کلوپ تاریخ

[Yaser_Aramesh]

سلام دوستان.در این بخش ما به بحث و گفت و گو درباره ی رویدادهای تاریخی و قهرمانان گذشته میپردازیم.لطفا برای اطلاعات تاریخی ای که می آورید منبع بدهید.کتابی,شخصی,سایتی یا ...... زیرا تاریخ شوخی بردار نیست و با تغییر اسم یک شخص یا مکان یا تغییر زمان , تاریخ را بر هم میزنیم و دیگران تاریخ دروغین را فرا میگیرند.من خودم عاشق تاریخ ام اما تا به حال از فامیل ها و دوستان فقط دو نفر رو پیدا کردم که به تاریخ علاقه مند باشن.این خیلی بده.ما باید از تاریخ درس بگیریم.درس.نمیدونم چرا هیچکی تاریخ دوست نداره.در هر صورت امیدوارم مورد توجه و علاقه تون قرار بگیره و امیدوارم اگه تا حالا به تاریخ علاقه مند نبودید از این به بعد (هرچند کم ) علاقه مند بشید.

درضمن سعی کنید اطلاعاتی که میدهید خیلی کوتاه یا خیلی بلند نباشد.متوسط.در حد 6-7 خط تا هم اطلاعات نسبتا زیادی کسب کنیم و هم حوصله ی خواندن را داشته باشیم !!البته اگه در اون حد اطلاعات داشتید.اگرم که نداشتید هر چه قدر که دارید بزارید.

لطفا تا میتوانید مشارکت کنید تا همه بدانیم گذشتگانمان ,اجدادمان,قهرمانانمان,دشمن� �نمان و .......چه کردند !!!چه شگفتی ها آفریدند!!! و کارهایشان در نظر ما چطور است!!!

ممنون از همه کسانی که مشارکت خواهند کرد

[Yaser_Aramesh]

سلام دوستان


برای شروع کار این تاپیک من 7 تا موضوع میزارم.هر کی اول از همه گفت کدوم موضوع رو دوست داره درباره ی اون بحث و گفت و گو رو شروع میکنیم.زود باش....شاید تو بتونی اولین نفر باشی

درضمن بگم که یک موضوع را که انتخاب کردیم درباره هرچیزی که مربوط به اون باشه گفت و گو میکنیم.مثلا اگه موضوع شد حکومت هخامنشیان درباره شاهان این حکومت,قدرت این حکومت,نوع حکومت,آثار به جا مانده از این حکومت و........گفت و گو خواهیم کرد.


حکومت هخامنشیان

امپراتوری روم باستان
واقعه ی کربلا
جنگ های اسلام
جنگ جهانی اول
جنگ جهانی دوم
انقلاب اسلامی ایران

[Phantom]

با سپاس یاسر جان مبحث خوبیست اولین مطلب رو خودت بیار منم پشتیبانی میکنم

[Yaser_Aramesh]

رفیع جان به نظرم امپراتوری روم باستان موضوع جذابی باشد.موافقی؟؟اطلاعات (هرچندکم) در این زمینه داری؟؟! یا کتابی,چیزی؟!

[Phantom]

بیشتر تاریخ خودمونو میدونم ولی باشد

[Yaser_Aramesh]

خب دوستان اول درباره ی نوع شکل گیری روم یه کم صحبت کنیم.(البته منظور از دوستان فقط رفیع جان است چون کس دیگری از تاریخ استقبال نکرده فیلا!هر کس که پایه هست یا علی,ما درخدمتیم تا هم اطلاعات بدیم و هم اطلاعات بگیریم!)

رفیع جان,دربارش چیزی میدونی؟؟

[*hit m@n*]

راستش یاسر جانم من بعضی از قسمت های تاریخ رو خیلی دوست دارم
و عاشق یکی از شخصیت های تاریخ هستم
به طوری که همیشه دوست دارم به جاش باشم
اون کسی نیست به جز ه/ی/ت/ل/ر
واسه همین نمیتونم تو این انجمن فعالیت کنم
چون اون زمینه ای که من دوست دارم مشکل 30یاc داره


اما در زمینه روم هم موافقم


با تشکر

[Yaser_Aramesh]

راستش یاسر جانم من بعضی از قسمت های تاریخ رو خیلی دوست دارم
و عاشق یکی از شخصیت های تاریخ هستم
به طوری که همیشه دوست دارم به جاش باشم
اون کسی نیست به جز ه/ی/ت/ل/ر
واسه همین نمیتونم تو این انجمن فعالیت کنم
چون اون زمینه ای که من دوست دارم مشکل 30یاc داره


اما در زمینه روم هم موافقم


خب کتابش (My Battle) رو خوندی؟؟من دارم ولی نخوندم!انگلیسی نوشتم چون میگی سی یا C هست!!در حالیکه معتقدم گیر نمیدن!

[Phantom]

شرمنده دوستان بعلت مشغله شغلی نتونستم خدمت برسم
یاسر جان تا اونجا که من میدونم امپراطوری روم از قزن سوم قبل میلاد شروع به رشد کرد تاسیس شد قبل اون رمیها بیشتر در ناحیه غرب اروپا و شمال آفریقا فعالیت داشتن
از جزئیاتش خیلی نمیدونم لطف کن برامون توضیح بده

[Yaser_Aramesh]

در قرن هشتم پیش از میلاد هفت تپه در شرق رودخانه ی تیبر مسکونی بودند اما نه روستا محسوب می شدند و نه شهر که با بزرگ شدن و پیوستن پسران خدای جنگ (مارس ) یعنی رمولوس و رموس (که از چند سال پیش از آسمان طرد شدند و به زمین آمدند و توسط گرگ ماده ای شیر داده شده و بزرگ شدند) شهر رم متولد شد.خانه ها نزدیک تر شدند و مردم با هم آشنا!
حالا باید این نکته رو هم بگم که چون شهر رم در کنار یک راه تجاری خیلی مهم که از روی یه رودخونه می گذشت قرار داشت توسعه پیدا کرد و به شهری مهم و چشمگیر در جهان تبدیل و بعد ها قدرتمندترین امپراتوری در جهان شد

امیدوارم مفید بوده باشه.

البته شاید بپرسین که خب این که افسانه هست اما نیست.درسته که خدای جنگ و پسرانی در کار نبوده اما واقعا این دو برادر (پسر خدای جنگ حساب نکنیم) این شهر رو ساختن.یعنی رومولوس و رموس که بعد از تشکیل هم رمولوس پادشاه شد

[Phantom]

آره منم داستان این دو پسر رومولوس و رموس رو قبلا شنیده بودم حتی تو شهر رم مجسمه شونو که دارند از ماده گرگ شیر میخورند دیدم (البته نرفتم تو نشریات و تلویزیون دیدم )
اینم توضیحات تکمیلی :
رُمولوس و رِموس (به لاتین: Romulus - Remus) برپایهٔ اسطوره‌های رومی دو برادر بنیادگذار شهر رم بودند.

پدربزرگ این دو نومیتر برادر آمولیوس و پادشاه آلبا لونگا بود. این دو از کوچندگان شهر ویران‌شدهٔ تروا بودند. آمولیوس نومیتر را می‌کشد و رئا سیلویا را ناچار می‌کند که راه رهبانیت را بپذیرد تا بدین سان همسری نگزیند و فرزندی که شایستهٔ پادشاهی‌است از او نزاید. ولی مارس خدای جنگ شیفتهٔ رئا سیلویا شد و با او گرد آمد. رئا باردار شد و عمویش آمولیوس از این آگاه. پس رئا سیلویا را به زندان افکند تا زمان زایمانش فرا رسد. او دو پسر دوقلو زایید به نام‌ها رموس و رمولیوس. آمولیوس خشمگین شد، رئا را زنده به گور کرد و دو پسر خردسال دوقلویش -رمولوس و رموس- را به رود تیبر سپارد. دو برادر از خیزاب خروشان رهایی می‌یابند و به کرانهٔ رود می‌رسند. ماده‌گرگی بدانها شیر می‌دهد. این دو بزرگ می‌شوند و آمولیوس عموی خود و کشندهٔ پدرشان را نابود می‌کنند. سپس برفراز تپهٔ پالاسیوم شهر رم را پی‌می‌نهند و رمولوس نخستین شاه رم می‌گردد.

رمولوس پس از چندی برادرش را به دلیل گذر از قانون می‌کشد و خود نیز در توفانی سخت درمی‌گذرد.

روایتی ساده تر
فئودور پتروویچ کوروفکین، در کتاب «تاریخ روم باستان» روایت سرراست تر و ساده تری از «افسانهٔ پیدایش شهر روم» که همان افسانه «رومولو و رما» می باشد، دارد:

زمانی دراز بعد از پیدایش شهر روم[=رُم]، افسانه ای بوجود آمد مبنی بر اینکه این شهر چگونه و بوسیلهٔ چه کسی ساخته شده است. بر طبق این افسانه، سزار یکی از شهرهای لاتینی دستور داد فرزندان خواهرزاده اش، یعنی رومولو و رِما را به رودخانهٔ تیبر افکنند. زیرا از این می ترسید که این دو چون بزرگ شوند، وی را از تخت به زیر آورند.

کودکان در نقطهٔ کم آبی از رودخانه فروافتادند و ماده گرگی آنها را نجات داد. گرگ با شیر خود ایشان را سیر می کرد تا زنده بمانند. سپس چوپانی آن دو کودک را یافت و به خانه بُرد و بزرگشان نمود.

برادران که بزرگ شدند، به جان یکدیگر افتادند. رومولو، رما را کشت و سپس شهر روم را در همانجایی که چوپان ایشان را یافته بود، بنا کرد. سپس آن را به یاد برادر مقتولش(رِما یا همان رموس)، روم نامید و خود سزار این شهر شد.
منبع:لغتنامهٔ دهخدا

[Phantom]

هرچقدر که بخواین مطلب براتون تهیه میکنم میگید نه :
3649
دو برادر دو قلو به نام های رومولوس و رموس شهر رم را در مكانی كه سال ها قبل گرگ ماده ای به آن دو كه یتیمانی خردسال بودند شیر داده بود بنا كردند. شكل گیری...


در ۲۱ آوریل سال ۷۵۳ قبل از میلاد، دو برادر دو قلو به نام های رومولوس و رموس شهر رم را در مكانی كه سال ها قبل گرگ ماده ای به آن دو كه یتیمانی خردسال بودند شیر داده بود بنا كردند. شكل گیری افسانه رومولوس و رموس به زمانی حول و حوش قرن چهارم قبل از میلاد بازمی‌گردد. اما ماركوس ترنتیوس وارو، محقق و دانش پژوه ایتالیایی، تاریخ دقیق تاسیس شهر رم را در قرن اول قبل از میلاد به ثبت رساند.
بر طبق افسانه، رومولوس و رموس هر دو پسران رئاسیلویا، دختر شاه نومیتور فرمانروای آلبالانگا بودند. آلبالانگا شهری افسانه ای بر روی تپه های آلبا واقع در جنوب شرقی سرزمینی بود كه مقرر بود رم نامیده شود. قبل از تولد دوقلوها، شاه نومیتور توسط برادرش آمولیوس از قدرت خلع شد. آمولیوس كسی بود كه به رئاسیلویا فرمان داد باكره ای پاكدامن باقی بماند تا نتواند فرزندی به دنیا بیاورد كه رقیبی برای مقام فرمانروایی باشد. با این وجود، مارس (بهرام) خدای جنگ، از دم خود در رئا دمید تا رومولوس و رموس متولد شوند. آمولیوس فرمان داد تا كودكان را در سرزمین تبت رها كنند.
با این وجود، هر دوی آنها نجات پیدا كردند و در دامنه تپه پالاتین توقف كردند مكانی كه آنها از شیر یك گرگ ماده تغذیه كردند تا زمانی كه فاستولوس چوپان آنها را پیدا كرده بود.
تربیت شدگان فاستولوس چوپان و همسرش، پس از مدتی رهبر گروهی از چوپانان جوان جنگجو شدند. پس از آنكه دوقلوها به هویت واقعی خویش پی بردند، به آلبالانگا حمله كردند و آمولیوس فرمانروای ناتوان آن را به قتل رساندند و پدربزرگشان را به سریر پادشاهی بازگردانند. پس از فتح آلبالانگا، دو برادر تصمیم گرفتند تا شهری در سرزمینی بنا كنند كه در زمان كودكیشان در آنجا از مرگ گریخته بودند. پس از بنای رم، درگیری جزیی بین رومولوس و رموس در گرفت كه در نتیجه آن رموس كشته شد و رومولوس فرمانروای شهری شد كه به یاد او «رم» نام گرفت.
رومولوس برای افزایش جمعیت شهرش، به آوارگان و تبعیدی ها پناه داد. جمعیت زنان رم اندك بود. از این رو رومولوس جشنواره ای بر پا كرد و مردمان سابین كه در همسایگی شان بودند را دعوت كرد تا زنان و دختران آنها را برباید. متعاقباً، جنگی درگرفت اما زنان سابینی در جنگ مداخله كردند و نگذاشتند شهر رم را تسخیر كنند. پیمان صلحی بین رومولوس و پادشاه سابین تیتوس تاتیوس بسته شد و در سایه این پیمان، جوامع گوناگون به وجود آمدند. مرگ زودهنگام تاتیوس، كه شاید دست پخت رومولوس بود، دوباره رومولوس را یگانه فرمانروای سرزمین كرد.
پس از سال ها حكومت سرشار از موفقیت، رومولوس به دلایلی نامشخص، دار فانی را وداع گفت. بسیاری از اهالی رم، بر این اعتقاد بودند كه رومولوس تبدیل به یكی از خدایگان مقدس شد و او را به نام خدا كوئیرینوس می پرستیدند. بعد از رومولوس، شش پادشاه دیگر بر رم حكومت كردند كه گفته می شود سه پادشاه آخر اترواسكن ها بودند. حدود سال ۵۰۹ قبل از میلاد، جمهوری رم بنا نهاده شد.
افسانه دیگری درباره بنیان نهادن رم وجود دارد كه ریشه در یونان باستان دارد. بر طبق آن آئناس فرزند افرودیت و انكسیس از اهالی شهر تروا، شهر لاوینیوم را تاسیس كرد و سلسله ای را آغاز كرد كه قرن ها بعد به تولد رومولوس و رموس انجامید. در ایلیاد _ شعری حماسی كه در قرن هشتم قبل از میلاد سروده شده و منسوب به هومر است _ آئناس (Aeneas) تنها قهرمان بزرگ شهر تروا بود كه پس از ویرانی شهر جان سالم به در برد. شعر، روایتی از چگونگی حكومت وی و نوادگانش بر شهر تروا است. اما از آنجایی كه هیچ مدرك ثبت شده تاریخی مبنی بر وجود این سلسله در دست نبود محققان یونانی، این فرضیه را پیشنهاد كردند كه آئناس و همراهانش در مكانی دیگر سكنی گزیده اند.
در قرن پنجم قبل از میلاد، تعداد كمی از مورخان یونانی بر این عقیده بودند كه آئناس در رم _ كه در آن زمان شهری كوچك بود _ اقامت گزیده است.
در قرن چهارم قبل از میلاد، رم در آن شبه جزیره ایتالیایی شروع به گسترش كرد و اهالی رم ارتباط بیشتری با یونانی ها برقرار كردند و این در حالی بود كه رمی ها از این نظریه كه آئناس یونانی نقشی اساسی در تاسیس شهر بزرگشان رم ایفا كرده است، اصلاً راضی نبودند.
در اولین قرن قبل از میلاد، ویرژیل شاعر رومی، در شعری حماسی از افسانه آئناس با نام آئنید (Aeneid) نام برد كه داستان سفر آئناس به رم را بیان می كند. شایع است كه آلوستوس، اولین فرمانروای رومی كه در زمان حیات ویرژیل، به رم فرمانروایی می كرد و ژولیو سزار _ عموی بزرگ و فرمانروای قبل از او، از نوادگان آئناس هستند

منبع:فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینک‌ها هستند.

[Yaser_Aramesh]

ممنون رفیع جان اما پس کی گفت و گو کنیم؟؟!!
خب,سوال اول من: در آن زمانها رومی ها کجاهای دنیا را می شناختند؟
اگه اطلاعات دارین ارائه بدین (از خودتون) و یا حدس بزنید!

[Phantom]

ممنون رفیع جان اما پس کی گفت و گو کنیم؟؟!!
خب,سوال اول من: در آن زمانها رومی ها کجاهای دنیا را می شناختند؟
اگه اطلاعات دارین ارائه بدین (از خودتون) و یا حدس بزنید!
فکر میکنم اونها در این دوره غرب اروپا و نواحی شمال آفریقا و احتمالا شمال غربی ترکیه استانبول که فکر کنم قسطنتنیه مینامیدن

[Yaser_Aramesh]

فکر میکنم اونها در این دوره غرب اروپا و نواحی شمال آفریقا و احتمالا شمال غربی ترکیه استانبول که فکر کنم قسطنتنیه مینامیدن

رفیع جان تا فردا شب می مانیم تا بچه های دیگر هم نظراتی بدن.چه بدن چه ندن من و تو گفت و گو رو ادامه میدیم
ممنون از همکاریت

[*hit m@n*]

ممنون رفیع جان اما پس کی گفت و گو کنیم؟؟!!
خب,سوال اول من: در آن زمانها رومی ها کجاهای دنیا را می شناختند؟
اگه اطلاعات دارین ارائه بدین (از خودتون) و یا حدس بزنید!

ایران ؟؟؟


با تشکر

[Yaser_Aramesh]

خب ادامه ی گفت و گو
من اول حدسیاتم رو که قبل از خواندم کتاب ها زده بودم میگم و بعد به این پرسش پاسخ میدم.

من حدس میزدم که اونا استرالیا,اروپا (شرق و شمال و غرب),خاورمیانه,ایران و نقاطی از آسیا رو بشناسن و از آفریقا هم محدود منطقه ای رو بشناسن که میشه گفت تا حدودی حدسیاتم درست بود.
به نوشته ی دکتر ارنست کونتسل رومیان از آغاز مناطق کمی را می شناختند.آفریقا تا خط استوا,شمال اروپا تا دانمارک,خاورمیانه (شامل ایران و عربستان) و......!آنان نه استرالیا را می شناختند و نه بسیاری از جزایر را.آنان از وچود قطب جنوب و قطب شمال نیز بی خبر بودند زیرا آنان اصلا در فکر اکتشاف نبودند و سفرهای اکتشافی برای آنان بی معنی و مفهوم بود زیرا آنان برای هر چیزی (از خوراک تا منسوجات و ...) منبعی (منظور کشوری دیگر) داشتند.برای مثال چین مرکز کالاهای عتیقه و قیمتی و ابریشم بود و چون رومیان به این نوع کالاها علاقه ی زیادی داشتند روابط اقتصادی بسیار خوبی با چین داشتند.

شاید اگر آنان زودتر قاره ها و جزایر و..... را کشف می کردند سرنوشت ما عوض می شد! (بهتر یا بدتر مشخص نیست!)

خب دوستان منتظر نظرات,تکمیلات,نکات و ..... شما هستم و وقتی گفت و گو در این مبحث تمام شد میرویم سراغ اعتقادات رومیان (خدایان و.....)

با تشکر

[Yaser_Aramesh]

خب دوستان کسی درباره ی اعتقادات مذهبی و خدایان و ..... رومیان چیزی میدونه؟!

[Phantom]

خب دوستان کسی درباره ی اعتقادات مذهبی و خدایان و ..... رومیان چیزی میدونه؟!
یه چیزایی تو ذهنم هست ولی بهتر شما ادمه اش رو توضیح بدین

[Yaser_Aramesh]

دوستان رومیان تا قبل از رسمی شدن مسیحیت ,خدایانی داشتند که خدای خدایانشان ژوپیتر نام داشت که همان زئوس یونانیان بود و همچنین الهه هایی ای در خانه هایشان داشتند که به آنها "لارها" یا به زبان ما الهه های محافظ میگفتند و معتقد بودند که باید یک زیارتگاه اختصاصی برای آنها داشته باشند.البته در خانه هایشان و با این کار خدایان و الهه ها خشنود می شوند و به آنها برکت می دهند.آنها تنها اینگونه از خدایانشان برکت و نعمت نمی طلبیدند!!
آنان بر روی تپه ای به نام کاپیتول برای تقدیس ژوپیتر مراسمی برگزار می کردند و در آن قربانی میکردند! (راستش مطمئن نیستم منظور از قربانی کردن که من تو کتاب ها خوندم انسان هست یا حیوانات دیگر) چون در زمان قوم "مایا" ها در آمریکای باستان انسان قربانی می کردند.حالا من نمیدونم رومیان هم اینگونه بودند یا حیوان قربانی می کردند! آنان این کار را می کردند زیرا تصور می کردند که ژوپیتر را خشنود می کنند! آنان به هیچ وجه به دنیای بعد که بعد از مرگ خواهند رفت اعتقادی نداشتند و کسانی را که حرفی از دنیای دیگر می زدند می کشتند!

خب دوستان..من منتظرم!!!!!!!

[Phantom]

عالی بود آیا خدایانی برای جنگ هم داشتند؟

[Yaser_Aramesh]

اینو نمیدونستم اما بعد از جستجوی کوچولوی کتابام متوجه شدم که......بله.....نام خدای جنگ رومیان آرس بوده است و من حدس میزنم این همون خدای جنگ یونانی ها باشه چون اسم اون مارس بوده و اسم این آرس....پس ممکنه رومیان تنها اسم را عوض کرده بودند و همان تصوری که از مارس در یونان می شد را برای خود با نام آرس در روم داشتند!

[th e nd]

آقا من یک چیزی بگم ...
هر چی پست های شما رو خوندم خوب خدایی خوب بود اما یک مشکلی هست!
چرا آخه میاید میگید امپراطوری روم بزرگترین امپراطوری جهان بوده آخه؟ این واقعا درست نیست!
من نمی خوام بیایم زمان های دور ایران مثلا سلسله های کیانیان و پیشدادیان رو مطرح کنم (که البته خیلی از باستان شناسان به خاطر اینکه این دو سلسله خیلی قدیمی هستند می گن که اصلا شاید افسانه باشند... من اینون نه تایید می کنم و نه رد)
ولی اون موقع که ایران بزرگترین امپراطوری جهان بود اون رومی ها کجا بودند که میاید میگید که بزرگترین بودند؟
از سن رومی ها فقط 2200 سال می گذره و ما ایرانی ها و ایران پایه گذار تمدن بشر هستیم و دارای 12000 سال تمدن ...
آقا خواهشا نگید روم آخه... اعصابم ریخت به هم...x-(

[Yaser_Aramesh]

آقا من یک چیزی بگم ...
هر چی پست های شما رو خوندم خوب خدایی خوب بود اما یک مشکلی هست!
چرا آخه میاید میگید امپراطوری روم بزرگترین امپراطوری جهان بوده آخه؟ این واقعا درست نیست!
من نمی خوام بیایم زمان های دور ایران مثلا سلسله های کیانیان و پیشدادیان رو مطرح کنم (که البته خیلی از باستان شناسان به خاطر اینکه این دو سلسله خیلی قدیمی هستند می گن که اصلا شاید افسانه باشند... من اینون نه تایید می کنم و نه رد)
ولی اون موقع که ایران بزرگترین امپراطوری جهان بود اون رومی ها کجا بودند که میاید میگید که بزرگترین بودند؟
از سن رومی ها فقط 2200 سال می گذره و ما ایرانی ها و ایران پایه گذار تمدن بشر هستیم و دارای 12000 سال تمدن ...
آقا خواهشا نگید روم آخه... اعصابم ریخت به هم...x-(
داداش شما خودتو عصبانی چرا میکنی؟؟؟!!!
درسته ایران هم قدرتمند بوده و بزرگ اما به پای روم اون زمان نمیرسیده.....اونا در جنگ بسیار قدرتمند بودند و شیوه های جنگی بسیار خوبی داشتند که در زمان خود اصلا وجود نداشت....درضمن ایران در چه زمانی به اندازه ی روم بزرگ و قدرتمند بوده که من نمیدونستم!!

چون ایرانی هستیم دلیل نمیشه که بزرگ تر از خودمون رو نبینیم و بگیم ما بزرگیم!

الان رم ضعیف شده و اینقدر کوچک......در آن زمان ابر قدرت بود و بزرگ......

به زودی به مسائل اقتصادی,جنگی و .... رومیان خواهیم رسید.لطفا عصبانی نباشید و به سوال من که کی ایران به اندازه ی روم بزرگ و قدرتمند بوده پاسخ دهید!

[*hit m@n*]

داداش شما خودتو عصبانی چرا میکنی؟؟؟!!!
درسته ایران هم قدرتمند بوده و بزرگ اما به پای روم اون زمان نمیرسیده.....اونا در جنگ بسیار قدرتمند بودند و شیوه های جنگی بسیار خوبی داشتند که در زمان خود اصلا وجود نداشت....درضمن ایران در چه زمانی به اندازه ی روم بزرگ و قدرتمند بوده که من نمیدونستم!!

چون ایرانی هستیم دلیل نمیشه که بزرگ تر از خودمون رو نبینیم و بگیم ما بزرگیم!

الان رم ضعیف شده و اینقدر کوچک......در آن زمان ابر قدرت بود و بزرگ......

به زودی به مسائل اقتصادی,جنگی و .... رومیان خواهیم رسید.لطفا عصبانی نباشید و به سوال من که کی ایران به اندازه ی روم بزرگ و قدرتمند بوده پاسخ دهید!

یاسر جان ولی فکر کنم اشتباه میکنی !!!!!!
ایران خیلی بزرگتر از روم بوده
ایران کجا روم کجا


با تشکر

[Pumba]

در مورد تاریخ ایران و روم فقط به اسناد رومی ها ویونانی ها استناد می شه و از اسناد ایرانی هیچ استفاده ای نمیشه که به قول معروف باعث تحریف تاریخ میشه.
برای مثال نبرد ماراتن که یونانی ها خودشون رو پیروز این نبرد میدونن. در حالی که همچین اتفاقی نیافتاده. یادم دوستم در این مورد یک مقاله داشت که نوشته بود وقتی فرماندهان آلمانی در زمان جنگ جهانی دوم به دشت ماراتن میرسن به این فکر میکنن که چطور توی دشتی با این وسعت کم سپاه بزرگ ایران قرار گرفته و از یونانی ها شکست خوردن. همینطور ناپلئون میگه نباید فراموش کنیم که یونانی ها چقدر گزاف گو بودن. متاسفانه مقالش در دسترس نیست ولی یک جستجوی کوتاه در مورد نبرد ماراتن انجام بدید متوجه کل قضیه میشید.

[Phantom]

داداش شما خودتو عصبانی چرا میکنی؟؟؟!!!
درسته ایران هم قدرتمند بوده و بزرگ اما به پای روم اون زمان نمیرسیده.....اونا در جنگ بسیار قدرتمند بودند و شیوه های جنگی بسیار خوبی داشتند که در زمان خود اصلا وجود نداشت....درضمن ایران در چه زمانی به اندازه ی روم بزرگ و قدرتمند بوده که من نمیدونستم!!

چون ایرانی هستیم دلیل نمیشه که بزرگ تر از خودمون رو نبینیم و بگیم ما بزرگیم!

الان رم ضعیف شده و اینقدر کوچک......در آن زمان ابر قدرت بود و بزرگ......

به زودی به مسائل اقتصادی,جنگی و .... رومیان خواهیم رسید.لطفا عصبانی نباشید و به سوال من که کی ایران به اندازه ی روم بزرگ و قدرتمند بوده پاسخ دهید!

نه یاسر جان در زمان امپراطوری ایران در اکثر جنگها شاید بیش از 70%جنگها و یا بیشتر ما پیروز واقعی بودیم فراموش نکن وسعت امپراطوری ما از هندوستان تا مصر بوده کتمان نکن کانال سوئز را ما براشون ساختیم ما واقعا برتر بودیم

[Yaser_Aramesh]

نه یاسر جان در زمان امپراطوری ایران در اکثر جنگها شاید بیش از 70%جنگها و یا بیشتر ما پیروز واقعی بودیم فراموش نکن وسعت امپراطوری ما از هندوستان تا مصر بوده کتمان نکن کانال سوئز را ما براشون ساختیم ما واقعا برتر بودیم
درسته رفیع جان.....من از دیروز کتاب هامو گشتم اما نتونستم کتابی با موضوعیت بزرگترین امپراتوری ها پیدا کنم! رفتم ویکیپدیا داشتم میخوندم که چشمم به لیست بزرگترین امپراتوری ها خورد.....بله......خوشبختانه حکومت هخامنشیان لقب افتخارآمیر وسیع ترین حکومت رو داره! البته در دوران باستان تا قبل از 500 سال پیش از میلاد!
این هم لینک (فقط کاربران عضو قادر به مشاهده لینک‌ها هستند. DA%AF%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86_%D8%A7%D9%8 5%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1%DB%8C%E2%80% 8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86)

از دوستان عذر میخوام اطلاعاتم ناقص بود.........

اگر در این باره صحبتی نمانده بحث تجارت و دانش و برده داری رو شروع کنیم!

[Phantom]

خواهش میکنم یاسر جان بفرما ادامه بده

[Yaser_Aramesh]

رومیان بیشتر واردکننده کالا بودند تا صادر کننده! بهای کالاهایی که رومیان میخریدند با سکه طلا پرداخت می شد که هر سکه طلا برابر 25 سکه نقره بود! درضمن اگر کسی محصولی قرار بود وارد روم کند باید 2/5 درصد آن را به گمرک میداد که بهای سنگینی است اما خب,مجبور بودند و به سود کم هم راضی می شدند..........رومیان بیشتر برای تجارت سفر می کردند و زیاد برای تفریح اهل گشت و گذار نبودند و مسافرت مردم بسیار کنم بود! درضمن بیشتر مسافرت ها در فصل های غیر از تابستان از طریق دریا صورت میگرفت.....البته کشتی مسافربری در آن زمان وجود نداشت و مردم در کشتی بازرگانان و تاجران به سفر می رفتند! اگر تابستان نبود یا مسافت نزدیک بود مردم ترجیح میدانند زمینی سفر کنند زیرا اینگونه از خطر دزدان دریایی نیز در امان بودند.........<br><br>بخش های مختلف امپراتوری روم از لحاظ اقتصادی&nbsp; وضعیت های گوناگون و متفاوتی داشتند! ممکن بود یک ایالت مملو از ثروتمندان باشد و یک بخش پر از فقیر!! بر سر ایالت های مانند رومانی (البته آن زمان داکیا نام داشت ) ,اسپانیا و بریتانیا که منبع مواد خام با ارزش و طلاجات و نقره جات بودند گاهی اوقات جنگ می شد!!! و جالب است بدانید پایتخت امپراتوری روم یعنی شهر روم در محصولات غذایی نیز خود کفا نبود و اگر کشتی حامل موادغذایی ای در دریا مدیترانه یا سیاه مورد حمله ی دزدان دریایی یا نابودی به هر دلیلی قرار میگرفت آن زمان زمان بحرانی شدن اقتصاد و نظم امپراتوری روم بود! جالب است بدانید جنگ با دزدان دریایی یکی از الویت های ارتش مسلح روم بود و جنگ هایی نیز بین آنها انجام پذیرفت که در بیشتر آنها ارتش روم به دلیل آمادگی نظامی و غافلگیرکردن دزدان دریایی پیروز می شدند!

[Phantom]

احسنت میشه کمی درباره نظام تحصیلی و نیز سلسله مراتب ارتشیانشون (درجات ) هم توضیح بدین

[Yaser_Aramesh]

راستش درباره ی تحصیلشون هیچی نخوندم تا به حال ولی درجات نظامیشون رو فول ام چون بیشتر به اینجور چیزا علاقه دارم!!

خب,اول از همه چی باید بگم که امپراتوری روم تا زمان حکومت سزار آگوستوس ارتش واحد و حرفه ای نداشت!!!

خب حالا شروع میکنم...........در سال 31 پیش از میلاد مسیح به حکومت رسید.........او از اغتشاشات و ناآرمی های امپراتوری به این نتیجه رسید که مشکلات و همه و همه چیز با به وجود آمدن ارتش دائمی و حرفه ای حل خواهد شد.......پس او نه تنها فکر کرد بلکه عمل نیز کرد و این ارتش را به وجود آورد....او اصلاحات بزرگی به وجود آورد و روم را دارای ارتش حرفه ای کرد! او ارتش را به دو قسمت کلی لژیون و نیروهای کمکی تقسیم کرد. لژیونرها همان شهروندان رومی بودند اما نیروهای کمکی کسانی بودند که در سرزمین روم مستقر بودند اما شهروند و متولد این سرزمین نبودند و پس از تمام کردن دوره ی خدمتشان میتوانستند حقوق شهروندی بگیرند و رسما شهروند روم باشند!

ارتش روم در قرن یکم اینگونه سازمان یافته بود,توسط سزار آگوستوس

دقت کنید....یکم پیچیده هست!!

در کل 30 تا لژیون بود....هر لژیون از ده یگان تشکیل شده بود که هر کدام 500 نفر بودند.

حالا ریزتر میکنم براتون.....هر یگان 6 دسته داشت که هر دسته 80 نفر داشت....البته استعداد یگان اول چون از بهترین سربازان بود دو برابر بود!


همراه با نیروهای کمکی و یگان های ویژه میتوان گفت حدود 250 هزار نفر در خدمت ارتش روم بودند که جدا از آن باید گارد امپراتوری,ناوگان دریایی,نیروهای امنیتی پایتخت,واحد های بهداری و........ را نیز حساب کرد که قطعا با تمام آنها به رقم بالایی میرسیم! جالب است بدانید رومیان در آن سالها یعنی حدود 2040 سال پیش اینقدر دور فکر بودند و گارد امپراتوری ویژه,ناوگان دریایی,نیروهای امنیت برای پایتخت و حتی واحد های شناسایی داشتند!!!

خب,حالا درجات ارتشیان و نیروهای نظامی


من کامل از درجات اطلاع ندارم اما تا جایی که اطلاعات دارم در اختیار شما میزارم


ستاد افسران هر لژیون از فرمانده لژیون و شش کرسی نظامی تشکیل می شد که چند تایشان از نجیب زادگان سوارکار بودند! که درواقع شش کرسی کاندیدای تبدیل شدن به فرمانده ی کل لژیون بودند که بالاترین مقام در ارتش روم بود!! البته گاهی اوقات استثتائاتی است مانند این موقعیت : برای هر جنگ بزرگ (برای مثال اعزام شدن بالای 7000 سرباز رومی ) یک فرمانده ی کل از سوی حاکم زمان انتخاب می شد!! زیرا این جنگ مهم است چون در صورت شکست 7000 هزار نفر از ارتش روم کشته می شوند!!


حالا سنتوریو

سنتوریو شخصی بود که فرماندهی یک واحد کوچک 80 نفری اما قوی و تاکتیکی را در لژیون به نام سنتوریا بر عهده داشت..در هر لژیون 60 سنتوریا و بنابراین 60 سنتوریو وجود داشت که از 1 تا 60 شماره گذاری شده بودند! البته نه در روی زره....طبق مدرک نوشته شده! و درضمن شماره ی 1 از همه مقامش بالاتر بوده و لقبش ((پریموس پیلوس)) بود.
درضمن سنتوریا ها برای این که در جنگ توسط سربازان شناخته بشن کلاهخودی مورب با پر داشتن (به زودی یک عکس خوب از یک سنتوریو پیدا میکنم و میزارم همینجا !)

همینطور سنتوریا ها بر خلاف بقیه سربازان شمشیرشان را در غلافی بر روی پهلوی چپ آویزان میکردند!!! و یک چوبدستی با طرح خاص بر دست داشتند که نشانه ی قدرت دستور آنها بود!!


یک نکته هم درباره ی سوارکاران بگم که : میزان اهمیت و مقام یک جنگجوی سوارکار بیشتر از پیاده بود زیرا آنها باید سخت تر می جنگیدند و سریع از اینور به آنور می رفتند!!


تا همینجا یادم میاد....................... کتاب هام رو میبینم و فردا تا جایی که بتونم تکمیل میکنم!!


حالا من سرا پا گوشم!!

[Phantom]

هدف ام از پرسش در باره تحصیلاتشون این بود که بدونی اولین دانشگاه جهان مال ما بود دانشگاه گندی شاپور که بعدها توسط اعراب به جندی شاپور تغییر یافت