ARTHUR MORGAN
2022/09/12, 08:56
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.
فیلمهایی که در جهان Resident Evil جریان داشتهاند، پیش از اینکه دنیاهای خود را گسترش دهند، به صورت آزادانه از قوانین موجود در بازیها پیروی میکردند. با این حال فرانچایز رزیدنت ایول قرار است میزبان یک فیلم جدید باشد. فیلمی که در عین بازآفرینی فرانچایز سینمایی قصد دارد بیش از فیلمهای قبلی به داستان بازیها وفادار باشد. با اینکه Resident Evil: Welcome to Raccoon City تنها چند ماه با انتشار فاصله دارد، اما طرفداران همچنان یک تریلر مناسب از این فیلم ندیدهاند.
مدتی پیش اولین تصاویر رسمی از فیلم جدید منتشر شد. تصاویری که شخصیتهایی مانند کریس ردفیلد، جیل ولنتاین، کلر ردفیلد و لیان کندی را نشان میدادند. این تصاویر همچنین نمایی از عمارت بدنام اسپنسر که به نظر میرسد در یک منطقهی زیرزمینی در اطراف راکون سیتی قرار دارد را نشان میدادند. در این میان یک تصویر خاص، توجه برخی از طرفداران را به خود جلب کرد. تصویری از یک هیولای وحشتناک که بازیبازان کهنه کار رزیدنت ایول میدانند او کسی نیست جر Lisa Trevor.
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.
ریشههای تاریک Lisa Trevor
اگر چه فیلم Resident Evil: Welcome to Raccoon City به شدت تحت تاثیر دو بازی نخست سری رزیدنت ایول است، اما هنوز مشخص نیست که این فیلم چقدر میخواهد به داستان سری وفادار باشد. با در نظر گرفتن این موضوع، مقالهی پیش روی شما شامل افشاگریهایی از اتفاقات رخ داده در نخستین بازی رزیدنت ایول است. اتفاقاتی که میتواند به طور بالقوه داستان فیلم آینده را نیز افشا سازد.
در بازسازی سال 2002 رزیدنت ایول، کپکام یک دشمن به نام Lisa Trevor به این عنوان اضافه کرده بود. در جریان اتفاقات بازی، کریس ردفیلد و جیل ولنتاین دریافتند که لیزا دختر معمار عمارت یعنی George Trevor است. او تمام تلههای پیچیده را به درخواست دکتر Oswell E. Spencer، یکی از بنیانگذاران Umbrella طراحی کرده بود.
با این حال، با توجه به اینکه George Trevor از اسرار این عمارت آگاه بود، اسپنسر برای اینکه از شر او خلاصه شود، از او خواسته بود تا پس از پایان ساخت عمارت به همراه خانوادهاش در آنجا ساکن شوند. از آنجایی که جورج مشغول به کار است، همسرش جسیکا و دخترش لیزا پیش از او خود را به عمارت میرسانند و یک هفته تا رسیدن جورج در آنجا میمانند.
جسیکا و لیزا بلافاصله پس از رسیدن به عمارت، به آزمایشگاه زیرزمینی منتقل شدند و در آنجا تبدیل به سوژهی آزمایش تحقیقاتی در مورد ویروس Progenitor آمبرلا شدند. چند روز بعد جورج به عمارت میرسد و در انجا به او میگویند که همسر و دخترش برای مراقبت از یکی از بستگان بیمارشان آنجا را ترک کردهاند. پس از آن اسپنسر جورج را زندانی میکند. و او در آنجا مجبور شد تا پازلها و تلههایی که خودش طراحی کرده بود را حل کند. متأسفانه جورج توسط اسپنسر غافلگیر شد و در نهایت در قبرستان زیرزمینی عمارت از گرسنگی جان سپرد.
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.
سرنوشت Lisa Trevor در بازسازی رزیدنت ایول
جسیکا و لیزا پس از اینکه به عنوان موش آزمایشگاهی، به آزمایشگاه زیرزمین عمارت برده شدند، تحت آزمایشان دردناکی قرار گرفتند و به هر دوی آنان ویروس Progenitor تزریق شد. متأسفانه جسیکا هیچ واکنشی به این ویروس نشان نداد و بلافاصه توسط آمبرلا از معادلات حذف شد. اما در مورد لیزا اوضاع فرق میکرد. به دلیل تزریق ویروس Progenitor به او، شروع به جهش کرد و بدن او دچار ناهنجاری شد و وضعیت روحی او نیز کاملاً مختل گشت.
پس از اینکه لیزا برای مدت طولانی از مادرش جدا شده بود، آنقدر خشن شد که محققان برای اینکه بتوانند به او نزدیک شوند خود را شبیه به مادر او میکردند. با این حال این تلاش محققان برای فریب لیزا بی نتیجه بود و تنها منجر به کشته شدن آنها میشد. لیزا صورت محققان را جدا میکرد و آنها را به بدن خود متصل مینمود.
لیزا برای چندین دهه در زیرزمین عمارت زندانی بود و پیوسته تحت آزمایشات وحشتناک قرار میگرفت. سرانجام در سال 1995، آلبرت وسکر و ویلیام بیرکین که هر دو از محققان آمبرلا بودند، یک انگل تازه توسعه یافته را در بدن لیزا کاشتند که منجر به پیدایش ویروس G شد. پس از استخراج ویروس G از بدن لیزا، علاقهی آمبرلا به او کم شد و شرکت دستور داد تا از بین برود. با این حال، از آنجایی که او سالها تحت آزمایش قرار گرفته بود، توانایی بازسازی خود را توسعه داده و این امر باعث میشد تا او در مقابل هر نوع آسیب فیزیکی مصون باشد.
پس از چندین بار تلاش، آمبرلا به این نتیجه رسید که لیزا را با موفقیت کشتهاند. در ادامه آنها جسدش را در دخمههای قبرستان زیرزمینی عمارت انداختند. لیزا بدون اینکه محققان متوجه شوند دوباره زنده شد و سالها در دخمهها زندگی کرد. در سال 1998 و در جریان حوادث عمارت، اعضای STARS با لیزا برخورد کردند اما نتوانستند او را از بین ببرند.
با این حال جیل ولنتاین با حل یک معما در سرداب عمارت، تابوتی که حاوی جسد مادر لیزا یعنی جسیکا میشود را باز میکند. لیزا از طریق بوی مادرش او را میشناسد و حتی موفق میشود که فریاد بزند “مادر“. پس از بیرون آوردن جمجهی مادرش از تابوت، لیزا به پرتگاه تاریک زیر سرداب پرید و جیل ولنتاین و بری برتون تصور کردند که او کشته شده است.
در نهایت پس از اینکه ربکا چمبرز از اعضای STARS توانست قابلیت خود تخریبی عمارت را فعال کند، آلبرت وسکر باری دیگر با لیزا ترور روبرو شد و لیزا او را بی وقفه تا سالن اصلی تعقیب کرد. وسکر اما موفق شده بود پیش از فرار خود، با شلیک به یک لوستر بزرگ آن را روی لیزا بیندازد. ظاهراً لیزا در جریان این انفجار کشته شد اما کشته شدن او هرگز به تصویر کشیده نشد.
Resident Evil: The Depressing and Horrifying Backstory of Lisa Trevor Explained (فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.)
فیلمهایی که در جهان Resident Evil جریان داشتهاند، پیش از اینکه دنیاهای خود را گسترش دهند، به صورت آزادانه از قوانین موجود در بازیها پیروی میکردند. با این حال فرانچایز رزیدنت ایول قرار است میزبان یک فیلم جدید باشد. فیلمی که در عین بازآفرینی فرانچایز سینمایی قصد دارد بیش از فیلمهای قبلی به داستان بازیها وفادار باشد. با اینکه Resident Evil: Welcome to Raccoon City تنها چند ماه با انتشار فاصله دارد، اما طرفداران همچنان یک تریلر مناسب از این فیلم ندیدهاند.
مدتی پیش اولین تصاویر رسمی از فیلم جدید منتشر شد. تصاویری که شخصیتهایی مانند کریس ردفیلد، جیل ولنتاین، کلر ردفیلد و لیان کندی را نشان میدادند. این تصاویر همچنین نمایی از عمارت بدنام اسپنسر که به نظر میرسد در یک منطقهی زیرزمینی در اطراف راکون سیتی قرار دارد را نشان میدادند. در این میان یک تصویر خاص، توجه برخی از طرفداران را به خود جلب کرد. تصویری از یک هیولای وحشتناک که بازیبازان کهنه کار رزیدنت ایول میدانند او کسی نیست جر Lisa Trevor.
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.
ریشههای تاریک Lisa Trevor
اگر چه فیلم Resident Evil: Welcome to Raccoon City به شدت تحت تاثیر دو بازی نخست سری رزیدنت ایول است، اما هنوز مشخص نیست که این فیلم چقدر میخواهد به داستان سری وفادار باشد. با در نظر گرفتن این موضوع، مقالهی پیش روی شما شامل افشاگریهایی از اتفاقات رخ داده در نخستین بازی رزیدنت ایول است. اتفاقاتی که میتواند به طور بالقوه داستان فیلم آینده را نیز افشا سازد.
در بازسازی سال 2002 رزیدنت ایول، کپکام یک دشمن به نام Lisa Trevor به این عنوان اضافه کرده بود. در جریان اتفاقات بازی، کریس ردفیلد و جیل ولنتاین دریافتند که لیزا دختر معمار عمارت یعنی George Trevor است. او تمام تلههای پیچیده را به درخواست دکتر Oswell E. Spencer، یکی از بنیانگذاران Umbrella طراحی کرده بود.
با این حال، با توجه به اینکه George Trevor از اسرار این عمارت آگاه بود، اسپنسر برای اینکه از شر او خلاصه شود، از او خواسته بود تا پس از پایان ساخت عمارت به همراه خانوادهاش در آنجا ساکن شوند. از آنجایی که جورج مشغول به کار است، همسرش جسیکا و دخترش لیزا پیش از او خود را به عمارت میرسانند و یک هفته تا رسیدن جورج در آنجا میمانند.
جسیکا و لیزا بلافاصله پس از رسیدن به عمارت، به آزمایشگاه زیرزمینی منتقل شدند و در آنجا تبدیل به سوژهی آزمایش تحقیقاتی در مورد ویروس Progenitor آمبرلا شدند. چند روز بعد جورج به عمارت میرسد و در انجا به او میگویند که همسر و دخترش برای مراقبت از یکی از بستگان بیمارشان آنجا را ترک کردهاند. پس از آن اسپنسر جورج را زندانی میکند. و او در آنجا مجبور شد تا پازلها و تلههایی که خودش طراحی کرده بود را حل کند. متأسفانه جورج توسط اسپنسر غافلگیر شد و در نهایت در قبرستان زیرزمینی عمارت از گرسنگی جان سپرد.
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.
سرنوشت Lisa Trevor در بازسازی رزیدنت ایول
جسیکا و لیزا پس از اینکه به عنوان موش آزمایشگاهی، به آزمایشگاه زیرزمین عمارت برده شدند، تحت آزمایشان دردناکی قرار گرفتند و به هر دوی آنان ویروس Progenitor تزریق شد. متأسفانه جسیکا هیچ واکنشی به این ویروس نشان نداد و بلافاصه توسط آمبرلا از معادلات حذف شد. اما در مورد لیزا اوضاع فرق میکرد. به دلیل تزریق ویروس Progenitor به او، شروع به جهش کرد و بدن او دچار ناهنجاری شد و وضعیت روحی او نیز کاملاً مختل گشت.
پس از اینکه لیزا برای مدت طولانی از مادرش جدا شده بود، آنقدر خشن شد که محققان برای اینکه بتوانند به او نزدیک شوند خود را شبیه به مادر او میکردند. با این حال این تلاش محققان برای فریب لیزا بی نتیجه بود و تنها منجر به کشته شدن آنها میشد. لیزا صورت محققان را جدا میکرد و آنها را به بدن خود متصل مینمود.
لیزا برای چندین دهه در زیرزمین عمارت زندانی بود و پیوسته تحت آزمایشات وحشتناک قرار میگرفت. سرانجام در سال 1995، آلبرت وسکر و ویلیام بیرکین که هر دو از محققان آمبرلا بودند، یک انگل تازه توسعه یافته را در بدن لیزا کاشتند که منجر به پیدایش ویروس G شد. پس از استخراج ویروس G از بدن لیزا، علاقهی آمبرلا به او کم شد و شرکت دستور داد تا از بین برود. با این حال، از آنجایی که او سالها تحت آزمایش قرار گرفته بود، توانایی بازسازی خود را توسعه داده و این امر باعث میشد تا او در مقابل هر نوع آسیب فیزیکی مصون باشد.
پس از چندین بار تلاش، آمبرلا به این نتیجه رسید که لیزا را با موفقیت کشتهاند. در ادامه آنها جسدش را در دخمههای قبرستان زیرزمینی عمارت انداختند. لیزا بدون اینکه محققان متوجه شوند دوباره زنده شد و سالها در دخمهها زندگی کرد. در سال 1998 و در جریان حوادث عمارت، اعضای STARS با لیزا برخورد کردند اما نتوانستند او را از بین ببرند.
با این حال جیل ولنتاین با حل یک معما در سرداب عمارت، تابوتی که حاوی جسد مادر لیزا یعنی جسیکا میشود را باز میکند. لیزا از طریق بوی مادرش او را میشناسد و حتی موفق میشود که فریاد بزند “مادر“. پس از بیرون آوردن جمجهی مادرش از تابوت، لیزا به پرتگاه تاریک زیر سرداب پرید و جیل ولنتاین و بری برتون تصور کردند که او کشته شده است.
در نهایت پس از اینکه ربکا چمبرز از اعضای STARS توانست قابلیت خود تخریبی عمارت را فعال کند، آلبرت وسکر باری دیگر با لیزا ترور روبرو شد و لیزا او را بی وقفه تا سالن اصلی تعقیب کرد. وسکر اما موفق شده بود پیش از فرار خود، با شلیک به یک لوستر بزرگ آن را روی لیزا بیندازد. ظاهراً لیزا در جریان این انفجار کشته شد اما کشته شدن او هرگز به تصویر کشیده نشد.
Resident Evil: The Depressing and Horrifying Backstory of Lisa Trevor Explained (فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینکها هستند.)