ARTHUR MORGAN
2022/09/02, 06:40
50822
اگرچه زمانی به‌نظر می‌آمد Killzone درخشان‌ترین مجموعه بازی Guerilla Games باشد، اما پس از انتشار دنباله آن، این مجموعه قدم در مسیر تباهی گذاشت. دلیل آن چه بود؟کمپانی Guerilla Games به‌خاطر خلق بازی‌های دنیایِ باز و جذابِ انحصاری پلی‌استیشن یعنیHorizon Zero Dawn و دنباله آن Horizon Forbidden West معروف شد. اما، زمانی بود که این استودیوی بازی‌سازی مستقر در آمستردام، نماد ژانر تیراندازی اول شخص بود. بازی موفق آن یعنی Killzone (که با شیطنت خاصی به آن لقب «قاتل Halo» را داده بودند) تیراندازی اول شخص را از پایه و اساس تعریف کرد. با این‌که بازی اولِ این مجموعه عیب‌های خودش را داشت، اما دنباله آن تقریباً بی‌عیب‌ونقص است - اما متأسفانه این مجموعه پس از آن از پا در آمد.
بازی Killzone اولین بار در سال ۲۰۰۴ و برای پلی‌استیشن ۲ عرضه شد و بلافاصله به موفقیت رسید. جلوه‌های صوتی آن خشن و تکان‌دهنده هستند، داستانِ بازی به بررسی جذابی از درست و غلط در میانه جنگ می‌پردازد، و شخصیت‌های قابل بازی همگی منحصر‌به‌فرد و دارای عمق هستند. Killzone 2 سال ۲۰۰۹ منتشر شد و تقریباً از همه نظر از اولین بازی بهتر بود. این دنباله بدون شک بهترین بازی ژانر تیراندازی اول شخص در دوران خود بود و در مقایسه با اولین بازی، به جزئیات بیشتری از جنگ Helghast و ISA می‌پردازد. اما به‌نظر می‌آید پایان‌بندی کیل‌زون ۲ به بهترین شکل ممکن صورت نگرفت و همین باعث افت کیفیت و داستان این فرانچایز شد.
50823
بازی Killzone نشان می‌دهد افراد درمانده و در حال نبرد برای بقا، چگونه می‌توانند به انجام اعمال شیطانی تشویق شوند. در اولین بازی، Helghast به عنوان شخصیت‌های شرور بازی معرفی می‌شوند؛ اما با باز شدن داستان بازی در طول این مجموعه، مرز بین ISAیِ «خوب» و Helghast «بد» کمرنگ می‌شود. در ابتدای بازی، Scolar Visari که رهبر Helghastهاست به بازی‌باز می‌گوید که مردم او سال‌ها قبل توسط ISA بر روی سیاره‌ای رها شدند که حالا به خانه آن‌ها تبدیل شده. محیط خشن این سیاره جان خیلی‌ها را گرفت، اما آن‌هایی که زنده ماندند، به ISA به چشم خود شیطان نگاه می‌کردند.این بازی FPS (تیراندازی اول شخص) به بازی‌باز اجازه می‌دهد با تغییر کاراکتر در جوخه خود و همین‌طور در طول ماموریت‌ها، جنگ را از زاویه‌های مختلف ببیند.
استودیوی Guerilla Games با این کار از بازی‌باز می‌خواهد برای هر ماموریت، تاکتیک‌های متفاوتی را امتحان کند و دیدگاه‌های جدیدی کسب کند. کاپیتان Jan Templar یک سربازِ همه‌فن‌حریف و ذاتاً رهبر است، گروهبان Rico Velasquez نفرت عمیقی نسبت به Helghast دارد و معمولاً در نبرد سر دشمنان را به خود گرم می‌کند، سرهنگ Gregor Hakha یکی از اعضای Helghast است که در اصل جاسوس ISA است و Luger از اعضای واحد Shadow Marshal که استاد مخفی‌کاری است و به نوعی معشوقه سابق Templar است. هر یک از این شخصیت‌ها سبک بازی مخصوص به خودش و دیدگاهی کاملاً متفاوت درباره جنگ بین Helghast و ISA را دارد؛ که همین تفاوت‌ها باعث ایجاد یک جوخه متفاوت و جالب می‌شود.
بازی Killzone 2 بیشتر به منطقه خاکستریِ جنگ و مرز بین درست و غلط می‌پردازد و این بار تمرکزش روی آسیب‌های روحی، اَعمال خشونت‌آمیز و پروپاگاندا قرار دارد. اگر مجموعه Killzone سیرِ صعودی Killzone 2 را حفظ می‌کرد، مطمئناً هنوز هم از آن به عنوان «قاتل Halo» یاد می‌شد؛ چرا که مفاهیم داستانی و شخصیت‌های آن بسیار جالب‌تر و جذاب‌تر از مجموعه موفقِ ساخت بانجی (هیلو) هستند. در Killzone 2 بازی‌باز فقط کنترل یک شخصیت یعنی Tomas Sevchenco را در اختیار دارد، اما چون شخصیت‌پردازی این کاراکتر با جزئیات زیادی صورت گرفته و در طول بازی لحظات زیادی هستند که باعث رشد شخصیتش می‌شوند، به‌نظر می‌رسد این حالت از ویژگی چندین شخصیت قابلِ بازی، دست کمی ندارد.
50824
هرچند که Killzone 2 بهترین بازی این مجموعه است، اما پایان‌بندی آن همان لحظه قابل‌توجهی است که مجموعه Killzone سقوط می‌کند و دیگر بلند نمی‌شود. در پایان بازی، شاهد اعدام اسکولار ویساری توسط ریکو هستیم که این اتفاق نشان‌دهنده این است که جنگ بین ISA و امپراطوری Helghan هیچوقت تمام نمی‌شود. مردم Helghan برای همیشه به رهبر خود (ویساری) به چشم یک شهید و به ISA به چشم جلادِ او نگاه خواهند کرد. پایان Killzone 2 در یک تغییر ۱۸۰ درجه‌ای،ISA را به عنوان شخصیت‌های شرور و منفی بازی نشان می‌دهد چرا که اقدامات آن‌ها بود که باعث ادامه جنگ شد.
دو بازی اول Killzone با بررسی شخصیت‌های مسبب خشونت، مسیر خلق یک مجموعه فوق‌العاده را هموار کردند. اما متأسفانه Killzone 3 این مفهوم را پی نمی‌گیرد و در عوض، داستان بی‌شیله‌وپیله و ساده‌ای از تقابل خیر و شر را در پیش می‌گیرد که با نابودی سیاره Helghanها به پایان می‌رسد. با این حال، اگرچه Killzone 3 از نظر جزئیات و داستان‌سرایی پرنُکته به پای بازی‌های قبلی خود نمی‌رسد، اما آخرین اقدام بی‌رحمانه و خشونت‌آمیزِ ISA می‌توانست پایانی مناسب، هرچند بسیار تلخ، برای این سه‌گانه باشد.
به هر حال،Guerilla Games با Killzone: Shadow Fall آخرین تلاش خودش را کرد. آخرین بازی این مجوعه کاملاً متفاوت از دنیای دو بازی اول آن است و ارتباط آن با Killzone 3 هم بسیار ضعیف است. Shadow Fall هیچ کدام از خصوصیات اصلیِ سازنده Killzone و Killzone 2 و حتی بخش‌هایی از Killzone 3 را در خودش ندارد. شاید چون مجموعه Halo هنوز هم با قدرت به مسیر خود ادامه می‌دهد، Guerilla Games هم احساس کرد که باید مجموعه killzone را ادامه بدهد. اما لذت بردن از بازی‌ای که عنصر داستان‌سرایی تکان‌دهنده خودش را از دست داده، سخت است. Killzone باید با مرگ ویساری تمام می‌شد، چرا که بازی‌های بعدی این مجموعه فقط اسم Killzone را بر روی خود دارند. حالا استودیو Guerilla توجهش را به مجموعه Horizon معطوف کرده، مجموعه‌ای که امیدواریم در ادامه راه، مسیر صعودی خودش را حفظ کند.
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینک‌ها هستند.
اگرچه زمانی به‌نظر می‌آمد Killzone درخشان‌ترین مجموعه بازی Guerilla Games باشد، اما پس از انتشار دنباله آن، این مجموعه قدم در مسیر تباهی گذاشت. دلیل آن چه بود؟کمپانی Guerilla Games به‌خاطر خلق بازی‌های دنیایِ باز و جذابِ انحصاری پلی‌استیشن یعنیHorizon Zero Dawn و دنباله آن Horizon Forbidden West معروف شد. اما، زمانی بود که این استودیوی بازی‌سازی مستقر در آمستردام، نماد ژانر تیراندازی اول شخص بود. بازی موفق آن یعنی Killzone (که با شیطنت خاصی به آن لقب «قاتل Halo» را داده بودند) تیراندازی اول شخص را از پایه و اساس تعریف کرد. با این‌که بازی اولِ این مجموعه عیب‌های خودش را داشت، اما دنباله آن تقریباً بی‌عیب‌ونقص است - اما متأسفانه این مجموعه پس از آن از پا در آمد.
بازی Killzone اولین بار در سال ۲۰۰۴ و برای پلی‌استیشن ۲ عرضه شد و بلافاصله به موفقیت رسید. جلوه‌های صوتی آن خشن و تکان‌دهنده هستند، داستانِ بازی به بررسی جذابی از درست و غلط در میانه جنگ می‌پردازد، و شخصیت‌های قابل بازی همگی منحصر‌به‌فرد و دارای عمق هستند. Killzone 2 سال ۲۰۰۹ منتشر شد و تقریباً از همه نظر از اولین بازی بهتر بود. این دنباله بدون شک بهترین بازی ژانر تیراندازی اول شخص در دوران خود بود و در مقایسه با اولین بازی، به جزئیات بیشتری از جنگ Helghast و ISA می‌پردازد. اما به‌نظر می‌آید پایان‌بندی کیل‌زون ۲ به بهترین شکل ممکن صورت نگرفت و همین باعث افت کیفیت و داستان این فرانچایز شد.
50823
بازی Killzone نشان می‌دهد افراد درمانده و در حال نبرد برای بقا، چگونه می‌توانند به انجام اعمال شیطانی تشویق شوند. در اولین بازی، Helghast به عنوان شخصیت‌های شرور بازی معرفی می‌شوند؛ اما با باز شدن داستان بازی در طول این مجموعه، مرز بین ISAیِ «خوب» و Helghast «بد» کمرنگ می‌شود. در ابتدای بازی، Scolar Visari که رهبر Helghastهاست به بازی‌باز می‌گوید که مردم او سال‌ها قبل توسط ISA بر روی سیاره‌ای رها شدند که حالا به خانه آن‌ها تبدیل شده. محیط خشن این سیاره جان خیلی‌ها را گرفت، اما آن‌هایی که زنده ماندند، به ISA به چشم خود شیطان نگاه می‌کردند.این بازی FPS (تیراندازی اول شخص) به بازی‌باز اجازه می‌دهد با تغییر کاراکتر در جوخه خود و همین‌طور در طول ماموریت‌ها، جنگ را از زاویه‌های مختلف ببیند.
استودیوی Guerilla Games با این کار از بازی‌باز می‌خواهد برای هر ماموریت، تاکتیک‌های متفاوتی را امتحان کند و دیدگاه‌های جدیدی کسب کند. کاپیتان Jan Templar یک سربازِ همه‌فن‌حریف و ذاتاً رهبر است، گروهبان Rico Velasquez نفرت عمیقی نسبت به Helghast دارد و معمولاً در نبرد سر دشمنان را به خود گرم می‌کند، سرهنگ Gregor Hakha یکی از اعضای Helghast است که در اصل جاسوس ISA است و Luger از اعضای واحد Shadow Marshal که استاد مخفی‌کاری است و به نوعی معشوقه سابق Templar است. هر یک از این شخصیت‌ها سبک بازی مخصوص به خودش و دیدگاهی کاملاً متفاوت درباره جنگ بین Helghast و ISA را دارد؛ که همین تفاوت‌ها باعث ایجاد یک جوخه متفاوت و جالب می‌شود.
بازی Killzone 2 بیشتر به منطقه خاکستریِ جنگ و مرز بین درست و غلط می‌پردازد و این بار تمرکزش روی آسیب‌های روحی، اَعمال خشونت‌آمیز و پروپاگاندا قرار دارد. اگر مجموعه Killzone سیرِ صعودی Killzone 2 را حفظ می‌کرد، مطمئناً هنوز هم از آن به عنوان «قاتل Halo» یاد می‌شد؛ چرا که مفاهیم داستانی و شخصیت‌های آن بسیار جالب‌تر و جذاب‌تر از مجموعه موفقِ ساخت بانجی (هیلو) هستند. در Killzone 2 بازی‌باز فقط کنترل یک شخصیت یعنی Tomas Sevchenco را در اختیار دارد، اما چون شخصیت‌پردازی این کاراکتر با جزئیات زیادی صورت گرفته و در طول بازی لحظات زیادی هستند که باعث رشد شخصیتش می‌شوند، به‌نظر می‌رسد این حالت از ویژگی چندین شخصیت قابلِ بازی، دست کمی ندارد.
50824
هرچند که Killzone 2 بهترین بازی این مجموعه است، اما پایان‌بندی آن همان لحظه قابل‌توجهی است که مجموعه Killzone سقوط می‌کند و دیگر بلند نمی‌شود. در پایان بازی، شاهد اعدام اسکولار ویساری توسط ریکو هستیم که این اتفاق نشان‌دهنده این است که جنگ بین ISA و امپراطوری Helghan هیچوقت تمام نمی‌شود. مردم Helghan برای همیشه به رهبر خود (ویساری) به چشم یک شهید و به ISA به چشم جلادِ او نگاه خواهند کرد. پایان Killzone 2 در یک تغییر ۱۸۰ درجه‌ای،ISA را به عنوان شخصیت‌های شرور و منفی بازی نشان می‌دهد چرا که اقدامات آن‌ها بود که باعث ادامه جنگ شد.
دو بازی اول Killzone با بررسی شخصیت‌های مسبب خشونت، مسیر خلق یک مجموعه فوق‌العاده را هموار کردند. اما متأسفانه Killzone 3 این مفهوم را پی نمی‌گیرد و در عوض، داستان بی‌شیله‌وپیله و ساده‌ای از تقابل خیر و شر را در پیش می‌گیرد که با نابودی سیاره Helghanها به پایان می‌رسد. با این حال، اگرچه Killzone 3 از نظر جزئیات و داستان‌سرایی پرنُکته به پای بازی‌های قبلی خود نمی‌رسد، اما آخرین اقدام بی‌رحمانه و خشونت‌آمیزِ ISA می‌توانست پایانی مناسب، هرچند بسیار تلخ، برای این سه‌گانه باشد.
به هر حال،Guerilla Games با Killzone: Shadow Fall آخرین تلاش خودش را کرد. آخرین بازی این مجوعه کاملاً متفاوت از دنیای دو بازی اول آن است و ارتباط آن با Killzone 3 هم بسیار ضعیف است. Shadow Fall هیچ کدام از خصوصیات اصلیِ سازنده Killzone و Killzone 2 و حتی بخش‌هایی از Killzone 3 را در خودش ندارد. شاید چون مجموعه Halo هنوز هم با قدرت به مسیر خود ادامه می‌دهد، Guerilla Games هم احساس کرد که باید مجموعه killzone را ادامه بدهد. اما لذت بردن از بازی‌ای که عنصر داستان‌سرایی تکان‌دهنده خودش را از دست داده، سخت است. Killzone باید با مرگ ویساری تمام می‌شد، چرا که بازی‌های بعدی این مجموعه فقط اسم Killzone را بر روی خود دارند. حالا استودیو Guerilla توجهش را به مجموعه Horizon معطوف کرده، مجموعه‌ای که امیدواریم در ادامه راه، مسیر صعودی خودش را حفظ کند.
فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینک‌ها هستند.