ARTHUR MORGAN
2023/01/22, 11:35
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.
من هم مثل بسیاری از همنسلهای خودم، با علاقه شدید به بازیهای کامپیوتری و جانوران باستانی بزرگ شدم. پس خودتان لبخند گوشتاگوشِ منِ هشت ساله را تصور کنید که وارد قسمت بازیهای ویدئویی در فروشگاه بلاکباستر محلهمان شدم و یک بازی را پیدا کردم که اسمش Dino Cr***s بود. با ندید گرفتن اطلاعات پشت جلد بازی(و صد البته ردهبندی سنی ESRB)، به پدر و مادرم التماس کردم این بازی را اجاره کنند و به سرعت به خانه رفتم تا بازیای را امتحان کنم که فکر میکردم یک بازی تیراندازی ساده و سرگرمکننده است. در همین حد بگویم که فقط ۱۵ دقیقه توانستم بازی کنم؛ بعد از آن تلویزیون را خاموش کردم و خودم را غرق در کابوس این جانوران دیدم. سالها بعد، با یکی از دوستانم به سراغ این بازی برگشتم و از اول تا آخر آن را یک نفس تمام کردم، آسیبهای روحی دوران کودکیام را شکست دادم و به یکی از طرفداران پر و پا قرص بقیه مجموعههای مطرح Capcom در ژانر وحشت-بقا تبدیل شدم. مسلماً، من تنها عاشق سرسخت مجموعه Dino Cr***s در جهان نیستم و این مجموعه به یکی از سوددهترین فرانچایزهای Capcom تبدیل شده است. پس چرا بقیه مجموعههای ژانر وحشت مثل Resident Evil و حتی Silent Hill بعد از فراموش شدن، دوباره به مرکز توجهها برگشتند (یا حتی در مواردی اصلاً فراموش نشدند)، اما عمر این مجموعه چند میلیون دلاری فقط تا نسل ششم کنسولها ادامه پیدا کرد؟
این ایده وقتی به ذهنم رسید که در حال تماشای تریلر فیلم اکراننشده «65» از اسکات بک و برایان وودز بودم، تریلری که نویدبخش یک فیلم علمی-تخیلی بی شیله و پیله است که به مباحث سفر در زمان و انبوهی از این دسته از جانوران وحشتناک میپردازد. با توجه به واکنشها به تریلر این فیلم که ثابت میکند مخاطبان هنوز هم تشنه هیجان از نوع ماقبل تاریخیاش هستند، به نظر این لحظه بهترین زمان است تا به علت محو شدن Dino Cr***s و اینکه چرا این فرانچایز شایستگی بازگشت به صحنه را دارد، بپردازیم. داستان Dino Cr***s به سال ۱۹۹۳ بر میگردد، همان زمانی که اکران پارک ژوراسیک اثر استیون اسپیلبرگ باعث راه افتادن علاقه شدید دهه ۹۰ میلادی به محتواهای دایناسور-محور شد. از Dinotopia گرفته تا Cadillacs and Dinosaurs، فیلمها، بازیها و حتی نمایشهای تلویزیونی بیشماری بودند که سعی کردند از شیفتگی و علاقه مردم نسبت به این موجودات منقرضشده، بهره بگیرند. همچنین با توجه به اینکه مجموعه Resident Evil از کپکام هم با آن شور و هیجان ژانر وحشت و علمی-تخیلی و فضاهای بسته و تاریک خود توانست دنیای بازیها را در نوردد، پس منطقی بود که خالق رزیدنت اویل یعنی شینجی میکامی، این دو ایده را با هم ترکیب کند تا پروژه بزرگ بعدی خودش را شکل بدهد. نکته جالب ماجرا اینجاست که نسخه اصلی داینو کرایسیس در مقایسه با اقتباس پرفروش اسپیلبرگ، از نظر لحن شباهت بیشتری به رمان نمادین (اما بسیار پیچیده) مایکل کرایتون دارد؛ و در این بازی نسبت به فیلم شاهد بیرون ریختن دل و روده بهدست دایناسورهای velociraptor و عناصر علمی دیوانهوار و آشکارتری هستیم. داینو کرایسیس ۱، بازیباز را در نقش یک مامور نیروهای ویژه قرار میدهد که وظیفه دارد یک مرکز تحقیقاتی سرّی را بررسی کند. در نتیجه شخصیت اصلی بازی باید تلاش کند همزمان با حل معما و مبارزه با دایناسورهای خونخوار، راه خودش را در این ساختمان با فناوری پیشرفته پیدا کند. شاید به نظر بیاید این بازی صرفاً نسخهای ماقبل تاریخی از رزیدنت اویل است، اما میکامی آگاهانه سعی کرد فرمول موفقیت RE را برای پروژه جدیدش بهروز کند. در نتیجه او Dino Cr***s را نه به شکل یک بازی سنتی ژانر وحشت-بقا، بلکه به عنوان یک تجربه «وحشت از نوع دلهره» یا Panic Horror توصیف میکند و بهخاطر سرعت بالای بازی، آن را به یک ترن هوایی وحشتناک تشبیه میکند. داینو کرایسیس همچنین اولین عنوان از عناوین ژانر وحشت Capcom بود که از گرافیکهای سهبعدی تعاملی یا در لحظه(real-time) در محیط خود بهره گرفت که باعث بهبود زوایای غیرثابت دوربین و همینطور انسجام بصری بهتر شده بود. از آنجا که نسخههای اصلی Resident Evil به لطف بازسازیهای فوقالعاده موفق خودشان توانستند از نو متولد شوند، احساس میکنم چنین آپدیتی برای Dino Cr***s میتواند حرکتی هوشمندانه از سوی کپکام باشد. اصلاً کپکام میتواند شخصیتی شبیه به Mr. X از رزیدنت اویل را در بازی قرار دهد که بازیباز را تعقیب کند، مثلاً یک دایناسور باشد که وقتی بازیبازها در حال حل معما و مبارزه هستند، آنها را تمام مدت تعقیب کند(که این اساساً همان نقشی است که میکامی در ابتدای کار برای T-Rex در نظر گرفته بود).
به هر حال، با این که رسانههای زیادی ادعا کردند که این بازی فقط یکی دیگر از بازیهای کپیشده ازResident Evil است، اما هیجان منحصربهفرد Dino Cr***s بود که آن را از بقیه بازیهای همعصر خود متمایز کرد. همین امر هم به ساخت دنبالهای در سال ۲۰۰۰ منجر شد که در آن، بازی دوم حتی از فرمول اصلی Resident Evil بیشتر دور شد؛ زیرا این قسمت اکشن-محورتر بود طوری که هنوز هم مانند آن تولید نشده است. در Dino Cr***s 2، اولین بازی تیراندازی سوم شخصِ واقعاً جذاب از این مجموعه، شاهد شهری بودیم که کاملاً به دوران ماقبل تاریخ منتقل شده و فقط دو نفر از نیروهای ویژه (از جمله شخصیت اصلی بازی اول، رجینا) میتوانند به مبارزه با این بحران دایناسوری بپردازند. اما گیمپلیِ این نسخه در مقایسه با نسخه اولیه خود به شدت تغییر میکند و داینو کرایسیس ۲ مثل بقیه بازیها از پسزمینههای از قبل رندر شده و غیرتعاملی استفاده میکند و یک سیستم امتیازی هم به گیمپلی اضافه میشود تا بازیبازها تشویق شوند تهاجمیتر عمل کنند. در واقع، سیستم مبارزه نوآورانه بازی Dino Cr***s 2 مبنای سیستم طراحی Devil May Cry قرار گرفت که آن هم به نوبه خود، الهامبخش نسل جدیدی از بازیهای اکشن شد. با توجه به موفقیت بازیهای تیراندازی سومشخص، چندان طول نمیکشد تا آدم متوجه شود که Dino Cr***s 2 باید به صحنه برگردد، چه به شکل یک بازسازی یا یک بازی کاملاً جدید. در واقع، بازگشت به این سبک مبارزه اعتیادآور حتی میتواند عناصر اکشن رزیدنت اویل ۴ را در خودش جا دهد، و هر دو فرنچایز را به نقطه آغاز خود برساند؛ چرا که Devil May Cry که تحت تأثیر Dino-Cr***s-2 ساخته شده بود، خودش به عنوان نسخه ایجادنشده RE4 مطرح شده بود.
در سالهای پس از انتشار Dino Cr***s 2، شاهد چند اسپینآف بودیم. یکی از آنها به نام Dino Stalker بود که در قالب تیراندازی با تفنگهای Light Gun منتشر شد(که تقریباً با فرنچایز Resident Evil کراساوور داشت)و دیگری هم یک بازی تیراندازی اول شخص مخصوص موبایل به نام Dino Cr***s: Dungeon In Chaos. اما هیچ یک از این دو بازی نکته قابل توجهی نداشتند. در سال ۲۰۰۳ بود که سومین نسخه از این مجموعه یعنی Dino Cr***s 3 بر روی Xbox منتشر شد. این بازی که شامل جتپک، کشتیهای فضایی غولپیکر برای شبیهسازی موجودات و دایناسورهای بهشدت جهشیافته بود، باز هم از نسخههای قبلی خود فاصله بیشتری گرفت و به عناصر علمی-تخیلی خود تکیه کرد. در این بازی، بازیباز دوباره نقش یک عضو نیروهای ویژه را دارد که وظیفه دارد به بررسی یک اختلال تکنولوژیکی بپردازد. همین باعث میشد بازیبازها به کاوش یک ایستگاه فضایی در حال تغییر بپردازند و در عین حال، با موجوداتی بجنگند که از لحاظ ژنتیکی مهندسی شده بودند و از سلاحهایی پیشرفته برخوردار بودند. متأسفانه این بازی از مفهوم اصلی فرنچایز، یک قدم بیش از حد فاصله گرفته بود. داینو کرایسیس ۳ با محیط جدیدش باعث شد طرفدارانش با آن احساس غریبگی کنند و مکانیزمهای اذیتکننده و زاویه دوربین ثابت (که با سرعت بسیار بالای قسمت دوم همخوانی نداشت)، باعث اذیت تازهواردها به این مجموعه شد. به طرز عجیبی، در اصل قرار بود قسمت سوم بازی در یک محیط شهری ویرانتر اتفاق بیفتد، اما بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، کپکام این ایده را کنار گذاشت چون معتقد بود که ایده وحشت در شهر، ممکن است باعث حساسیت غربیها شود. طبیعی بود که استقبال ضعیف منتقدان از DC3 با فروش ضعیف آن همراه شود و این نسخه، به آخرین بازی این مجموعه تبدیل شود.
حالا در سال ۲۰۲۳، دو دهه از ظهور آخرین بازی Dino Cr***s میگذرد و در حالی که عناوینی مانند ARK: Survival Evolved و The Lost Wild تلاش کردند تا به مجموعه بزرگ بعدی تبدیل شوند که دایناسورها را در محوریت قرار داده، اما هیچ مجموعهای تا حالا نتوانسته به پای این مجموعه از Capcom برسد. با این وجود، همانطور که فیلمهایی مانند Jurassic World: Dominion (و فیلم ۶۵ که به آن اشاره کردیم) به ما نشان دادهاند، مخاطبان هنوز هم تشنه محتواهای مرتبط با دایناسورها هستند، پس هر جهتی که فرانچایز Dino Cr***s در پیش بگیرد، احتمالاً به موفقیت منجر خواهد شد. نسخه جدید داینو کرایسیس چه یک تجربه وحشت از دید اول شخص شبیه به RE7 باشد که سعی میکند هیجانات ناشی از تعقیب شدن را شبیهسازی کند (به نسخه جدیتر کینگکونگ: بازی رسمی فیلم از پیتر جکسون فکر کنید) یا یک بازی تیراندازی سوم شخص مدرن و الهام گرفته از Gears of War با مبارزه فراوان با دایناسورها، تا وقتی که کپکام حواسش به چیزهایی باشد که باعث محبوبیت زیاد بازیهای اصلی شده بود، بعید است مشکلی پیش بیاید. پس باید از Capcom پرسید منتظر چه چیزی است؟ وقت آن فرا رسیده که به بازیبازها اجازه دهند دایناسورها را منقرض کنند… برای بار دوم!
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.***s-to-make-a-comeback/
من هم مثل بسیاری از همنسلهای خودم، با علاقه شدید به بازیهای کامپیوتری و جانوران باستانی بزرگ شدم. پس خودتان لبخند گوشتاگوشِ منِ هشت ساله را تصور کنید که وارد قسمت بازیهای ویدئویی در فروشگاه بلاکباستر محلهمان شدم و یک بازی را پیدا کردم که اسمش Dino Cr***s بود. با ندید گرفتن اطلاعات پشت جلد بازی(و صد البته ردهبندی سنی ESRB)، به پدر و مادرم التماس کردم این بازی را اجاره کنند و به سرعت به خانه رفتم تا بازیای را امتحان کنم که فکر میکردم یک بازی تیراندازی ساده و سرگرمکننده است. در همین حد بگویم که فقط ۱۵ دقیقه توانستم بازی کنم؛ بعد از آن تلویزیون را خاموش کردم و خودم را غرق در کابوس این جانوران دیدم. سالها بعد، با یکی از دوستانم به سراغ این بازی برگشتم و از اول تا آخر آن را یک نفس تمام کردم، آسیبهای روحی دوران کودکیام را شکست دادم و به یکی از طرفداران پر و پا قرص بقیه مجموعههای مطرح Capcom در ژانر وحشت-بقا تبدیل شدم. مسلماً، من تنها عاشق سرسخت مجموعه Dino Cr***s در جهان نیستم و این مجموعه به یکی از سوددهترین فرانچایزهای Capcom تبدیل شده است. پس چرا بقیه مجموعههای ژانر وحشت مثل Resident Evil و حتی Silent Hill بعد از فراموش شدن، دوباره به مرکز توجهها برگشتند (یا حتی در مواردی اصلاً فراموش نشدند)، اما عمر این مجموعه چند میلیون دلاری فقط تا نسل ششم کنسولها ادامه پیدا کرد؟
این ایده وقتی به ذهنم رسید که در حال تماشای تریلر فیلم اکراننشده «65» از اسکات بک و برایان وودز بودم، تریلری که نویدبخش یک فیلم علمی-تخیلی بی شیله و پیله است که به مباحث سفر در زمان و انبوهی از این دسته از جانوران وحشتناک میپردازد. با توجه به واکنشها به تریلر این فیلم که ثابت میکند مخاطبان هنوز هم تشنه هیجان از نوع ماقبل تاریخیاش هستند، به نظر این لحظه بهترین زمان است تا به علت محو شدن Dino Cr***s و اینکه چرا این فرانچایز شایستگی بازگشت به صحنه را دارد، بپردازیم. داستان Dino Cr***s به سال ۱۹۹۳ بر میگردد، همان زمانی که اکران پارک ژوراسیک اثر استیون اسپیلبرگ باعث راه افتادن علاقه شدید دهه ۹۰ میلادی به محتواهای دایناسور-محور شد. از Dinotopia گرفته تا Cadillacs and Dinosaurs، فیلمها، بازیها و حتی نمایشهای تلویزیونی بیشماری بودند که سعی کردند از شیفتگی و علاقه مردم نسبت به این موجودات منقرضشده، بهره بگیرند. همچنین با توجه به اینکه مجموعه Resident Evil از کپکام هم با آن شور و هیجان ژانر وحشت و علمی-تخیلی و فضاهای بسته و تاریک خود توانست دنیای بازیها را در نوردد، پس منطقی بود که خالق رزیدنت اویل یعنی شینجی میکامی، این دو ایده را با هم ترکیب کند تا پروژه بزرگ بعدی خودش را شکل بدهد. نکته جالب ماجرا اینجاست که نسخه اصلی داینو کرایسیس در مقایسه با اقتباس پرفروش اسپیلبرگ، از نظر لحن شباهت بیشتری به رمان نمادین (اما بسیار پیچیده) مایکل کرایتون دارد؛ و در این بازی نسبت به فیلم شاهد بیرون ریختن دل و روده بهدست دایناسورهای velociraptor و عناصر علمی دیوانهوار و آشکارتری هستیم. داینو کرایسیس ۱، بازیباز را در نقش یک مامور نیروهای ویژه قرار میدهد که وظیفه دارد یک مرکز تحقیقاتی سرّی را بررسی کند. در نتیجه شخصیت اصلی بازی باید تلاش کند همزمان با حل معما و مبارزه با دایناسورهای خونخوار، راه خودش را در این ساختمان با فناوری پیشرفته پیدا کند. شاید به نظر بیاید این بازی صرفاً نسخهای ماقبل تاریخی از رزیدنت اویل است، اما میکامی آگاهانه سعی کرد فرمول موفقیت RE را برای پروژه جدیدش بهروز کند. در نتیجه او Dino Cr***s را نه به شکل یک بازی سنتی ژانر وحشت-بقا، بلکه به عنوان یک تجربه «وحشت از نوع دلهره» یا Panic Horror توصیف میکند و بهخاطر سرعت بالای بازی، آن را به یک ترن هوایی وحشتناک تشبیه میکند. داینو کرایسیس همچنین اولین عنوان از عناوین ژانر وحشت Capcom بود که از گرافیکهای سهبعدی تعاملی یا در لحظه(real-time) در محیط خود بهره گرفت که باعث بهبود زوایای غیرثابت دوربین و همینطور انسجام بصری بهتر شده بود. از آنجا که نسخههای اصلی Resident Evil به لطف بازسازیهای فوقالعاده موفق خودشان توانستند از نو متولد شوند، احساس میکنم چنین آپدیتی برای Dino Cr***s میتواند حرکتی هوشمندانه از سوی کپکام باشد. اصلاً کپکام میتواند شخصیتی شبیه به Mr. X از رزیدنت اویل را در بازی قرار دهد که بازیباز را تعقیب کند، مثلاً یک دایناسور باشد که وقتی بازیبازها در حال حل معما و مبارزه هستند، آنها را تمام مدت تعقیب کند(که این اساساً همان نقشی است که میکامی در ابتدای کار برای T-Rex در نظر گرفته بود).
به هر حال، با این که رسانههای زیادی ادعا کردند که این بازی فقط یکی دیگر از بازیهای کپیشده ازResident Evil است، اما هیجان منحصربهفرد Dino Cr***s بود که آن را از بقیه بازیهای همعصر خود متمایز کرد. همین امر هم به ساخت دنبالهای در سال ۲۰۰۰ منجر شد که در آن، بازی دوم حتی از فرمول اصلی Resident Evil بیشتر دور شد؛ زیرا این قسمت اکشن-محورتر بود طوری که هنوز هم مانند آن تولید نشده است. در Dino Cr***s 2، اولین بازی تیراندازی سوم شخصِ واقعاً جذاب از این مجموعه، شاهد شهری بودیم که کاملاً به دوران ماقبل تاریخ منتقل شده و فقط دو نفر از نیروهای ویژه (از جمله شخصیت اصلی بازی اول، رجینا) میتوانند به مبارزه با این بحران دایناسوری بپردازند. اما گیمپلیِ این نسخه در مقایسه با نسخه اولیه خود به شدت تغییر میکند و داینو کرایسیس ۲ مثل بقیه بازیها از پسزمینههای از قبل رندر شده و غیرتعاملی استفاده میکند و یک سیستم امتیازی هم به گیمپلی اضافه میشود تا بازیبازها تشویق شوند تهاجمیتر عمل کنند. در واقع، سیستم مبارزه نوآورانه بازی Dino Cr***s 2 مبنای سیستم طراحی Devil May Cry قرار گرفت که آن هم به نوبه خود، الهامبخش نسل جدیدی از بازیهای اکشن شد. با توجه به موفقیت بازیهای تیراندازی سومشخص، چندان طول نمیکشد تا آدم متوجه شود که Dino Cr***s 2 باید به صحنه برگردد، چه به شکل یک بازسازی یا یک بازی کاملاً جدید. در واقع، بازگشت به این سبک مبارزه اعتیادآور حتی میتواند عناصر اکشن رزیدنت اویل ۴ را در خودش جا دهد، و هر دو فرنچایز را به نقطه آغاز خود برساند؛ چرا که Devil May Cry که تحت تأثیر Dino-Cr***s-2 ساخته شده بود، خودش به عنوان نسخه ایجادنشده RE4 مطرح شده بود.
در سالهای پس از انتشار Dino Cr***s 2، شاهد چند اسپینآف بودیم. یکی از آنها به نام Dino Stalker بود که در قالب تیراندازی با تفنگهای Light Gun منتشر شد(که تقریباً با فرنچایز Resident Evil کراساوور داشت)و دیگری هم یک بازی تیراندازی اول شخص مخصوص موبایل به نام Dino Cr***s: Dungeon In Chaos. اما هیچ یک از این دو بازی نکته قابل توجهی نداشتند. در سال ۲۰۰۳ بود که سومین نسخه از این مجموعه یعنی Dino Cr***s 3 بر روی Xbox منتشر شد. این بازی که شامل جتپک، کشتیهای فضایی غولپیکر برای شبیهسازی موجودات و دایناسورهای بهشدت جهشیافته بود، باز هم از نسخههای قبلی خود فاصله بیشتری گرفت و به عناصر علمی-تخیلی خود تکیه کرد. در این بازی، بازیباز دوباره نقش یک عضو نیروهای ویژه را دارد که وظیفه دارد به بررسی یک اختلال تکنولوژیکی بپردازد. همین باعث میشد بازیبازها به کاوش یک ایستگاه فضایی در حال تغییر بپردازند و در عین حال، با موجوداتی بجنگند که از لحاظ ژنتیکی مهندسی شده بودند و از سلاحهایی پیشرفته برخوردار بودند. متأسفانه این بازی از مفهوم اصلی فرنچایز، یک قدم بیش از حد فاصله گرفته بود. داینو کرایسیس ۳ با محیط جدیدش باعث شد طرفدارانش با آن احساس غریبگی کنند و مکانیزمهای اذیتکننده و زاویه دوربین ثابت (که با سرعت بسیار بالای قسمت دوم همخوانی نداشت)، باعث اذیت تازهواردها به این مجموعه شد. به طرز عجیبی، در اصل قرار بود قسمت سوم بازی در یک محیط شهری ویرانتر اتفاق بیفتد، اما بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، کپکام این ایده را کنار گذاشت چون معتقد بود که ایده وحشت در شهر، ممکن است باعث حساسیت غربیها شود. طبیعی بود که استقبال ضعیف منتقدان از DC3 با فروش ضعیف آن همراه شود و این نسخه، به آخرین بازی این مجموعه تبدیل شود.
حالا در سال ۲۰۲۳، دو دهه از ظهور آخرین بازی Dino Cr***s میگذرد و در حالی که عناوینی مانند ARK: Survival Evolved و The Lost Wild تلاش کردند تا به مجموعه بزرگ بعدی تبدیل شوند که دایناسورها را در محوریت قرار داده، اما هیچ مجموعهای تا حالا نتوانسته به پای این مجموعه از Capcom برسد. با این وجود، همانطور که فیلمهایی مانند Jurassic World: Dominion (و فیلم ۶۵ که به آن اشاره کردیم) به ما نشان دادهاند، مخاطبان هنوز هم تشنه محتواهای مرتبط با دایناسورها هستند، پس هر جهتی که فرانچایز Dino Cr***s در پیش بگیرد، احتمالاً به موفقیت منجر خواهد شد. نسخه جدید داینو کرایسیس چه یک تجربه وحشت از دید اول شخص شبیه به RE7 باشد که سعی میکند هیجانات ناشی از تعقیب شدن را شبیهسازی کند (به نسخه جدیتر کینگکونگ: بازی رسمی فیلم از پیتر جکسون فکر کنید) یا یک بازی تیراندازی سوم شخص مدرن و الهام گرفته از Gears of War با مبارزه فراوان با دایناسورها، تا وقتی که کپکام حواسش به چیزهایی باشد که باعث محبوبیت زیاد بازیهای اصلی شده بود، بعید است مشکلی پیش بیاید. پس باید از Capcom پرسید منتظر چه چیزی است؟ وقت آن فرا رسیده که به بازیبازها اجازه دهند دایناسورها را منقرض کنند… برای بار دوم!
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.***s-to-make-a-comeback/