ARTHUR MORGAN
2022/09/13, 09:54
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.
عنوان The Callisto Protocol در مراسم Game Awards سال 2020 ناگهان از ناکجا آباد سر درآورد و خیلی زود طرفدارانی پیدا کرد. این موضوع برای یک عنوان سبک وحشت که در جهان PUBG اتفاق میافتد، اتفاق عجیبی بود.اما دلیل ایجاد این همه هیاهو این بود که بسیاری از افراد دخیل در ساخت آن، اشخاصی بودند که پیش از آن عنوان Dead Space را تولید کردهاند.
میراثی که از زمان انتشار اولین نسخه در سال 2008 ادامه داشته و در مورد دنبالهی این بازی در سال 2011 نیز صدق میکند. با وجود گذشت 10 سال از انتشار بازی Dead Space 2، این عنوان همچنان یکی از بهترین بازیهای ترسناکی است که ساخته شده. این بازی نمونهای است برای اینکه یک دنبالهی عالی چگونه باید باشد.
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.
یک آغاز فراموش نشدنی
بازی Dead Space 2 با یک صحنهی انفجاری و فراموش نشدنی آغاز میشد. آیزاک، پروتاگونیست بازی اصلی به دلایل نامشخصی در یک تنگ پوش (یک لباس بسیار تنگ که باعث محدودیت حرکتی میشود) گرفتار شده است. یک مرد مرموز (که چهرهی او از روی تهیه کنندهی بازی Rich Briggs مدل برداری شده بود) دقیقاً چند ثانیه پیش از اینکه تبدیل به نکرومورف شود، شروع به آزاد کردن آیزاک میکند. آیزاک که آسیب دیده و هنوز گیج است برای نجات زندگی خود از دست هیولای تازه شکل گرفته، پا به فرار میگذارد.
این یک افتتاحیهی بسیار تاثیرگذار و بی نظیر در بین عناوین وحشت است و در همان ابتدا به مخاطب نشان میدهد که باید منتظر چه چیزی باشد. چیزی در این میان بسیار اشتباه به نظر میرسد. زیرا آیزاک نتوانسته پس از بلایی که در ایشیمورا بر سر او آمده، به حالت عادی بازگردد. ترس از آنچه که برای او از ناشناختهها افزایش یافته و در عین حال ترس از شناختهها نیز به همین ترتیب. موجوداتی که با اندامهای تیز و شکلی چندش آور به سمت بازیباز حمله ور میشوند…
سکانس تبدیل شدن آن مرد مرموز را نیز نمیتوان نادیده گرفت. تماشای تبدیل شدن مرد مرموز (کسی که ستارهی Dead Space: Ignition نیز بوده است) به یک نکرومورف، بدون اینکه هیچ بریدگی یا شکستگی در بدنش ایجاد شود، حتی امروز نیز حیرت انگیز است. زیرا معمولاً زوایای قرار گرفتن دوربین، این روند تبدیل را مخفی میکنند. این سکانس یادآور سکانس تغییر شکل نمادین و عمیقاً ناراحت کنندهی فیلم An American Werewolf in London در سال 1981 است.
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.
ترکیبی زیبا از اکشن و وحشت
در این عنوان، گیم پلی نیز حرکت رو به جلوی خود را حفظ کرده است. نکتهای که همیشه در مورد عناوین شوتر صادق نیست. دوربین سوم شخص عنوان اول که از رزیدنت اویل 4 الهام گرفته شده بود، بسیار خوب بود اما همچنان جای پیشرفت داشت. مبارزات در Dead Space 2 نرمتر و سریعتر شدند اما هرگز این موارد را فدای از بین بردن ریشههای وحشت و بقا نکردهاند. دشمنان کماکان ترسناک هستند و بازیباز برای کشتن آنها همچنان باید دقیق هدفگیری کند. تیراندازی نرمتر بازی باعث شده این فرآیند تجربهی بهتری خلق کند و در عین حال بتواند تنش موجود در عنوان اصلی را نیز حفظ کند.
نمونههای متفاوت دشمنان در این نسخه موجب حفظ حس رازآلود بودن فضای بازی (و ترس ذاتی آن) شده و نمیگذارد مبارزات خسته کننده و تکراری شوند. این فضا تقریباً شبیه به بازی Doom شده است، زیرا هر برخورد با دشمن مستلزم ارزیابی سریع تهدیدها و سپس اجرای برنامهای درست برای مقابله با نکرومورفها در محیطهایی محدود است. چنین صحنههایی باعث ایجاد تنش شده و کمتر عنوانی میتواند با آن رقابت کند. همچنین این مورد اثبات میکند که بازیهای ترسناک برای ایجاد حس تنش و وحشت نیازی به داشتن کنترلهای نامناسب، غیر حرفهای و غیر استاندارد ندارند.
اتخاذ یک استراتژی مناسب در چنین شرایطی و هدف گیری دقیق نقاط خاصی از بدن دشمنان در میان هرج و مرج کلی که در صحنههای مبارزه در جریان است، همانند سکانس فیلمهای ترسناکی است که سوییچ ماشین شخصیت اصلی در هنگام نزدیک شدن به قفل از دستاناش به روی زمین میافتد.
حفظ دقت در شرایط هرج و مرج، یک فرمول ثابت برای هیجان انگیز کردن چنین سکانسهایی است و ساخت یک بازی بر مبنای عناصر هوشمندانه گیم پلی، جذابیت بازی را تضمین میکند و باعث میشود تا از وحشت و تنش آن هرگز کم نشود. این یک روش عالی برای پیوند گیم پلی و جو تاثیرگذار بازی بود که Dead Space 2 در این زمینه شاهد پیشرفت فوقالعادهای نسبت به عنوان اصلی است.
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.
یک آیزاک قویتر و پیچیدهتر
پکیج داستانی و روایی بازی نیز همانند گیم پلی این بازی شاهد پیشرفتهای چشمگیری بوده است. صحبت کردن آیزاک یک نکته و مزیت بسیار مثبت است. زیرا دیگر احساس نمیشد که او یک خدمت گذار است. اکنون او شبیه کسی است که داستان خودش را دارد.
تماشای روبرو شدن او با PTSD نیز جذابیت بیشتری دارد. زیرا اکنون با قابلیت جدیدی که به دست آورده، میتواند در مواقع مورد نیاز صحبت کرده یا فریاد بزند. این قابلیت به شخصیت آیزاک عمق لازم را میداد تا بتواند بر ترس خود غلبه کند، به احساس گناه خود پاسخی مناسب دهد و به یک فرد بهتر تبدیل شود. آیزاک ساکت در عنوان اول توانایی چنین رشدی را نداشت. فرصتی که با هوشمندی کامل در دنبالهی عنوان اصلی از آن استفاده شد.
با عمیقتر شدن داستان، چند سکانس فراموش نشدنی در بازی شکل گرفت که همچنان در ذهن بازیبازان همچون آتش زبانه میکشد! بازگشت آیزاک به ایشیمورا صرفاً یک ترفند برای بهره بردن از حس نوستالژی بازیباز نبود. زیرا چیزی که شاهد بودیم نمایشی هوشمندانه از ترس او و غلبهاش بر این ترس بود. دشواری بازی نیز افزایش پیدا کرده و بازیباز بیش از پیش خود را جای آیزاک میبیند.
اکنون بازیباز نیز همان قدر میترسد که آیزاک با دیدن دوبارهی کابوس ایشیمورا وحشت کرده است. سوزن زدن در چشمهای آیزاک در یکی از آخرین بخشهای بازی یکی دیگر از صحنههای فراموش نشدنی بود. زیرا تحمل چنین وحشتی کار آسانی نیست. آنچه که در این سکانس شاهد بودیم یک جادوی واقعی بود که از طریق مکانیکهای خود، این وحشت را ایجاد مینمود.
بازی Dead Space 2 ممکن است حالت چند نفرهی پیچیدهای نداشته باشد اما همه چیز در آن به شکل خلاقانهای نسبت به عنوان اصلی پیشرفت کرده است. یک عنوان بزرگتر همیشه یک عنوان بهتر نیست، همانطور که Dead Space 3 نمونهای ناگوار از این مثال است. بهترین دنبالهها میدانند که باید دقیقاً چگونه بزرگتر شوند و در چه زمینههایی بهتر عمل کنند.
Dead Space 2 is still one of the all-time horror greats 10 years later (فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.)
عنوان The Callisto Protocol در مراسم Game Awards سال 2020 ناگهان از ناکجا آباد سر درآورد و خیلی زود طرفدارانی پیدا کرد. این موضوع برای یک عنوان سبک وحشت که در جهان PUBG اتفاق میافتد، اتفاق عجیبی بود.اما دلیل ایجاد این همه هیاهو این بود که بسیاری از افراد دخیل در ساخت آن، اشخاصی بودند که پیش از آن عنوان Dead Space را تولید کردهاند.
میراثی که از زمان انتشار اولین نسخه در سال 2008 ادامه داشته و در مورد دنبالهی این بازی در سال 2011 نیز صدق میکند. با وجود گذشت 10 سال از انتشار بازی Dead Space 2، این عنوان همچنان یکی از بهترین بازیهای ترسناکی است که ساخته شده. این بازی نمونهای است برای اینکه یک دنبالهی عالی چگونه باید باشد.
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.
یک آغاز فراموش نشدنی
بازی Dead Space 2 با یک صحنهی انفجاری و فراموش نشدنی آغاز میشد. آیزاک، پروتاگونیست بازی اصلی به دلایل نامشخصی در یک تنگ پوش (یک لباس بسیار تنگ که باعث محدودیت حرکتی میشود) گرفتار شده است. یک مرد مرموز (که چهرهی او از روی تهیه کنندهی بازی Rich Briggs مدل برداری شده بود) دقیقاً چند ثانیه پیش از اینکه تبدیل به نکرومورف شود، شروع به آزاد کردن آیزاک میکند. آیزاک که آسیب دیده و هنوز گیج است برای نجات زندگی خود از دست هیولای تازه شکل گرفته، پا به فرار میگذارد.
این یک افتتاحیهی بسیار تاثیرگذار و بی نظیر در بین عناوین وحشت است و در همان ابتدا به مخاطب نشان میدهد که باید منتظر چه چیزی باشد. چیزی در این میان بسیار اشتباه به نظر میرسد. زیرا آیزاک نتوانسته پس از بلایی که در ایشیمورا بر سر او آمده، به حالت عادی بازگردد. ترس از آنچه که برای او از ناشناختهها افزایش یافته و در عین حال ترس از شناختهها نیز به همین ترتیب. موجوداتی که با اندامهای تیز و شکلی چندش آور به سمت بازیباز حمله ور میشوند…
سکانس تبدیل شدن آن مرد مرموز را نیز نمیتوان نادیده گرفت. تماشای تبدیل شدن مرد مرموز (کسی که ستارهی Dead Space: Ignition نیز بوده است) به یک نکرومورف، بدون اینکه هیچ بریدگی یا شکستگی در بدنش ایجاد شود، حتی امروز نیز حیرت انگیز است. زیرا معمولاً زوایای قرار گرفتن دوربین، این روند تبدیل را مخفی میکنند. این سکانس یادآور سکانس تغییر شکل نمادین و عمیقاً ناراحت کنندهی فیلم An American Werewolf in London در سال 1981 است.
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.
ترکیبی زیبا از اکشن و وحشت
در این عنوان، گیم پلی نیز حرکت رو به جلوی خود را حفظ کرده است. نکتهای که همیشه در مورد عناوین شوتر صادق نیست. دوربین سوم شخص عنوان اول که از رزیدنت اویل 4 الهام گرفته شده بود، بسیار خوب بود اما همچنان جای پیشرفت داشت. مبارزات در Dead Space 2 نرمتر و سریعتر شدند اما هرگز این موارد را فدای از بین بردن ریشههای وحشت و بقا نکردهاند. دشمنان کماکان ترسناک هستند و بازیباز برای کشتن آنها همچنان باید دقیق هدفگیری کند. تیراندازی نرمتر بازی باعث شده این فرآیند تجربهی بهتری خلق کند و در عین حال بتواند تنش موجود در عنوان اصلی را نیز حفظ کند.
نمونههای متفاوت دشمنان در این نسخه موجب حفظ حس رازآلود بودن فضای بازی (و ترس ذاتی آن) شده و نمیگذارد مبارزات خسته کننده و تکراری شوند. این فضا تقریباً شبیه به بازی Doom شده است، زیرا هر برخورد با دشمن مستلزم ارزیابی سریع تهدیدها و سپس اجرای برنامهای درست برای مقابله با نکرومورفها در محیطهایی محدود است. چنین صحنههایی باعث ایجاد تنش شده و کمتر عنوانی میتواند با آن رقابت کند. همچنین این مورد اثبات میکند که بازیهای ترسناک برای ایجاد حس تنش و وحشت نیازی به داشتن کنترلهای نامناسب، غیر حرفهای و غیر استاندارد ندارند.
اتخاذ یک استراتژی مناسب در چنین شرایطی و هدف گیری دقیق نقاط خاصی از بدن دشمنان در میان هرج و مرج کلی که در صحنههای مبارزه در جریان است، همانند سکانس فیلمهای ترسناکی است که سوییچ ماشین شخصیت اصلی در هنگام نزدیک شدن به قفل از دستاناش به روی زمین میافتد.
حفظ دقت در شرایط هرج و مرج، یک فرمول ثابت برای هیجان انگیز کردن چنین سکانسهایی است و ساخت یک بازی بر مبنای عناصر هوشمندانه گیم پلی، جذابیت بازی را تضمین میکند و باعث میشود تا از وحشت و تنش آن هرگز کم نشود. این یک روش عالی برای پیوند گیم پلی و جو تاثیرگذار بازی بود که Dead Space 2 در این زمینه شاهد پیشرفت فوقالعادهای نسبت به عنوان اصلی است.
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.
یک آیزاک قویتر و پیچیدهتر
پکیج داستانی و روایی بازی نیز همانند گیم پلی این بازی شاهد پیشرفتهای چشمگیری بوده است. صحبت کردن آیزاک یک نکته و مزیت بسیار مثبت است. زیرا دیگر احساس نمیشد که او یک خدمت گذار است. اکنون او شبیه کسی است که داستان خودش را دارد.
تماشای روبرو شدن او با PTSD نیز جذابیت بیشتری دارد. زیرا اکنون با قابلیت جدیدی که به دست آورده، میتواند در مواقع مورد نیاز صحبت کرده یا فریاد بزند. این قابلیت به شخصیت آیزاک عمق لازم را میداد تا بتواند بر ترس خود غلبه کند، به احساس گناه خود پاسخی مناسب دهد و به یک فرد بهتر تبدیل شود. آیزاک ساکت در عنوان اول توانایی چنین رشدی را نداشت. فرصتی که با هوشمندی کامل در دنبالهی عنوان اصلی از آن استفاده شد.
با عمیقتر شدن داستان، چند سکانس فراموش نشدنی در بازی شکل گرفت که همچنان در ذهن بازیبازان همچون آتش زبانه میکشد! بازگشت آیزاک به ایشیمورا صرفاً یک ترفند برای بهره بردن از حس نوستالژی بازیباز نبود. زیرا چیزی که شاهد بودیم نمایشی هوشمندانه از ترس او و غلبهاش بر این ترس بود. دشواری بازی نیز افزایش پیدا کرده و بازیباز بیش از پیش خود را جای آیزاک میبیند.
اکنون بازیباز نیز همان قدر میترسد که آیزاک با دیدن دوبارهی کابوس ایشیمورا وحشت کرده است. سوزن زدن در چشمهای آیزاک در یکی از آخرین بخشهای بازی یکی دیگر از صحنههای فراموش نشدنی بود. زیرا تحمل چنین وحشتی کار آسانی نیست. آنچه که در این سکانس شاهد بودیم یک جادوی واقعی بود که از طریق مکانیکهای خود، این وحشت را ایجاد مینمود.
بازی Dead Space 2 ممکن است حالت چند نفرهی پیچیدهای نداشته باشد اما همه چیز در آن به شکل خلاقانهای نسبت به عنوان اصلی پیشرفت کرده است. یک عنوان بزرگتر همیشه یک عنوان بهتر نیست، همانطور که Dead Space 3 نمونهای ناگوار از این مثال است. بهترین دنبالهها میدانند که باید دقیقاً چگونه بزرگتر شوند و در چه زمینههایی بهتر عمل کنند.
Dead Space 2 is still one of the all-time horror greats 10 years later (فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.)