ نورون ثانويه به ٤٠ ميلي ولت برسد تا پيام حركت كند!
و بالاخره پيام عصبي در جايي مي رسد كه چندين راه براي انتقال دارد! يعني يك نورون به چند نورون متصل شده است!!! هر كدام از نورون ها زود تر ولتاژشان به ٤٠ برسد پيام به آن نورون مي رود.
راه رسيدن احساس درد به مغز:
1
1
1
1000001
10001000000
10100000000000
10000000000010000000
10000000000000010000000000000


و اين روند طبق يك تابع لوگاريتمي افزايش مي يابد تا پيام پردازش شود و شما درد را احساس كنيد!!!



لازم به ذكر است كه افزايش اختلاف پتانسيل در يك نورون طبق يك تابع سينوسي چند ظابطه اي انجام مي گيرد به شرح زير:



F(x) = Sinx
F(x) = Sin (x+1)
F(x) = 1/5 Sin (x-1)


ديگه وارد تا همين جا كافيه و وارد مباحث پيچيده تر نمي شوم چون نياز پايه شيمي قوي و رياضي قوي به علاوه قوانين ترمو ديناميك و همو ستازي دارد!!!


ولي خدا وكيلي حال كرديد چه جوري زيست و رياضي و فيزيك و شيمي به هم ربط دادم؟!!!!
هنوز خودم تو كفشم!!!!! :دي
بي شك زيست شناسي سخت ترين درس كل دبيرستان است!
و مثلا اگر كسي آنا ليز تركيبي و جبر و احتمال در حد عالي بلد نباشد حتي يه كلمه از زيست شناسي را نخواهد فهميد!!!!

wnhl
2012/10/07, 00:24
بازم گل کاشتی.
دمت گرم
راستی این خلاصه بود دیگه؟؟

Arsn
2012/10/07, 19:22
بازم گل کاشتی.
دمت گرم
راستی این خلاصه بود دیگه؟؟

مرسی !

پ ن پ کامل بود ! تا جایی که بتونم باز هم ادامه میدم !

Arsn
2013/08/01, 22:58
کاربر های جدید تاپیک های ما قدیمیا را دیدند ؟؟؟؟

MOHAMMAD MOBASHERI
2013/09/12, 18:10
up برای یک تایپک آموزشی مفید

خودم هم تازه دیدمش؛ از لینکی که علیرضا تو تایپک پرسش و پاسخ عمومی نرم افزار گذاشت